dictatorship
دیکتاتوری
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
دکتاتوریة
مترادف و متضاد
حکومت استبدادی، دیکتاتوری
فرهنگ فارسی
۱ - خود رائ یی استبداد مطلق العنانی . ۲ - عمل دیکتاتور حکومت دیکتاتور .
لغت نامه دهخدا
دیکتاتوری. [ ت ُ ] ( حامص ) سیطرة. خودرأیی. استبداد. مطلق العنانی. عمل دیکتاتور. حکومت مطلقه فردیا گروه یا طبقه بدون اینکه ملازم رضایت مردم باشد. این اصطلاح از دوره رومیها سابقه دارد. حکومتهای دیکتاتوری اعم از اینکه تحت اراده یک شخص یا گروه یا طبقه ( حزب ، ارتش ، پرولتاریا ) باشند، عملاً در دست یک شخص رهبر قرار دارد. یکی از انواع نوین حکومت دیکتاتوری رژیم توتالیته است که حکومتی دیکتاتوری و یک حزبی است ، این اصطلاح بالاخص درمورد حکومت فاشیستی ایتالیا و حکومت نازی آلمان بکار رفته است. اصطلاح دیکتاتوری پرولتاریا که ساخته ل.ا. بلانکی است با پیدایش فلسفه سیاسی مارکسیسم رواج یافته است و به مرحله تحول جامعه از سرمایه داری به سوسیالیسم اطلاق میشود. ( از دائرة المعارف فارسی ).
دانشنامه عمومی
استبداد یا دیکتاتوری (به فرانسوی: dictature) به عنوان شکلی خودکامه از دولت و نوعی حاکمیت قدرت مداری است که قوانین در آن توسط یک فرد تعریف می گردد.
در کار نبودن هیچ قانون یا سنتی که کردار فرمانروا (یا فرمانروایان) را محدود کند یا آنکه فرمانروا با قدرت نامحدود خود آن ها را زیر پا بگذارد.
به دست آوردن قدرت دولت با شکستن قوانین پیشین.
نبودن قاعده و قانونی برای جانشینی.
به کار بردن قدرت در جهت منافع گروه اندک.
فرمان برداری مردم از قدرت دولت تنها به سبب ترس از آن.
انحصار قدرت در دست یک نفر.
به کار بردن ترور به عنوان وسیله اصلی کار بستِ قدرت.
مردم سالاری نداشتن.
عدم وجود آزادی بیان بین مردم.
از دیدگاه برخی از پژوهندگان، دیکتاتوری شکلی از حکومت است که قدرت اداره بدون رضایت افراد تحت حاکمیت (گونه ای شبیه به استبداد) است، در حالی که تمامیت خواهی توصیف یک دولت است که تقریباً در همهٔ جنبه ها، رفتارهای دولتی و خصوصی مردم خود را تنظیم و راهبری می کند. به عبارت دیگر، دیکتاتوری مربوط به منبع قدرت حاکم و حکومت توتالیتر یا تمامیت خواه مربوط به دامنهٔ قدرت حاکم است. با این مفهوم، دیکتاتوری (حکومت بدون رضایت مردم) در مقابل دموکراسی (دولتی که قدرت از مردم دارد) و توتالیتاریسم (دولتی که تمام جنبه های زندگی مردم را تحت کنترل دارد) در مقابل پلورالیزم یا کثرت گرایی (حکومتی با شیوه زندگی و عقاید متعدد اجتماعی) قرار می گیرد.
نیز طبق برخی تعریف ها یک حکومت دیکتاتوری ویژگی های زیر را باید داشته باشد:
برخی از این ویژگی ها همگانی ترند؛ چنان که می توان صفات دیکتاتوری را در مطلق بودن قدرت، به زور به دست آوردن آن و نبودن قواعدی منظم برای جانشینی خلاصه کرد.
در کار نبودن هیچ قانون یا سنتی که کردار فرمانروا (یا فرمانروایان) را محدود کند یا آنکه فرمانروا با قدرت نامحدود خود آن ها را زیر پا بگذارد.
به دست آوردن قدرت دولت با شکستن قوانین پیشین.
نبودن قاعده و قانونی برای جانشینی.
به کار بردن قدرت در جهت منافع گروه اندک.
فرمان برداری مردم از قدرت دولت تنها به سبب ترس از آن.
انحصار قدرت در دست یک نفر.
به کار بردن ترور به عنوان وسیله اصلی کار بستِ قدرت.
مردم سالاری نداشتن.
عدم وجود آزادی بیان بین مردم.
از دیدگاه برخی از پژوهندگان، دیکتاتوری شکلی از حکومت است که قدرت اداره بدون رضایت افراد تحت حاکمیت (گونه ای شبیه به استبداد) است، در حالی که تمامیت خواهی توصیف یک دولت است که تقریباً در همهٔ جنبه ها، رفتارهای دولتی و خصوصی مردم خود را تنظیم و راهبری می کند. به عبارت دیگر، دیکتاتوری مربوط به منبع قدرت حاکم و حکومت توتالیتر یا تمامیت خواه مربوط به دامنهٔ قدرت حاکم است. با این مفهوم، دیکتاتوری (حکومت بدون رضایت مردم) در مقابل دموکراسی (دولتی که قدرت از مردم دارد) و توتالیتاریسم (دولتی که تمام جنبه های زندگی مردم را تحت کنترل دارد) در مقابل پلورالیزم یا کثرت گرایی (حکومتی با شیوه زندگی و عقاید متعدد اجتماعی) قرار می گیرد.
نیز طبق برخی تعریف ها یک حکومت دیکتاتوری ویژگی های زیر را باید داشته باشد:
برخی از این ویژگی ها همگانی ترند؛ چنان که می توان صفات دیکتاتوری را در مطلق بودن قدرت، به زور به دست آوردن آن و نبودن قواعدی منظم برای جانشینی خلاصه کرد.
wiki: دیکتاتوری
دانشنامه آزاد فارسی
دیکتاتوری (dictatorship)
دورۀ تصدی فرمانروایی مستبد و بی اعتنا به قانون اساسی (منشور حکومت). در روم باستان دیکتاتور قاضی ای بود که برای شش ماه با اختیارات فوق العاده انتخاب می شد. اگرچه در قرن ۱۹ دیکتاتوری ها در امریکای لاتین رواج داشتند، در اروپا طی همین دوره فقط حکومت ناپلئون سوم دیکتاتوری بود. بحران هایی که درپی جنگ جهانی اول برپا شد دیکتاتوری های بسیاری پدید آورد، ازجمله رژیم های آتاتورک و پیلسوتسکی (ملی گرا)؛ موسولینی، هیتلر، پریمو دِ ریوِرا، فرانکو، و سالازار (همگی دست راستی)؛ و استالین (کمونیست). شناخته ترین دیکتاتوری دورۀ جدید دیکتاتوری صدام حسین در عراق بود.
دورۀ تصدی فرمانروایی مستبد و بی اعتنا به قانون اساسی (منشور حکومت). در روم باستان دیکتاتور قاضی ای بود که برای شش ماه با اختیارات فوق العاده انتخاب می شد. اگرچه در قرن ۱۹ دیکتاتوری ها در امریکای لاتین رواج داشتند، در اروپا طی همین دوره فقط حکومت ناپلئون سوم دیکتاتوری بود. بحران هایی که درپی جنگ جهانی اول برپا شد دیکتاتوری های بسیاری پدید آورد، ازجمله رژیم های آتاتورک و پیلسوتسکی (ملی گرا)؛ موسولینی، هیتلر، پریمو دِ ریوِرا، فرانکو، و سالازار (همگی دست راستی)؛ و استالین (کمونیست). شناخته ترین دیکتاتوری دورۀ جدید دیکتاتوری صدام حسین در عراق بود.
wikijoo: دیکتاتوری
پیشنهاد کاربران
خود رای در یک امر
کلمات دیگر: