کلمه جو
صفحه اصلی

نسل کشی

فارسی به انگلیسی

genocide

دانشنامه عمومی

نژادکشی.


مردم کشی، نژادکشی، زادکشی.


نسل کُشی هرگونه اقدام و مبادرت به نابودی و حذفِ فیزیکیِ بخش یا کلیتِ گروهی نژادی، قومی، ملی، مذهبی یا ایدئولوژیکی است. زمانی که تعبیرهای جزئی در مورد نسل کشی تغییر می کرد، نخستین تعریفِ قانونیِ این کردار در بیانیهٔ سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ و پیرامونِ «جلوگیری و مجازاتِ جُرم نسل کُشی» شکل گرفت.
نسل کشی: یک واژهٔ جدید و ذهنیتی نو از نابودی ملت ها.
شیوه های نسل کشی در زمینه های گوناگون: سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، زیستی، فیزیکی، مذهبی، و اخلاقی.
پیشنهادهایی برای آینده: ممانعت از نسل کشی در زمان جنگ و صلح و همچنین، کنترل بین المللی برای جلوگیری از تجاوز و اشغال.
بند دوم این بیانیه تصریح می کرد که هرگونه اقدام به نابودی کل یک گروه نژادی، ملی، مذهبی مانند کشتار دسته جمعی یک گروه خاص، ایجاد لطمات روانی و جسمانی بر یک گروه خاص، ضربه زدن تعمدی به افراد یک گروه خاص، تحمیل معیارهایی برای جلوگیری از تولد فرزندان آنها، جا به جایی اجباری فرزندان گروه ها به یکدیگر، طرح ریزی برای آسیب رساندن به گروهی خاص و غیره همه از مصداق های بارز نسل کشی می باشند.
رافائل لمکین، نخست در دانشگاه لووف در لهستان و سپس در دانشگاه هایدلبرگ، آلمان شروع به تحصیل در رشتهٔ حقوق کرد. در سال ۱۹۲۷ میلادی به عنوان دبیر در دادگاه استیناف ورشو به کار پرداخت و از تاریخ ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۵ میلادی دبیر کمیتهٔ قانونگذاری جمهوری لهستان و سپس تا شروع جنگ جهانی دوم وکیل خصوصی بود. در سال ۱۹۳۳ میلادی او برای پیشنهاد کردن تحریم جرم نسل کشی و نابود کردن فرهنگ ها، درصدد شرکت در جلسهٔ پیمان ملت ها در مادرید برآمد (او عناوین غیر متمدن بودن و تبهکاری را مطرح کرده بود)، ولی در لحظهٔ آخر رئیس اش او را از شرکت در این جلسه بازداشت. وی هرچند پیشتر تمامی اظهارات خود را به طور مکتوب فرستاده بود، لیکن سکوت و خاموشی اتحادیه در قبال پیشنهاد سبب ناکامی او گشت. لمکین هنگامی که هنوز دانشجوی دانشگاه لووف بود، محاکمهٔ یکی از دانشجویان، به نام سوقومون تهلیریان را به دقت دنبال می کرد.
در سال ۱۹۴۱ میلادی به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد. در آمریکا او در دانشگاه ییل و دانشگاه دوک به تدریس حقوق پرداخت و در پایان جنگ جهانی دوم به عنوان مشاور قاضی رابرت جکسن به همکاری با دادگاه نظامی نورنبرگ آلمان پرداخت.وی پیش از این در سال ۱۹۴۴ میلادی مهم ترین اثر خود با عنوان (Axis Rule in Occupied Europe: Laws of Occupation, Analysis of Government Proposals for Redress) را منتشر کرد. در بخش اول، فصل نهم، صفحات ۷۹ تا ۹۵ با عنوان نسل کشی (Genocide) با سه عنوان فرعی به این موضوع پرداخته شده است.

دانشنامه آزاد فارسی

نسل کُشی (genocide)
نابودکردن تعمدی و سازمان یافتۀ گروهی ملی، مذهبی، نژادی، یا قومی به دست افراد نابودگر، که قربانیان را نامطلوب می شمارند. این عبارت معمولاً دربارۀ سیاست نازی ها در جنگ جهانی دوم به کار می رود؛ شیوه ای که آن را راه حل نهایی می نامیدند، و هدفش نابودی تمام «عناصر نامطلوب»، به ویژه یهودیان، از اروپای اشغال شده بود. در ۱۹۴۸ مجمع عمومی سازمان ملل متحد، علاوه بر اعلامیۀ جهانی حقوق بشر معاهده ای را در زمینۀ جلوگیری از نسل کشی و مجازات اقدام کنندگان این سیاست تصویب کرد.

واژه نامه بختیاریکا

یکی نَمَند؛ یَکی وَرچین

پیشنهاد کاربران

Exterminate


کلمات دیگر: