برابر پارسی : هوده مردمی، هوده آدمی، هوده های آدمیان، هوده های مردمی، هوده ی مردمی
حقوق بشر
برابر پارسی : هوده مردمی، هوده آدمی، هوده های آدمیان، هوده های مردمی، هوده ی مردمی
فارسی به عربی
حقوق الإنسان
دانشنامه آزاد فارسی
حقوق بشر (human rights)
حقوق مدنی و سیاسی فرد در ارتباط با دولت. به موجب منشور سازمان ملل متحد، نقض حقوق بشر از جانب کشورها مسئلۀ اصلی این سازمان است، اگرچه بند هفت مادۀ دو همین منشور با منع مداخله در امور داخلی کشورها جلوی اجرای این تکلیف را گرفته است. اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، که در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسید، براساس اعتقاد به حقوق، برابری و آزادی ذاتی انسان ها پایه ریزی شده است و در مادّۀ ۲۸ آن آزادی های بنیادی مدنی، سیاسی و اقتصادی را برشمرده اند که باید ترویج شوند. این اعلامیه، با این که از نظر حقوقی برای دولت ها الزامی نیست، قدرت معنوی بالایی دارد. در ۱۹۶۶، دو پیمان نامه دربارۀ حقوق بشر به تصویب رسید؛ یکی دربارۀ حقوق مدنی و سیاسی، و دیگری دربارۀ حقوق اجتماعی و اقتصادی. پیمان نامۀ نخست دربر گیرندۀ این موارد است: آزادی اندیشه و عقیده؛ حق آزادی و محاکمۀ عادلانه؛ حق برخورداری از حریم خلوت؛ حق تعیین سرنوشت خود؛ آزادی از تبعیض بر مبنای جنسیت، نژاد، دین، ملیت، یا سیاست؛ و حمایت در برابر مجازات غیرانسانی. این دو پیمان نامه برای دولت هایی که آن ها را به تصویب رسانده اند از نظر حقوقی الزام آورند. این پیمان نامه ها دربردارندۀ نوعی سازوکار اجرایی اند و در پیمان نامۀ حقوق مدنی و سیاسی تأسیس کمیتۀ حقوق بشر برای دریافت شکایات مقرر شده است. همچنین، برای کمک به حل و فصل اختلافاتی که میان دولت ها بر سر مسائل حقوق بشر وجود دارد یک نهاد مصالحه و آشتی نیز می توان تشکیل داد. این پیمان نامه تفاهم نامه ای اختیاری هم دارد که برای اولین بار به اشخاص اجازه می دهد دربارۀ نقض حقوق انسانی خود دادخواست دهند. تا ۱۹۹۸، جز چین، ۱۴۰ کشور پیمان نامۀ حقوق مدنی و سیاسی را تصویب کرده اند. کمیسیون حقوق بشر ملل متحد را شورای اقتصادی و اجتماعی ملل متحد در ۱۹۴۶ تشکیل داده است. کمیسیون هر سال به مدت تقریباً شش هفته تشکیل جلسه می دهد. کمیسیون عرصه ای است عمومی برای بحث دربارۀ حقوق بشر؛ نظارت بر بررسی گزارش هایی که دولت ها دربارۀ پیشرفت های خود در زمینۀ حقوق بشر و دشواری های فراروی خود عرضه می کنند؛ و نهادی است که در زمینۀ حمایت از حقوق بشر رهنمودهایی برای شورای اقتصادی و اجتماعی فراهم می آورد. این کمیسیون فاقد هرگونه قدرت اجرایی است و برای دستیابی به هدف های خود ناچار است بر مجاب کردنِ دولت ها تکیه کند. در ۱۹۵۲، کمیسیون حقوق بشر کمیسیونی فرعی برای جلوگیری از تبعیض و حمایت از اقلیت ها تشکیل داد. کمیسیون در ۱۹۹۴، برای تحقیق دربارۀ موارد نقض حقوق بشر در روئاندا جلسه ای ویژه تشکیل داد. در ۱۹۴۶، شورای اقتصادی و اجتماعی برای بررسی شرایط زنان در سراسر جهان و توصیه هایی برای بهبود شرایط آنان کمیسیون موقعیت زنان را تشکیل داد. کمیسیون مقاوله نامه های متعددی، با تأیید نهادهای ملل متحد، تدوین کرده که برای دولت های تصویب کنندۀ آن ها الزامی است. در ۱۹۷۵، اعلامیۀ جلوگیری از شکنجه و دیگر برخوردهای بی رحمانه در مجمع عمومی ملل متحد به تصویب رسید. این اعلامیه، اگرچه ارزش حقوقی ندارد، دارای نفوذ معنوی است. نیز، مجمع عمومی خواستار بررسی بیشتر کمیسیون حقوق بشر دربارۀ شکنجه و تلاش های بیشتر برای جلوگیری از آن شد. در فوریۀ ۱۹۹۴، خوزه آگوئالا لاسو از کشور اکوادور در مقام نخستین کمیسر عالی ملل متحد در زمینۀ حقوق بشر تعیین شد. در ۱۹۹۷، مری رابینسون، رئیس جمهور پیشین جمهوری ایرلند، به این سمت رسید. دیگر سازمان های حامی حقوق بشر عبارت اند از عفو بین الملل، که برای آزادی زندانیان سیاسی و تضمین محاکمۀ عادلانه و رفتار انسانی با همۀ زندانیان تلاش می کند؛ دیده بان حقوق بشر، که از گروه های فشار ایالات متحده است و وابستگی حزبی ندارد؛ و گروه حقوق اقلیت ها، که سازمانی بین المللی برای بالابردن آگاهی از مسائل اقلیت ها است. دادگاه اروپایی حقوق بشر به پرونده هایی رسیدگی می کند که کمیسیون اروپایی حقوق بشر به آن ارجاع داده است و به نقض حقوق یک شخص توسط یکی از دولت های عضو اتحادیۀ اروپا مربوط می شود.
حقوق مدنی و سیاسی فرد در ارتباط با دولت. به موجب منشور سازمان ملل متحد، نقض حقوق بشر از جانب کشورها مسئلۀ اصلی این سازمان است، اگرچه بند هفت مادۀ دو همین منشور با منع مداخله در امور داخلی کشورها جلوی اجرای این تکلیف را گرفته است. اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، که در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسید، براساس اعتقاد به حقوق، برابری و آزادی ذاتی انسان ها پایه ریزی شده است و در مادّۀ ۲۸ آن آزادی های بنیادی مدنی، سیاسی و اقتصادی را برشمرده اند که باید ترویج شوند. این اعلامیه، با این که از نظر حقوقی برای دولت ها الزامی نیست، قدرت معنوی بالایی دارد. در ۱۹۶۶، دو پیمان نامه دربارۀ حقوق بشر به تصویب رسید؛ یکی دربارۀ حقوق مدنی و سیاسی، و دیگری دربارۀ حقوق اجتماعی و اقتصادی. پیمان نامۀ نخست دربر گیرندۀ این موارد است: آزادی اندیشه و عقیده؛ حق آزادی و محاکمۀ عادلانه؛ حق برخورداری از حریم خلوت؛ حق تعیین سرنوشت خود؛ آزادی از تبعیض بر مبنای جنسیت، نژاد، دین، ملیت، یا سیاست؛ و حمایت در برابر مجازات غیرانسانی. این دو پیمان نامه برای دولت هایی که آن ها را به تصویب رسانده اند از نظر حقوقی الزام آورند. این پیمان نامه ها دربردارندۀ نوعی سازوکار اجرایی اند و در پیمان نامۀ حقوق مدنی و سیاسی تأسیس کمیتۀ حقوق بشر برای دریافت شکایات مقرر شده است. همچنین، برای کمک به حل و فصل اختلافاتی که میان دولت ها بر سر مسائل حقوق بشر وجود دارد یک نهاد مصالحه و آشتی نیز می توان تشکیل داد. این پیمان نامه تفاهم نامه ای اختیاری هم دارد که برای اولین بار به اشخاص اجازه می دهد دربارۀ نقض حقوق انسانی خود دادخواست دهند. تا ۱۹۹۸، جز چین، ۱۴۰ کشور پیمان نامۀ حقوق مدنی و سیاسی را تصویب کرده اند. کمیسیون حقوق بشر ملل متحد را شورای اقتصادی و اجتماعی ملل متحد در ۱۹۴۶ تشکیل داده است. کمیسیون هر سال به مدت تقریباً شش هفته تشکیل جلسه می دهد. کمیسیون عرصه ای است عمومی برای بحث دربارۀ حقوق بشر؛ نظارت بر بررسی گزارش هایی که دولت ها دربارۀ پیشرفت های خود در زمینۀ حقوق بشر و دشواری های فراروی خود عرضه می کنند؛ و نهادی است که در زمینۀ حمایت از حقوق بشر رهنمودهایی برای شورای اقتصادی و اجتماعی فراهم می آورد. این کمیسیون فاقد هرگونه قدرت اجرایی است و برای دستیابی به هدف های خود ناچار است بر مجاب کردنِ دولت ها تکیه کند. در ۱۹۵۲، کمیسیون حقوق بشر کمیسیونی فرعی برای جلوگیری از تبعیض و حمایت از اقلیت ها تشکیل داد. کمیسیون در ۱۹۹۴، برای تحقیق دربارۀ موارد نقض حقوق بشر در روئاندا جلسه ای ویژه تشکیل داد. در ۱۹۴۶، شورای اقتصادی و اجتماعی برای بررسی شرایط زنان در سراسر جهان و توصیه هایی برای بهبود شرایط آنان کمیسیون موقعیت زنان را تشکیل داد. کمیسیون مقاوله نامه های متعددی، با تأیید نهادهای ملل متحد، تدوین کرده که برای دولت های تصویب کنندۀ آن ها الزامی است. در ۱۹۷۵، اعلامیۀ جلوگیری از شکنجه و دیگر برخوردهای بی رحمانه در مجمع عمومی ملل متحد به تصویب رسید. این اعلامیه، اگرچه ارزش حقوقی ندارد، دارای نفوذ معنوی است. نیز، مجمع عمومی خواستار بررسی بیشتر کمیسیون حقوق بشر دربارۀ شکنجه و تلاش های بیشتر برای جلوگیری از آن شد. در فوریۀ ۱۹۹۴، خوزه آگوئالا لاسو از کشور اکوادور در مقام نخستین کمیسر عالی ملل متحد در زمینۀ حقوق بشر تعیین شد. در ۱۹۹۷، مری رابینسون، رئیس جمهور پیشین جمهوری ایرلند، به این سمت رسید. دیگر سازمان های حامی حقوق بشر عبارت اند از عفو بین الملل، که برای آزادی زندانیان سیاسی و تضمین محاکمۀ عادلانه و رفتار انسانی با همۀ زندانیان تلاش می کند؛ دیده بان حقوق بشر، که از گروه های فشار ایالات متحده است و وابستگی حزبی ندارد؛ و گروه حقوق اقلیت ها، که سازمانی بین المللی برای بالابردن آگاهی از مسائل اقلیت ها است. دادگاه اروپایی حقوق بشر به پرونده هایی رسیدگی می کند که کمیسیون اروپایی حقوق بشر به آن ارجاع داده است و به نقض حقوق یک شخص توسط یکی از دولت های عضو اتحادیۀ اروپا مربوط می شود.
wikijoo: حقوق_بشر
نقل قول ها
حقوق بشر اصول اخلاقی یا هنجارهایی هستند که به توصیف معیارهای ویژه ای از رفتار انسان می پردازد.
• «مشکل گزارش های نقض حقوق بشر این است که مسئولیت تمامی درد و رنج ملت ها به حکومت ها محول می شود. البته دلایل تاریخی و سیاسی برای این طرز تفکر وجود دارد ولی در وضعیت فعلی جهان این مفهوم هیچ کمکی به فهم چگونگی نقض حقوق مردم نمی کند. این تلقی که ضعف آموزش و پرورش و فقر و بدبختی مردم فقط به خود این کشورها مربوط می شود بسیار مسخره است. البته که ما در غرب با تفاخر می پذیریم که به جهان سوم کمک کنیم و جهان سوم هم باید بپذیرد که از سیاست های بنیاد بین المللی پول و بانک جهانی که به آنها وام می دهند پیروی کند. اما فرای این قضیه، تلقی ما این است که این خود کشورهای جهان سوم هستند که مسئول بدبختی ها و نقض حقوق بشرشان هستند. یا به عبارت دیگر کشورهای غربی هیچ مسئولیتی در قبال نقض حقوق بشر در کشورهای جهان سوم ندارند.» -> طلال اسد
•
• «مشکل گزارش های نقض حقوق بشر این است که مسئولیت تمامی درد و رنج ملت ها به حکومت ها محول می شود. البته دلایل تاریخی و سیاسی برای این طرز تفکر وجود دارد ولی در وضعیت فعلی جهان این مفهوم هیچ کمکی به فهم چگونگی نقض حقوق مردم نمی کند. این تلقی که ضعف آموزش و پرورش و فقر و بدبختی مردم فقط به خود این کشورها مربوط می شود بسیار مسخره است. البته که ما در غرب با تفاخر می پذیریم که به جهان سوم کمک کنیم و جهان سوم هم باید بپذیرد که از سیاست های بنیاد بین المللی پول و بانک جهانی که به آنها وام می دهند پیروی کند. اما فرای این قضیه، تلقی ما این است که این خود کشورهای جهان سوم هستند که مسئول بدبختی ها و نقض حقوق بشرشان هستند. یا به عبارت دیگر کشورهای غربی هیچ مسئولیتی در قبال نقض حقوق بشر در کشورهای جهان سوم ندارند.» -> طلال اسد
•
wikiquote: حقوق_بشر
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] «حقوق بشر»، (human riqhts)، یک اصطلاح نسبتا جدید است و فقط پس از جنگ جهانی دوم و تاسیس سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۵ وارد محاورات روزمره شده است. این عبارت جایگزین اصطلاح «حقوق طبیعی» (Natural Rights) و «حقوق انسان» (Rights of man.) گردیده که قدمتی بیشتر دارند.
منظور از حقوق بشر چیست؟ مشکلی که در تعریف حقوق بشر وجود دارد ناشی از مفهوم و ماهیت «حقوق» است که مناقشات فراوانی در میان فلاسفه حقوق برانگیخته است. بطور کلی در مورد ماهیت حقوق دو نظریه وجود دارد: نظریه ای که بر اراده یا انتخاب تاکید می ورزد و نظریه ای که بر نفع یا مصلحت تکیه می کند.
← نظریه اول
بعد از بیان این دو نظریه کلی در مورد ماهیت حقوق، به چند نمونه از تعاریفی که در آثار حقوق دانان ایرانی به چشم می خورد اشاره می کنیم:«حقوق جمع حق است و آن اختیاری است که قانون برای فرد شناخته که بتواند عملی را انجام و یا آن را ترک نماید.» «برای تنظیم روابط مردم و حفظ نظم در اجتماع، حقوق موضوعه، برای هر فرد امتیازاتی در برابر دیگران می شناسد و توانائی خاصی به او اعطا می کند که حق می نامند و جمع آن حقوق است و حقوق فردی نیز گفته می شود.» حق عبارت است از: «قدرتی که از طرف قانون به شخص داده شده» است.همانطور که ملاحظه می شود این تعاریف کم و بیش متاثر از نظریه اول می باشد.
تحلیل ماهیت حقوق
در این جا برای مزید فایده یکی از تحلیل های معروف در مورد ماهیت حقوق را که در اوائل قرن بیستم بیان شده و بسیار مورد استناد و نقد واقع شده و می توان گفت نقطه شروع تحلیل های بعدی بوده، به اختصار بیان می کنیم.این تحلیل به بررسی جملاتی می پردازد که در آن مفهوم حقوق بکار رفته است.جمله «الف حق دارد کاری انجام دهد»، ممکن است برای بیان اندیشه های متفاوتی بکار رود. باید مفهوم حقوق را با توجه به «ملازمات» (correlatives) و «اضداد» (Opposites) آن تعریف کرد. جمله بالا ممکن است به این معنا باشد که «ب» دارای تکلیفی است به این که بگذارد «الف» کاری را انجام دهد، به نحوی که «الف» ادعایی علیه «ب» خواهد داشت که تکلیف مزبور را نقض نکند. در این مورد حق «الف»، ملازم با تکلیف «ب» است. همچنین جمله فوق می تواند به این معنا باشد که «الف» در انجام یا احتراز از انجام چیزی آزاد است. در این جا، حق نسبت به دارنده آن مورد توجه قرار می گیرد و کاری به این که «ب» چه باید بکند نداریم. این منظور از حق را «امتیاز» (Priviledge) نامیده اند و البته برخی ترجیح داده اند آن را «آزادی» بنامند.و باز «حق» گاه به معنای «قدرت» (Power)بکار می رود. مثلا مالک مال می تواند آن را بفروشد؛ حق ضبط و توقیف رهن، قدرت انجام آن است؛ «الف» زمانی قدرت دارد که با انجام یا عدم انجام کار خاصی، توانائی ایجاد تغییر در یک رابطه حقوقی خاص را داشته باشد. البته این قدرت و اختیار معمولا به نفع حقوق به معانی اول و دوم (ادعا و امتیاز) پیدا می شود.و بالاخره «حق» گاه برای بیان و توصیف فقدان قدرت و اختیار در غیر دارنده حق بکار می رود که آن را «مصونیت» (Immunity.) می نامند. یعنی «ب» فاقد قدرت ایجاد تغییر در روابط حقوقی «الف» است و «الف» از این لحاظ دارای مصونیت است.ذکر این تحلیل صرفا برای نشان دادن گونه ای از مناقشات مربوط به تعریف حقوق است و طبیعی است که پرداختن به انتقادات وارد بر آن از گنجایش این مقاله بیرون است.
تذکر یک نکته
...
منظور از حقوق بشر چیست؟ مشکلی که در تعریف حقوق بشر وجود دارد ناشی از مفهوم و ماهیت «حقوق» است که مناقشات فراوانی در میان فلاسفه حقوق برانگیخته است. بطور کلی در مورد ماهیت حقوق دو نظریه وجود دارد: نظریه ای که بر اراده یا انتخاب تاکید می ورزد و نظریه ای که بر نفع یا مصلحت تکیه می کند.
← نظریه اول
بعد از بیان این دو نظریه کلی در مورد ماهیت حقوق، به چند نمونه از تعاریفی که در آثار حقوق دانان ایرانی به چشم می خورد اشاره می کنیم:«حقوق جمع حق است و آن اختیاری است که قانون برای فرد شناخته که بتواند عملی را انجام و یا آن را ترک نماید.» «برای تنظیم روابط مردم و حفظ نظم در اجتماع، حقوق موضوعه، برای هر فرد امتیازاتی در برابر دیگران می شناسد و توانائی خاصی به او اعطا می کند که حق می نامند و جمع آن حقوق است و حقوق فردی نیز گفته می شود.» حق عبارت است از: «قدرتی که از طرف قانون به شخص داده شده» است.همانطور که ملاحظه می شود این تعاریف کم و بیش متاثر از نظریه اول می باشد.
تحلیل ماهیت حقوق
در این جا برای مزید فایده یکی از تحلیل های معروف در مورد ماهیت حقوق را که در اوائل قرن بیستم بیان شده و بسیار مورد استناد و نقد واقع شده و می توان گفت نقطه شروع تحلیل های بعدی بوده، به اختصار بیان می کنیم.این تحلیل به بررسی جملاتی می پردازد که در آن مفهوم حقوق بکار رفته است.جمله «الف حق دارد کاری انجام دهد»، ممکن است برای بیان اندیشه های متفاوتی بکار رود. باید مفهوم حقوق را با توجه به «ملازمات» (correlatives) و «اضداد» (Opposites) آن تعریف کرد. جمله بالا ممکن است به این معنا باشد که «ب» دارای تکلیفی است به این که بگذارد «الف» کاری را انجام دهد، به نحوی که «الف» ادعایی علیه «ب» خواهد داشت که تکلیف مزبور را نقض نکند. در این مورد حق «الف»، ملازم با تکلیف «ب» است. همچنین جمله فوق می تواند به این معنا باشد که «الف» در انجام یا احتراز از انجام چیزی آزاد است. در این جا، حق نسبت به دارنده آن مورد توجه قرار می گیرد و کاری به این که «ب» چه باید بکند نداریم. این منظور از حق را «امتیاز» (Priviledge) نامیده اند و البته برخی ترجیح داده اند آن را «آزادی» بنامند.و باز «حق» گاه به معنای «قدرت» (Power)بکار می رود. مثلا مالک مال می تواند آن را بفروشد؛ حق ضبط و توقیف رهن، قدرت انجام آن است؛ «الف» زمانی قدرت دارد که با انجام یا عدم انجام کار خاصی، توانائی ایجاد تغییر در یک رابطه حقوقی خاص را داشته باشد. البته این قدرت و اختیار معمولا به نفع حقوق به معانی اول و دوم (ادعا و امتیاز) پیدا می شود.و بالاخره «حق» گاه برای بیان و توصیف فقدان قدرت و اختیار در غیر دارنده حق بکار می رود که آن را «مصونیت» (Immunity.) می نامند. یعنی «ب» فاقد قدرت ایجاد تغییر در روابط حقوقی «الف» است و «الف» از این لحاظ دارای مصونیت است.ذکر این تحلیل صرفا برای نشان دادن گونه ای از مناقشات مربوط به تعریف حقوق است و طبیعی است که پرداختن به انتقادات وارد بر آن از گنجایش این مقاله بیرون است.
تذکر یک نکته
...
wikifeqh: حقوق_بشر
پیشنهاد کاربران
دادیک هومنی
- - -
منشور حقوق بشر = دادنامه ی هومنی
- - -
منشور حقوق بشر = دادنامه ی هومنی
راشٍن های مَرتوگان
واژه حق که باید آنرا هَغ نوشت از ریشه پیشاهندواروپایی ħhaḱ به مانای هدایت کردن یکراست راندن امر کردن to direct to guide to command شکل دیگر واژه تخارستانی آک* است که به شکل آز در واژه ایرانی ناواز به مانای ناوخدا هدایت کننده ناو به کار رفته است. ارب از ریشه فرضی حق ق واژگان جعلی تحقیق محقق حقیقت حقوق و محق را به دست آورده است.
*پیرس ( منبع ) :
The Nostratic Macrofamily: A Study in Distant Linguistic Relationship By Allan R. Bomhard, John C. Kerns
*پیرس ( منبع ) :
The Nostratic Macrofamily: A Study in Distant Linguistic Relationship By Allan R. Bomhard, John C. Kerns
حقوق بِشَرّ.
مانند حقوق بشر آمریکایی.
مانند حقوق بشر آمریکایی.
هوده ی آدمی
�. . . سیاست هایی دوپارچه، آراسته به بمب و موشک و گاز سارین که �هوده ی آدمی� ( �حقوق بشر� ) از زن و مرد و کودک و پیر و جوان و نظامی و غیرنظامی را یکجا پاس می دارند؛ در جایی به این بهانه بمب می ریزند و موشک پرتاب می کنند و در جایی دیگر به همان بهانه که مانشی مُطلق، آسمانی، سخت بی پایه و بی ارزش یافته، اشک تمساح می ریزند. �
برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر هفتم اسپند ماه ۱۳۹۶
https://www. behzadbozorgmehr. com/2018/02/blog - post_84. html
�. . . سیاست هایی دوپارچه، آراسته به بمب و موشک و گاز سارین که �هوده ی آدمی� ( �حقوق بشر� ) از زن و مرد و کودک و پیر و جوان و نظامی و غیرنظامی را یکجا پاس می دارند؛ در جایی به این بهانه بمب می ریزند و موشک پرتاب می کنند و در جایی دیگر به همان بهانه که مانشی مُطلق، آسمانی، سخت بی پایه و بی ارزش یافته، اشک تمساح می ریزند. �
برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر هفتم اسپند ماه ۱۳۹۶
https://www. behzadbozorgmehr. com/2018/02/blog - post_84. html
حقوق بشر «human rights »[1] در سطوح ملی و بین المللی، متوجه حمایت از افراد بشر در مقابل رنجها و مشقات ساخته دست انسانها و موانع قابل اجتنابی است که از طریق اعمال محرومیت، بهره کشی، اختناق، آزار و اذیت کلیه اشکال سوء رفتار توسط گروه های سازمان یافته و قدرتمندی از انسانها بوجود آمده است. [2]
مجموعه قواعد حقوق بشری شاخه ای از حقوق بین الملل عمومی است که به منظور حمایت از حیات، سلامت و کرامت افراد، البته در شرایط متفاوت ایجاد شده است. [3] مجموعه ای از اصول و قواعدی است که بر مبنای آنان افراد یا گروهها صرفا به دلیل انسان بودن از استانداردهای رفتاری خاص برخوردار گشته یا از اختیاراتی بهره مند می گردند. [4]
این باور جهان شمول وجود دارد که انسانها دارای حقوق هستند، هرچند که این جهان شمولی بر مقوله ای تعریف و تشریح این حقوق – پراکندگی وسیع و گسترده دچار می گردد. تمایزات تاریخ، تفاوتهای فرهنگی، تعارضات اقتصادی، تنشهای سیاسی غیر همگون و بنیان های فلسفی نامتقارن منجر به این گشته اند که نتوان از یک واژه نامه یکسان در حیطه حقوق بشر استفاده کرد. [5]
هنجارهای بین المللی از جمله هنجارهای حقوق بشر بیش از هر چیزی نماینده تفوق غرب در صحنه جهانی است. [6]
در مفهوم حقوق بشر تعریف واحدی ارائه نشده و توافقی در این مورد وجود ندارد، به بیان کلی حقوق بشر، حقوق بنیادین و انتقال ناپذیر است که برای حیات نوع بشر اساسی تلقی می شود ، یعنی مجموعه ای از ارزشها، مفاهیم، اسناد و سازوکارها است که موضوعشان حمایت از مقام و منزلت و کرامت انسانی است. [7] هدف و غایت حقوق بشر تضمین حقوق اساسی افراد بوده و حقوق بشر به دنبال اعطاء حقوق مشخص افراد می باشد[8] و منظور از حقوق اساسی افراد، همان حقوق و آزادیهای فردی است که عبارتند از: حکومت قانون - عادلانه - و آزادی بیان و اجتماعات و مصونیت جان و مال و آزادیهای ویژه ای چون حقوق اقتصادی ، مصونیت از تبعیض و حقوق بیگانگان با تمام زیرشاخه ها و چارچوبهای منطقی اجرای وجود ضمانت اجرای آنهاست. [9]
حقوق بشر بارها تعریف و باز تعریف شده است و در هر دوره، مکتب و صاحبنظری از منظر خود به این موضوع نگریسته است و چارچوب آنرا تبیین کرده است. اگرچه برخی صاحبنظران، حقوق بشر فعلی را «حاصل تفوق و نفوذ فلسفه و اندیشه های غربی» در این زمینه می دانند[10] ولی باید اذعان نمود که رشد و شکوفایی چنین اندیشه هایی از بنیادهای فرهنگی سایر ملل، مذاهب و مکاتب بهره برده است، به همین دلیل است که اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب 51 عضو سازمان ملل با فرهنگها و نظرات گوناگون است و دو میثاق بین المللی حقوق بشر و پروتکلهای اختیاری حقوق مدنی و سیاسی با اعتقادات ادیان و مکاتب تا حدود زیادی همخوانی و همراهی دارد[11]به همین دلیل با قاطعیت می توان گفت: «حقوق بشر امروزی تلفیقی از اعتقادات و ارزشهای مربوط به نوع بشر از گذشته تا به امروز است».
این حقوق بشر همان مفهومی است که مرزها را در نوردیده و سخن از جهان شمولی«universality» آن است که از قواعد بنیادین حقوق بشر«noyau dur» به مانند قواعد آمره «jus cogens» یاد می کنند[12] و تخطی از آن موجب مسئولیت دولتها از توصیه و پرداخت غرامت تا اقدام نظامی می گردد.
پس از اعلامیه جهانی حقوق بشر، نظامهای متعددی برای صیانت و اجرای هر چه بهتر حقوق بشر تدوین گردیده، کنوانسیون اروپایی حقوق بشر«4 نوامبر 1950» منشور سازمان کشورهای آمریکایی«سال 1948» که به اختصار به مسأله حقوق بشر پرداخته شده و منشور آفریقایی حقوق بشر«ژوئن 1981» [13] نمونه های بارزی از این دست می باشند.
با تمامی تعاریف گوناگونی که از حقوق بشر وجود دارد و با بیان اختلافاتی که در تبیین آن رفت ، تعریف مورد نظر محقق، با جمعبندی از این تعاریف ارائه می شود: « حقوق بشر، به کلیه اسناد مصوب سازمان ملل راجع به حقوق بشر اعم از منشور حقوق بشر گفته می شود که از مجاری قطعنامه های شورای امنیت و مجمع عمومی و آرای دیوان بین المللی دادگستری و سایر ساز و کارهای مبتنی بر منشور و معاهدات صیانت شده و به اجرا گذارده می شود. »
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[1] کتاب فرهنگ حقوق بین الملل، دکتر بهمن آقایی
[2] «کتاب فرهنگ حقوق بشر، دکتر بهمن آقایی، ص 3»
[3] «برگزیده ای از کتاب حمایت از حیات، دبیرخانه کمیته ملی حقوق بشر دوستانه سال 83، ص 17 و نظام ب حقوق بشر»
[4] . «همان منبع، ص 20»
[5] . «کتاب مفاهیم کلیدی حقوق بشر مقاله دکتر حسین دهشیار، ص 87»
[6] «همان منبع، ص88»
[7] « کتاب مفاهیم کلیدی حقوق بشر ب ، ص 192»
[8] مجموعه مقالات همایش نهضتهای ب صلیب سرخ و هلال احمر و حقوق بشر دوستانه، مقاله تعامل ح بشر و ح بشر دوستانه سادات میدانی، ص 232»
[9] کتاب حقوق اساسی دکتر جعفر بوشهری
[10] «حقوق بشر در جهانی نامتحدص 227»
[11] «برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به کتاب سیر تحول حقوق بشر و بررسی تطبیقی آن با حقوق بشر در اسلام»
[12]«کتاب مفاهیم کلیدی حقوق بشر بین المللی مقاله جهان شمولی قواعد حقوق بشر دکتر مهدی ذاکریان، ص 22»
[13] برای مطالعه بیشتر به کتاب نظام بین المللی حقوق بشر بین المللی تالیف دکتر حسین مهرپرور مراجعه نمائید.
نوشته شده توسط محمود باقری
مجموعه قواعد حقوق بشری شاخه ای از حقوق بین الملل عمومی است که به منظور حمایت از حیات، سلامت و کرامت افراد، البته در شرایط متفاوت ایجاد شده است. [3] مجموعه ای از اصول و قواعدی است که بر مبنای آنان افراد یا گروهها صرفا به دلیل انسان بودن از استانداردهای رفتاری خاص برخوردار گشته یا از اختیاراتی بهره مند می گردند. [4]
این باور جهان شمول وجود دارد که انسانها دارای حقوق هستند، هرچند که این جهان شمولی بر مقوله ای تعریف و تشریح این حقوق – پراکندگی وسیع و گسترده دچار می گردد. تمایزات تاریخ، تفاوتهای فرهنگی، تعارضات اقتصادی، تنشهای سیاسی غیر همگون و بنیان های فلسفی نامتقارن منجر به این گشته اند که نتوان از یک واژه نامه یکسان در حیطه حقوق بشر استفاده کرد. [5]
هنجارهای بین المللی از جمله هنجارهای حقوق بشر بیش از هر چیزی نماینده تفوق غرب در صحنه جهانی است. [6]
در مفهوم حقوق بشر تعریف واحدی ارائه نشده و توافقی در این مورد وجود ندارد، به بیان کلی حقوق بشر، حقوق بنیادین و انتقال ناپذیر است که برای حیات نوع بشر اساسی تلقی می شود ، یعنی مجموعه ای از ارزشها، مفاهیم، اسناد و سازوکارها است که موضوعشان حمایت از مقام و منزلت و کرامت انسانی است. [7] هدف و غایت حقوق بشر تضمین حقوق اساسی افراد بوده و حقوق بشر به دنبال اعطاء حقوق مشخص افراد می باشد[8] و منظور از حقوق اساسی افراد، همان حقوق و آزادیهای فردی است که عبارتند از: حکومت قانون - عادلانه - و آزادی بیان و اجتماعات و مصونیت جان و مال و آزادیهای ویژه ای چون حقوق اقتصادی ، مصونیت از تبعیض و حقوق بیگانگان با تمام زیرشاخه ها و چارچوبهای منطقی اجرای وجود ضمانت اجرای آنهاست. [9]
حقوق بشر بارها تعریف و باز تعریف شده است و در هر دوره، مکتب و صاحبنظری از منظر خود به این موضوع نگریسته است و چارچوب آنرا تبیین کرده است. اگرچه برخی صاحبنظران، حقوق بشر فعلی را «حاصل تفوق و نفوذ فلسفه و اندیشه های غربی» در این زمینه می دانند[10] ولی باید اذعان نمود که رشد و شکوفایی چنین اندیشه هایی از بنیادهای فرهنگی سایر ملل، مذاهب و مکاتب بهره برده است، به همین دلیل است که اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب 51 عضو سازمان ملل با فرهنگها و نظرات گوناگون است و دو میثاق بین المللی حقوق بشر و پروتکلهای اختیاری حقوق مدنی و سیاسی با اعتقادات ادیان و مکاتب تا حدود زیادی همخوانی و همراهی دارد[11]به همین دلیل با قاطعیت می توان گفت: «حقوق بشر امروزی تلفیقی از اعتقادات و ارزشهای مربوط به نوع بشر از گذشته تا به امروز است».
این حقوق بشر همان مفهومی است که مرزها را در نوردیده و سخن از جهان شمولی«universality» آن است که از قواعد بنیادین حقوق بشر«noyau dur» به مانند قواعد آمره «jus cogens» یاد می کنند[12] و تخطی از آن موجب مسئولیت دولتها از توصیه و پرداخت غرامت تا اقدام نظامی می گردد.
پس از اعلامیه جهانی حقوق بشر، نظامهای متعددی برای صیانت و اجرای هر چه بهتر حقوق بشر تدوین گردیده، کنوانسیون اروپایی حقوق بشر«4 نوامبر 1950» منشور سازمان کشورهای آمریکایی«سال 1948» که به اختصار به مسأله حقوق بشر پرداخته شده و منشور آفریقایی حقوق بشر«ژوئن 1981» [13] نمونه های بارزی از این دست می باشند.
با تمامی تعاریف گوناگونی که از حقوق بشر وجود دارد و با بیان اختلافاتی که در تبیین آن رفت ، تعریف مورد نظر محقق، با جمعبندی از این تعاریف ارائه می شود: « حقوق بشر، به کلیه اسناد مصوب سازمان ملل راجع به حقوق بشر اعم از منشور حقوق بشر گفته می شود که از مجاری قطعنامه های شورای امنیت و مجمع عمومی و آرای دیوان بین المللی دادگستری و سایر ساز و کارهای مبتنی بر منشور و معاهدات صیانت شده و به اجرا گذارده می شود. »
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[1] کتاب فرهنگ حقوق بین الملل، دکتر بهمن آقایی
[2] «کتاب فرهنگ حقوق بشر، دکتر بهمن آقایی، ص 3»
[3] «برگزیده ای از کتاب حمایت از حیات، دبیرخانه کمیته ملی حقوق بشر دوستانه سال 83، ص 17 و نظام ب حقوق بشر»
[4] . «همان منبع، ص 20»
[5] . «کتاب مفاهیم کلیدی حقوق بشر مقاله دکتر حسین دهشیار، ص 87»
[6] «همان منبع، ص88»
[7] « کتاب مفاهیم کلیدی حقوق بشر ب ، ص 192»
[8] مجموعه مقالات همایش نهضتهای ب صلیب سرخ و هلال احمر و حقوق بشر دوستانه، مقاله تعامل ح بشر و ح بشر دوستانه سادات میدانی، ص 232»
[9] کتاب حقوق اساسی دکتر جعفر بوشهری
[10] «حقوق بشر در جهانی نامتحدص 227»
[11] «برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به کتاب سیر تحول حقوق بشر و بررسی تطبیقی آن با حقوق بشر در اسلام»
[12]«کتاب مفاهیم کلیدی حقوق بشر بین المللی مقاله جهان شمولی قواعد حقوق بشر دکتر مهدی ذاکریان، ص 22»
[13] برای مطالعه بیشتر به کتاب نظام بین المللی حقوق بشر بین المللی تالیف دکتر حسین مهرپرور مراجعه نمائید.
نوشته شده توسط محمود باقری
" مشیان هوده " در باور ایرانیان باستان : مشی و مشیانه و مرت و مرتیانه همان آدم و حوا در باور سریانی و آرامی است که در نسک های تورات و قران راه یافته و در اوستا به گونه" گئو مرت" یعنی زنده میرا و بشر نخستین می باشد
مشی = بشر ، انسان
مشیان = انسان ها
هوده = حق
مشیان هوده = حق انسان ها = حقوق بشر
مشی = بشر ، انسان
مشیان = انسان ها
هوده = حق
مشیان هوده = حق انسان ها = حقوق بشر
کلمات دیگر: