[ویکی فقه] دعای مشلول، دعایی نقل شده از امام علی (ع) است. امام، این دعا را به جوانی که دستش به نفرین پدر شَل شده بود یاد داده و فرمود هرگاه فرد باایمانی خالصانه خدا را با این دعا بخواند دعایش مُستجاب می شود.
مشلول به معنی کسی است که بخشی از بدن او شَل شده است.سید بن طاووس این دعا را با سند خود در کتاب مهج الدعوات نقل کرده است، کفعمی در بلد الامین ، علامه مجلسی در بحار الانوار و شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان نیز از او نقل کرده اند.این دعا با عوان دعای «الشاب المأخوذ بذنبه» نیز نامیده شده است.
ماجرای جوانی که به خاطر عاق والدین شَل شده بود
خلاصه ماجرا: امام حسین(ع) نقل می کند که شبی به همراه پدرم مشغول طواف خانه خدا بودم که صدای ناله جوانی را شنیدیم. پدرم مرا به دنبال صاحب صدا فرستاد. جوان خوش سیمایی را مشغول دعا و ناله یافته و او را نزد امام بردم. او ماجرای خود را اینگونه بیان کرد:جوان خوشگذرانی بودم و پدرم از این موضوع سخت ناراحت بود. یکبار بدون اجازه پولهای پدرم را برداشته و او را کتک زدم، او دل شکسته شده و در سفر خود به مکه مرا نفرین کرد. در همان هنگام دست من شَل شد و از آن تاریخ چند سال با آه و ناله از پدر عذر تقصیر می خواستم تا راضی شد امسال دوباره به مکه بیاید و شفای مرا از خدا بخواهد ولی در راه از دنیا رفت و من تنها به مکه آمدم.پدرم به جوان بشارت داد که زمان شفا یافتنش رسیده است و این دعا را که از پیامبر (ص) آموخته بود به او یاد داد و شرایطی را برای برآورده شدن حاجتش بیان کرد.
مشلول به معنی کسی است که بخشی از بدن او شَل شده است.سید بن طاووس این دعا را با سند خود در کتاب مهج الدعوات نقل کرده است، کفعمی در بلد الامین ، علامه مجلسی در بحار الانوار و شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان نیز از او نقل کرده اند.این دعا با عوان دعای «الشاب المأخوذ بذنبه» نیز نامیده شده است.
ماجرای جوانی که به خاطر عاق والدین شَل شده بود
خلاصه ماجرا: امام حسین(ع) نقل می کند که شبی به همراه پدرم مشغول طواف خانه خدا بودم که صدای ناله جوانی را شنیدیم. پدرم مرا به دنبال صاحب صدا فرستاد. جوان خوش سیمایی را مشغول دعا و ناله یافته و او را نزد امام بردم. او ماجرای خود را اینگونه بیان کرد:جوان خوشگذرانی بودم و پدرم از این موضوع سخت ناراحت بود. یکبار بدون اجازه پولهای پدرم را برداشته و او را کتک زدم، او دل شکسته شده و در سفر خود به مکه مرا نفرین کرد. در همان هنگام دست من شَل شد و از آن تاریخ چند سال با آه و ناله از پدر عذر تقصیر می خواستم تا راضی شد امسال دوباره به مکه بیاید و شفای مرا از خدا بخواهد ولی در راه از دنیا رفت و من تنها به مکه آمدم.پدرم به جوان بشارت داد که زمان شفا یافتنش رسیده است و این دعا را که از پیامبر (ص) آموخته بود به او یاد داد و شرایطی را برای برآورده شدن حاجتش بیان کرد.
wikifeqh: مهج الدعوات نقل کرده است، کفعمی در بلد الامین، علامه مجلسی در بحار الانوار و شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان نیز از او نقل کرده اند.
wikishia: دعای_مشلول