کلمه جو
صفحه اصلی

رود حله

فرهنگ فارسی

نام دهستانی است از شهرستان بوشهر

لغت نامه دهخدا

رودحله. [ ح ِل ْ ل َ ] ( اِخ ) نام دهستانی است ازشهرستان بوشهر. در فارسنامه ناصری چنین آمده : رودحله در شمال بوشهر واقع است. درازای آن از قلعه سوخته تا رستمی چهار فرسخ است و پهنای آن از نیم فرسخ نگذرد، و محدود است از مشرق به ناحیه انگالی و از شمال به ناحیه شبانکاره و از سمت مغرب و جنوب بدریای فارس. کشت این ناحیه گندم و جو دیمی است. قصبه آن قلعه سوخته است و در حدود چهار فرسخ از بوشهر و چهل ویک فرسخ از شیراز دور افتاده است و شکار این ناحیه جز آهوو در زمستان جز آهوبره نیست و این ناحیه مشتمل بر ده قریه است -انتهی. نام یکی از دو دهستان بخش گناوه از شهرستان بوشهر. حدود و مشخصات آن بدین قرار است : از شمال به دهستان شبانکاره و از جنوب به دهستان انگالی و از مغرب به خلیج فارس و از مشرق به دهستان زیارت. این دهستان در جنوب شرقی بخش واقع است و رود حله که از بهم رسیدن دو رودخانه شاپور و دالکی تشکیل میشود از وسط دهستان جاری است و حد فاصل آن از دهستان حیات داود و رودخانه شور است. این دهستان در جلگه ٔساحلی قرار دارد و هوای آن گرم مرطوب است و آب مشروب و زراعتی اهالی از رودخانه و چاه تأمین میگردد. محصولات عمده اش عبارت است از غلات و اندکی خرما و سبزی.شغل اهالی زراعت است. این دهستان از 15 آبادی تشکیل یافته است و سکنه آن در حدود 5200 تن و دیههای مهم آن عبارتند از: محمدی ، احشام احمد، مجنون ، قلعه سرجان ، کره بند، قلعه سوخته و مهرزی. قریه محمدی مرکز دهستان محسوب میشود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

دانشنامه عمومی

رودخانه حله رودخانه ای دائمی است که از محل شمال غرب روستای درودگاه با تلاقی دو رود دالکی و شاپور پس از عبور از جنوب شهرستان گناوه استان بوشهر به خلیج فارس می ریزد.
جغرافیای طبیعی و انسانی بوشهر، عبدالحسین کنین، تهران: طلوع دانش (۱۳۸۷)، ص ۴۱ - ۴۳.
شاخه اصلی آن مستقیماً به دریا می ریزد اما شاخه جنوبی این رودخانه از شمال شرق روستای کره بند تالاب بزرگی را تشکیل می دهد و پس از آن سرریز آب آن وارد دریا می شود. این تالاب در سال ۱۳۴۳ بر اثر طغیان رودخانه و نفوذ مسیر قبلی به درون زمین های اطراف تشکیل شده است.


کلمات دیگر: