کلمه جو
صفحه اصلی

مرثیه


مترادف مرثیه : تعزیه، رثا، سوگ سرود، مرثیت، سوگنامه، نوحه، نوحه سرایی ، عزاداری، سوگواری، ماتم

متضاد مرثیه : سرود

برابر پارسی : سوگنامه، سوگیاد

فارسی به انگلیسی

lament, elegy, lamentation, threnody, jeremiad

elegy, lamentation, threnody


elegy, jeremiad, threnody


فارسی به عربی

مرثیة

عربی به فارسی

مرثيه , سوگ شعر , وفات نامه , نوشته روي سنگ قبر


مترادف و متضاد

monody (اسم)
نوحه، سرود عزا، مرثیه، اواز غم انگیز

jeremiad (اسم)
نوحه سرایی، مرثیه، سوگواری، سوگ نامه

elegy (اسم)
مرثیه، سوگ شعر

threnode (اسم)
مرثیه، سوگ نامه

threnody (اسم)
مرثیه، سوگ شعر، شعر عزا

تعزیه، رثا، سوگ‌سرود، مرثیت، سوگنامه، نوحه، نوحه‌سرایی ≠ سرود


۱. تعزیه، رثا، سوگسرود، مرثیت، سوگنامه، نوحه، نوحهسرایی ≠ سرود
۲. عزاداری، سوگواری، ماتم


فرهنگ فارسی

شعریاسخنی که درسوگواری ودرمدح میت خوانده می شود، مراثی جمع
۱- ( مصدر ) گریستن بر مرده و ذکر محامد وی . ۲- ( اسم ) نوحه سرایی . ۳- ( اسم ) شعری که بیاد مرده و در ذکر محاسن او و تاسف از مرگ وی گویند جمع : مراثی : مرثی. همت است نقش خط سرنوشت ضابط. آدم است سوگ کرم داشتن . ( واله هروی ) توضیح در عربی بمعنی مطلق بیان مصیبت و صفت مرده است و شعر شرط نیست .
در عزای مرده گریستن

فرهنگ معین

(مَ یِ ) [ ع مرثیة . ] (مص ل . ) شعر یا سخنی که در مدح و سوگواری مرده خوانده شود.

لغت نامه دهخدا

مرثیه. [ م َ ی َ ] ( از ع ، اِمص ) مرثیة. مرثیت. در عزای مرده گریستن و برشمردن اوصاف او. رجوع به مرثیة شود. || ( اِمص ،اِ ) عزاداری. سوکواری. مرده ستائی. ذکر محامد و اوصاف مرده و ستایش او. نوحه سرائی در عزای کسی. مدیح مرده. شرح محاسن و ذکر خیر مرده. مرثیت.نیز رجوع به مرثیت شود : فرمود [ عضدالدوله ] تا وی را بردار کردند و با تبر و سنگ بکشتند و در مرثیه وی این ابیات بگفتند. ( تاریخ بیهقی ص 291 ). در مرثیه او قطعه ای گفت. ( تاریخ بیهقی ص 371 ). عتبی رساله ای در مرثیه او انشاء کرده است. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 441 ).
آن شوخ به قتل من دلخسته کمر بست
در مرثیه ام معنی باریک توان بست.
طاهر غنی ( آنندراج ).
|| شعری که در سوک از دست رفته ای گویند. شعری که در عزای کسی گویند و در آن به محامد و صفات پسندیده وی اشاره کنند. رثاء. ج ، مراثی : یکی از شعرای خراسان نیشابوری این مرثیه بگفت اندر مرگ وی. ( تاریخ بیهقی ص 186 ).
آورده سه بیت به تضمین ز شعر خویش
در مرثیه به نام نریمان برآمده.
خاقانی.
مرثیه همت است نقش خط سرنوشت
ضابطه آدم است سوک کرم داشتن.
واله ( از آنندراج ).
|| روضه. ( ناظم الاطباء ). مراسم عزائی که به یاد شهیدان راه دین و بخصوص در ایام محرم و به یاد واقعه ٔکربلا برپا کنند. || اشعاری که در ذکر مصائب و شرح شهادت پیشوایان دین و بخصوص شهیدان کربلا سرایند و خوانند. نوحه.
- مرثیه خواندن ؛ نوحه و مراثی در مراسم عزاداری شهیدان کربلا به آهنگ خاص خواندن.
- مرثیه ساختن ؛ مرثیه سرودن. در عزای کسی شعر سرودن :
مرثیه سازم که مرد شاعرم
تا از اینجا برگ و لالنگی برم.
مولوی.
- مرثیه سرودن ؛ در رثای از دست رفته ای شعر گفتن و مدیح او کردن.
- || درشرح وقایع کربلا و در عزای بزرگان دین شعر مصیبت ساختن و خواندن. رجوع به مرثیه سرائی شود.
- مرثیه گفتن ؛ در عزای مرده ای شعر سرودن و محامد او بر شمردن : خواجه بونصر مشکان که این محتشم را به نشابور مرثیه گفت هم به هرات بمرد. ( تاریخ بیهقی ص 371 ). و یکی از شعرای خراسان نیشابوری این مرثیه بگفت اندرمرگ وی. ( تاریخ بیهقی ص 186 ).

مرثیة. [ م َ ی َ ] (ع مص ) مرده ستودن و رحمت کردن . (تاج المصادر بیهقی ). رثاء. رثی . رثایة. مرثاة. گریستن بر مرده و برشمردن و ذکر محاسن وی . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). رجوع به مرثیه و مرثیت شود. || در عزای مرده شعری سرودن . (از اقرب الموارد). رجوع به مرثیت و مرثیه شود. || رحمت و رقت آوردن . (از اقرب الموارد). رحم کردن . (یادداشت مؤلف ).


فرهنگ عمید

۱. شعر یا سخنی که در سوگواری خوانده می شود.
۲. (اسم مصدر ) عزاداری.

دانشنامه عمومی

مَرثیه به طور عام شعر یا سخنی است که در مدح و سوگواری مرده خوانده شود و به طور خاص گونه ای گسترده در ادبیات فارسی، عربی و اردو برای بیان مناقب و فضایل و سوگواری امامان شیعیان خصوصاً امام سوم شیعیان و عاشورا است.
صامت بروجردی
میرزا محمود فدایی مازندرانی
مرثیه واژه ایست عربی و به معنای سخن یا شعر یا سرودی است که در غم از دست دادن کسی که مرده است خوانده می شود. مرثیه بیشتر دربردارنده ستایش از مرده است.

دانشنامه آزاد فارسی

(یا: رثاء) به اشعار یا سخنانی گفته می شود که در عزای از دست دادن کسی و تسلّای یاران و خویشان سروده می شود. اشعار رثایی ممکن است در ماتم مرگ پادشاهان، امرا، و بزرگان یا پیشوایان دینی سروده شود. در این اشعار با ذکر صفات و مناقب شخص ازدست رفته از مقام و منزلت وی سخن به میان می آید. نخستین نمونه های مرثیه در شعر فارسی که به دست ما رسیده، از اشعار رودکی سمرقندی شاعر عصر سامانی است. مرثیه هایی که رودکی در رثای ابوالحسن مرادی و شهید بلخی سروده، بسیار مشهور است. نخستین نمونه های مرثیۀ مذهبی شیعی و اولین سوگنامۀ مذهبی فارسی که به موضوع کربلا پرداخته است در دیوان کسایی دیده می شود. عمدۀ مرثیه های مذهبی در ادب فارسی اختصاص به واقعۀ عاشورا دارد و شاعران غیر شیعه نیز مرثیه های سوزناک و تأثیرگذاری سروده اند. سرودن این گونه اشعار رثایی در دورۀ صفوی افزایش یافته است. از مشهورترین مراثی مرثیۀ محتشم کاشانی است که در قالب ترکیب بند سروده شده و به تقلید از این ترکیب بند مرثیه های زیادی سروده شده است که البته هیچ کدام توفیق ترکیب بند محتشم را نیافته اند. مرثیه های شخصی و خانوادگی آن دسته از مرثیه هایی است که شاعر در رثای فرزند یا نزدیکانش سروده است که نمونه های برجستۀ چنین مرثیه هایی در اشعار فردوسی، خاقانی، مسعود سعد، حافظ، و جامی دیده می شود.

فرهنگ فارسی ساره

سوگیاد، سوگنامه


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] رثا در لغت به معنی مرده ستایی و گریه کردن بر مرده و ذکر نیکی های او و همچنین شعر گفتن در باب مرده با اظهار تأسف است.
رثا در لغت به معنی مرده ستایی و گریه کردن بر مرده و ذکر نیکی های او و همچنین شعر گفتن در باب مرده با اظهار تأسف است.
مرثیه
مرثیه نیز نوعی شعر است که به یاد مرده و در ذکر محاسن او و تأسف از مرگ وی سروده می شود؛ خصوصا اشعاری که در ذکر مصائب و شرح شهادت پیشوایان دین و شهیدان کربلا می باشد. مرثیه از لحاظ محتوا و مضمون از نوع ادب غنایی است؛ زیرا شاعر در آن احساسات و عواطف خود را بیان می کند.
مرثیه در ادب فارسی
مرثیه در ادب فارسی سابقه ی دیرینی دارد. در دوره ی اسلامی قدیمی ترین مرثیه ی موجود شعر "ابوالینبغی" درباره ی ویرانی سمرقند است و بعد از او به نقل از مولف "تاریخ سیستان" قدیمی ترین مرثیه ی شعر فارسی دری از "محمدبن وصیف سیستانی" شاعر دربار صفاریان است که در زوال دولت صفاریان سروده شده است. "رودکی" شاعر قرن چهارم نیز یکی از نخستین شاعران مرثیه سراست. از مراثی او، قطعه شعری در مرثیه ی "شهید بلخی" و قطعه ی دیگری در مرثیه ی "ابوالحسن مرادی" شاعر باقی مانده است:
← مرثیه ای از رودکی
...

[ویکی اهل البیت] مرثیه به طور عام به شعر یا سخنی گفته می شود که در مدح و سوگواری مرده خوانده شود. و در اصطلاح شیعه: به مراسم عزائی که به یاد شهیدان راه دین و بخصوص در ایام محرم و به یاد واقعه کربلا برپا کنند یا اشعاری که در ذکر مصائب و شرح شهادت پیشوایان دین و بخصوص شهیدان کربلا سرایند و خوانند، گفته می شود.
در فرهنگ شیعه مرثیه برای مصائب اهل بیت عصمت و طهارت از جایگاه ویژه ای برخوردار است و عزاداری یکی از عناصر اصلی و کلیدی در بررسی فرهنگ عاشورایی است، چنان که نمی توان نقش مثبت آن را در تحولات فرهنگی شیعه، نادیده گرفت.
برپایه روایات برپا داشتن عزا برای سالار شهیدان و یارانش، مرثیه سرایی برای آنان و گریه بر مصائبی که برایشان گذشته است، به ویژه در دهه اول محرم و مخصوصا در روز عاشورا مورد تاکید اهل بیت علیهم السلام بوده است.
عزاداری برای سیدالشهداء علیهم السلام در حقیقت اظهار محبت به خاندان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله است که قرآن، مودّت آن ها را واجب کرده است: « قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی» (سوره شوری، آیه 23)
در حقیقت عزاداری برای امام حسین علیه السلام اظهار همدردی در بزرگترین مصائبی است که برای اهل بیت علیه السلام و در واقع برای اسلام پیش آمده است. شیخ صدوق، از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود: "رحم الله شیعتنا! شیعتنا و الله هم المومنون! فقد و الله شرکونا فی المصیبه بطول الحزن و الحسرة؛ خداوند شیعیان ما را رحمت کند آنان به خدا سوگند حقیقتا مومنند. به خدا سوگند آنان در اندوه و حسرتی مدام در عزای ما سهیم اند." (ثواب اعمال، ص257، ج3)
و در روایات دیگری از ایشان نقل شده که فرمود: "وارحم تلک الاعین التی جرت دموعها رحمه لنا وارحم تلک القلوب التی جزعت واحترقت لنا، وارحم الصرحة التی کانت لنا؛ و بر آن چشم هایی که از سر دلسوزی بر ما اشک هایشان روان شده، رحم کن و بر آن دل هایی که برای ما بی تاب شده و آتش گرفته اند. رحم نما و بر شیون هایی که برای ما بلند گرییدند، رحم آور." (الکافی، ج4، ص582، ج11)
عزاداری برای سیدالشهداء علیه السلام یکی از بزرگترین مصادیق بزرگداشت شعائر الهی و نشانه پروامندی دل هاست. تحقیقا یکی از مهم ترین امتیازات جامعه شیعه، برخورداری از چشمه پرفیض نورانیت و معنویت عاشور است. این چشمه جوشان از نخستین روزی که موضوع یاد کرد مصیبت سیدالشهداء علیه السلام و یارانش مطرح شد جریان یافت و تا امروزه همچنان جاری است و پس از این هم ادامه خواهد داشت.

واژه نامه بختیاریکا

دُندال؛ کاک ویلا

پیشنهاد کاربران

به نظر من واژه ی �مرثیه� پارسی است چون به معنی سوگواری برای مردم کسی هست! ما لغت marka در اوستایی mark� در سانسکریت marg در پارسی پهلوی که در پارسی کنونی نیز به شکل مرگ آمده است. کلمه ی کیومرث یا گیومرث یعنی گیو/گیا/گان/جان مارکا/مارکَ/مرگ یا مرث = زنده ی میرا

مرثیه ای بر یک رؤیا = Requiem for a Dream

مرثیه = Requiem


کلمات دیگر: