دکتر ژیواگو (به روسی: Доктор Живаго و به انگلیسی: Doctor Zhivago) رمانی نوشته بوریس پاسترناک است.
دکتر ژیواگو (کتاب الکترونیکی)
نام کتاب برگرفته از شخصیت اول آن –یک دکتر شاعر– است. کتاب داستان مردی است که عاشق دو زن است و این موضوع همزمان با انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و سپس جنگ داخلی ۱۹۱۸–۱۹۲۰ این کشور است. درونمایهٔ داستان زندگی مردی است که حوادث بیرونی که از دسترس او خارج هستند مسیر زندگیش را دگرگون می سازند.
در سال ۱۹۶۵ دیوید لین از روی این کتاب فیلمی به همین نام ساخت و در سال ۲۰۰۵ هم در روسیه از روی آن یک سریال ساخته شد. نوشتن کتاب در سال ۱۹۵۶ پایان یافت ولی به دلیل مخالفت با سیاست رسمی شوروی در آن سالها اجازه نشر در این کشور را نیافت. در سال ۱۹۵۷ ناشری ایتالیای آن را در ایتالیا چاپ کرد. کتاب عاقبت در سال ۱۹۸۸ در روسیه به چاپ رسید.
این رمان، تاکنون سه بار توسط کامران بهمنی، علی اصغر خبره زاده و سروش حبیبی به فارسی ترجمه شده است.
دکتر ژیواگو (کتاب الکترونیکی)
نام کتاب برگرفته از شخصیت اول آن –یک دکتر شاعر– است. کتاب داستان مردی است که عاشق دو زن است و این موضوع همزمان با انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و سپس جنگ داخلی ۱۹۱۸–۱۹۲۰ این کشور است. درونمایهٔ داستان زندگی مردی است که حوادث بیرونی که از دسترس او خارج هستند مسیر زندگیش را دگرگون می سازند.
در سال ۱۹۶۵ دیوید لین از روی این کتاب فیلمی به همین نام ساخت و در سال ۲۰۰۵ هم در روسیه از روی آن یک سریال ساخته شد. نوشتن کتاب در سال ۱۹۵۶ پایان یافت ولی به دلیل مخالفت با سیاست رسمی شوروی در آن سالها اجازه نشر در این کشور را نیافت. در سال ۱۹۵۷ ناشری ایتالیای آن را در ایتالیا چاپ کرد. کتاب عاقبت در سال ۱۹۸۸ در روسیه به چاپ رسید.
این رمان، تاکنون سه بار توسط کامران بهمنی، علی اصغر خبره زاده و سروش حبیبی به فارسی ترجمه شده است.
wiki: رمانی به همین نام از بوریس پاسترناک در سال ۱۹۶۵ با بازی عمر شریف و جولی کریستی ساخته شد.
عمر شریف بعد از خواندن رمان دکتر ژیواگو، ابتدا می خواست نقش پاشا را بازی کند، ولی بعد دیوید لین نقش اصلی را به او سپرد.
در ابتدا پیتر اوتول انتخاب اصلی لین برای ایفای نقش ژیواگو بود.
کارلو پونتی، تهیه کننده ایتالیایی فیلم، می خواست همسرش سوفیا لورن نقش لارا را بازی کند ولی لین مخالفت کرد.
جین فوندا انتخاب لین برای نقش لارا بود. بعدها فوندا از بازی نکردن در این فیلم ابراز پشیمانی کرد.
انتخاب جولی کریستی برای نقش لارا، پیشنهاد جان فورد به لین بود.
بعد از اکران فیلم در سال ۱۹۶۷ مدل لباس فیلم مد شد و تعداد زیادی از والدین نام نوزادهای دخترشان را لارا گذاشتند.
دیوید لین، ساخت دکتر ژیواگو را پذیرفت، چون بعد از کارگردانی یک محصول بسیار موفق مثل لورنس عربستان، می ترسید به عنوان سازنده فیلم های مردانه اکشن شناخته شود. پس سراغ یک پروژه احساسی اساسی رفت.
دیوید لین اجازه فیلم برداری در روسیه را نیافت و سکانس ها را در اسپانیا و فنلاند فیلم برداری کرد.
صحنه مربوط به راهپیمایی انقلابیون در اسپانیای رژیم فرانکو فیلمبرداری شد و پلیس که ظاهراً فکر می کرد این یک انقلاب واقعی است، خود را بر سر صحنه حاضر کرد و چون این صحنه را ساعت سه صبح فیلمبرداری می کردند، مردمی که در همسایگی آنجا با صدای سرود از خواب بیدار شده بودند، فکر کرده بودند که رژیم فرانکو سرنگون شده است.
به خاطر درونمایه ضد کمونیستی، تا سال ۱۹۹۴، فیلم در روسیه نمایش داده نشد.
فیلم به ظاهر داستان زندگی پزشکی شاعر به نام یوری ژیواگو و عشق جاودانه اش لارا است اما در واقع آینه ای از جامعهٔ روسیه درگیر انقلاب در نیمهٔ اول قرن بیستم است. مصائبی که ژیواگو دچار آن می شود، درد و رنجی است که طبقهٔ متوسط روسیه در دوران زمامداری استالین و پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ به آن مبتلا می گردد.
عمر شریف بعد از خواندن رمان دکتر ژیواگو، ابتدا می خواست نقش پاشا را بازی کند، ولی بعد دیوید لین نقش اصلی را به او سپرد.
در ابتدا پیتر اوتول انتخاب اصلی لین برای ایفای نقش ژیواگو بود.
کارلو پونتی، تهیه کننده ایتالیایی فیلم، می خواست همسرش سوفیا لورن نقش لارا را بازی کند ولی لین مخالفت کرد.
جین فوندا انتخاب لین برای نقش لارا بود. بعدها فوندا از بازی نکردن در این فیلم ابراز پشیمانی کرد.
انتخاب جولی کریستی برای نقش لارا، پیشنهاد جان فورد به لین بود.
بعد از اکران فیلم در سال ۱۹۶۷ مدل لباس فیلم مد شد و تعداد زیادی از والدین نام نوزادهای دخترشان را لارا گذاشتند.
دیوید لین، ساخت دکتر ژیواگو را پذیرفت، چون بعد از کارگردانی یک محصول بسیار موفق مثل لورنس عربستان، می ترسید به عنوان سازنده فیلم های مردانه اکشن شناخته شود. پس سراغ یک پروژه احساسی اساسی رفت.
دیوید لین اجازه فیلم برداری در روسیه را نیافت و سکانس ها را در اسپانیا و فنلاند فیلم برداری کرد.
صحنه مربوط به راهپیمایی انقلابیون در اسپانیای رژیم فرانکو فیلمبرداری شد و پلیس که ظاهراً فکر می کرد این یک انقلاب واقعی است، خود را بر سر صحنه حاضر کرد و چون این صحنه را ساعت سه صبح فیلمبرداری می کردند، مردمی که در همسایگی آنجا با صدای سرود از خواب بیدار شده بودند، فکر کرده بودند که رژیم فرانکو سرنگون شده است.
به خاطر درونمایه ضد کمونیستی، تا سال ۱۹۹۴، فیلم در روسیه نمایش داده نشد.
فیلم به ظاهر داستان زندگی پزشکی شاعر به نام یوری ژیواگو و عشق جاودانه اش لارا است اما در واقع آینه ای از جامعهٔ روسیه درگیر انقلاب در نیمهٔ اول قرن بیستم است. مصائبی که ژیواگو دچار آن می شود، درد و رنجی است که طبقهٔ متوسط روسیه در دوران زمامداری استالین و پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ به آن مبتلا می گردد.
wiki: دکتر ژیواگو (فیلم)