کلمه جو
صفحه اصلی

میاندر

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان بم پشت شهرستان سراوان .

لغت نامه دهخدا

میاندر. [ دَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بم پشت شهرستان سراوان ، واقع در 70 هزارگزی جنوب خاوری سراوان با 250 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ساکنان از طایفه درازایی هستند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

مئاندر. [ م ِ ] ( اِخ ) نام باستانی «مندرس » که رودی است در ترکیه آسیا و وارد دریای اژه می گردد و طول آن در حدود 450 کیلومتر است. ( از لاروس ) : خشایارشا به وعده خود وفا کرده عازم شد واز رود مئاندر گذشته به یک دو راهی رسید. ( ایران باستان ج 1 ص 717 ). و رجوع به ایران باستان ج 2 ص 918، 999، 1101 و ج 3 ص 2115 شود .

دانشنامه عمومی

روستای میاندر از توابع شهرستان سیریک در استان هرمزگان می باشد. دلیل نامگذاری روستا به این نام قرار گرفتن آن در محوطه ای بین دو رودخانه ی فصلی است.جمعیت روستا ۶۷ نفر و ۱۱ خانوار است.

پیشنهاد کاربران

فضای بین سربینه و گرمخانه در حمام های قدیمی.
سربینه محل تعویض لباسها و گرمخانه جایی که حمام میکردند. میاندر باعث میشد حرارت گرمخانه اتلاف نشود و هم اینکه جلوی دید مستقیم به داخل گرمخانه گرفته شود.

پیچانرود ، رود پیچ ، رسیدن دو قوس با جهت کمان مخالف به هم ، در مهندسی رودخانه مئاندر به قسمتی از رودخانه که در پایین دست آن قرار گرفته و اغلب به دلیل شیب کم باعث تجمع مواد آبرفتی و غیره گشته و بهمرغوبیت زمینها و دشتها کمک میکند که ناشی از رسیدن دو قوس غیر هم جهت به یکدیگر را مئاندر گویند ( پیچانرود )

مئاندر
بستر اغلب آبراهه ها و رودخانه ها علیرغم اینکه اندازه و مشخصات مهندسی و هیدرولیکی متفاوتی دارند. بندرت به صورت مسیرهای مستقیم و یا به اصطلاح از نوع آبراهه های مستقیم هستند. بلکه در طول مسیر خود دارای پیچ وخم های نامنظمی هستند که ممکن است حالت قرینه ای در آن ها دیده شود. در این حالت دو قوس متوالی در دو جهت مختلف از یک رودخانه را مئاندر ( پیچ آب ) گویند که در یکی آب در جهت عقربه های ساعت و دیگری در خلاف عقربه های ساعت حرکت می کند . این الگو در پایین دست رودخانه یعنی در محل جلگه ها و دشت های سیلابی تشکیل می شود. در این قسمت شیب عمومی آبراهه و دره کم شده و قابلیت حمل رسوب در رودخانه کاهش می یابد ( Leopold &Wolman 1987 ) . منشأ کلمه مئاندر از رودخانه ای پر پیچ و خم دار در جنوب غرب ترکیه که به همین نام است. گرفته شده است ( B. Z. Kinori & J. Mevorach 1984 ) . کلمه مئاندر را منتسب به نام رودخانه پیچ و خم داری در سرزمین فراعنه باستانی می دانند ( تلوری 1371 ) .


کلمات دیگر: