کلمه جو
صفحه اصلی

رمان


مترادف رمان : افسانه، حکایت، داستان، قصه، نوول

برابر پارسی : داستان، افسانه

فارسی به انگلیسی

fiction, novel, roman, shy, timid, scared

shy, timid, scared


novel


fiction, novel, roman


فارسی به عربی

روایة , رومانسیة

فرهنگ اسم ها

اسم: رمان (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: roman) (فارسی: رمان) (انگلیسی: roman)
معنی: انار

مترادف و متضاد

novel (اسم)
رمان، کتاب داستان

romance (اسم)
افسانه، داستان عاشقانه، رمان، کتاب رمان

افسانه، حکایت، داستان، قصه، نوول


فرهنگ فارسی

۱ - زبانهایی که از لاتین مشتقند: ایتالیاییفرانسویاسپانیاییپرتغالیزبان رومانی .۲ - ( سبک رمان . ) . سبک هنری مخصوصی که در حدود قر.۱٠ م .در ساختمانهای مذهبی اروپا معمول شد و تا اوایل قر.۱۳م. ادامه یافت .در این دوره معماری صنعت اصلی و نقاشی و مجسمه سازی تابع آن بود. سبک مزبور مشتق از هنرهای رومی بود ( و بهمین مناست رمان خوانده شده ). سبک رمان در کشورهایی که با تمدن روم قدیم آشنایی و پیوستگی بیشتر داشتند پیشرفت زیادتری نمود .الف - خانه های دوره رمان بسیار ساده و یک طبقه اند و تزیینات آن منحصر بنمای خارجی آنهاست . معمولا در نمای خانه و در قسمت تحتانی آن یک در کوچک برای ورود بخانه و یک در بزرگ برای مغازه و کارگاه وجود دارد . در طبقه بالا یک ردیف پنجره است که در میان آنها ستونهای کوچکی قرار گرفته و قسمت فوقانی آنها بشکل ( هلال ) کامل است . تعداد صومعه ها در دوره رمان زیاد بود و معمولا مرکب است از یک کلیسا و قسمتهای مختلف مربوط بزندگی مادی روحانیون از قبیل تالار خواب و تالار غذاخوری و غیره و حیاط صومعه با ایوان ستون دار و غلام گردش آن . ب - نقاشی این دوره تحت تاثیر هنر دوره بیزانس (ه. م. )است و مینیارتورهای این عهد تقلیدی از سبک مینیاتورسازی روم شرقی است .در این مینیاتورها بیش از چند رنگ استعمال نمیشده و در آن سایه روشن وجود ندارد . حرکات اشخاص با عدم مهارت نقش شده و مانند این است که اشخاص یک قطعه مینیاتور در مقابل نقاش نشسته اند تا تصویر آنها را بکشد .مینیاتورها را غالبا برای کتابهای مذهبی میکشیده اند. ۳ - ظاهرا حجاران این دوره موضوعهای نقاشی و مینیاتورسازی و نقاشیهای دیواری و منبت کاریهای روی چرب و عاج و برنج و پارچه های شرقی و موزائیک و غیره را نمونه کار خود قرار داده از آن تقلید میکردند. بهمین سبب موضوع نقوش برجسته رمان کاملا متنوع و رنگارنگ است . کار هنرمندان پیرو سبک رمان کاملا تزیینی بوده و حتی حیوانات و موجودات ذی روح عموما از نظر تزیینی نقش میشده اند نه از نظر مطالعه خود ذی روح و آنها با یک گل و برگ و یک نقش هندسی در یک ردیف اند .بطور کلی در این سبک هنرمند علاقه ای چندان بتقید صحیح طبیعت ندارد و اهمیتی به ایجاد تناسب های درست نمی دهد. گذشته از این صنعتگر رمان اشخاص یا موجودات ذی روح را با تصاویری از خود خلق میکند که در خارج وجود ندارنداز قبیل حیوانهای دو سر و عجیب و غریب .
انار، درخت انار، واحدش رمانه ، داستان، افسانه، داستان خیال انگیزنثرونظم
( اسم ) ۱ - درخت انار . ۲ - انار واحد آن رمانه .
نام قصری است در واسط عراق و ابو هاشم یحیی بن دینار رمانی بدانجا منسوب است

فرهنگ معین

(رُ ) [ فر. ] (اِ. ) داستان ، داستانِ بلند خیالی .
(رُ مّ ) [ ع . ] (اِ. ) درخت انار.

(رُ) [ فر. ] (اِ.) داستان ، داستانِ بلند خیالی .


(رُ مّ) [ ع . ] (اِ.) درخت انار.


لغت نامه دهخدا

رمان. [ رَ ] ( نف ) ترسو و هراسان و گریزان. ( ناظم الاطباء ). شمان. ( از برهان قاطع ). رمنده. در حال رمیدن. رجوع به رمیدن شود :
بیابانی از وی رمان دیو و شیر
همه خاک شخ و همه ره کویر.
فردوسی.
رمان دید از او نامداران خویش
بر آنسان که بیند رخ گرگ میش.
فردوسی.
شد آن لشکر گشن پیش تورگ
رمان چون رمه میش از پیش گرگ.
اسدی.
هوا جای خاک و زمین جای خون
رمان ژنده پیلان و گردان نگون.
اسدی.
آنکه از گربه ای رمان باشد
کی خدای همه جهان باشد.
سنائی.

رمان. [ رُم ْ ما ] ( ع اِ ) انار و آن شش مزه دارد مانند سیب. ( آنندراج ). نار : فیهما فاکهة و نخل و رمان. ( قرآن 68/55 ). رجوع به انار شود.

رمان. [ رُ ] ( فرانسوی ، اِ ) کتاب قصه و افسانه که عموماً واقعات ممکنه است برخلاف افسانه های قدیم که بیشتر محالات بوده. ( فرهنگ نظام ). رمان سابقاً به نوشته ها و داستانهائی واقعی یا تخیلی اطلاق می شد که به نظم یا به نثر بزبان «رمان » نوشته شده باشد، اما امروز به داستان یا اثری خیالی و تصوری اطلاق می شود که به نثر نوشته شده و شامل ماجراهائی باشد که برای سرگرم ساختن و جلب نظر و افکار خوانندگان نوشته شود. رمان در اصل به نوشته یا داستان و مقاله ای اطلاق می شود که به زبان «رمان » نوشته شده باشد. از قرون متوالی به این طرف قسم اعظم این نوشته ها و مقالات به صورت داستانهای روایتی و در قالب شعر و نثر بیان می شده و زبان بیان این داستانها همان زبان رمان بود. تحقیق در اصل و منشاء نوع خاصی از داستان که ما امروزه به نام رمان می خوانیم کاری سهل و ساده نیست. این مسأله محقق است که بسیاری از آن خصائص و صفاتی که محققان و منتقدان برای رمان برمی شمارند در ادیسه همر وجود دارد. و نیز داستانهای معروف نویسندگان یونان قدیم واجد اختصاصات و شرایطی است که امروزه برای رمان قائل هستند. در طول قرون وسطی و مخصوصاً از قرن یازدهم به این طرف منابع مختلفی برای پرداختن رمان در اختیار نویسندگان وجود داشت و داستانهائی که نوشته می شد دارای خواصی بود که ما امروزه آنها را داستانهای تخیلی می نامیم و غالباً به زبان شعر بیان می گشت. مهمترین منابعی که نویسندگان این دوره از آنها الهام می گرفتند عبارت بود از شرح احوال قدیسین مسیحی ، داستانهای مربوط به اقوام قدیم شبه جزیره اسکاندیناوی ، داستانهای مربوط به ساکنان قدیم فرانسه ، افسانه های قدیم کشورهای انگلستان و آلمان ، اساطیر قدیم یونان و روم مانند زندگی اسکندر و فتح تروی و امثال آنها. چنانکه گفته شد در طول قرون وسطی مهمترین منبع الهام نویسندگان افسانه های مربوط به دین مسیحیت و شهدای دین عیسی و شرح زندگانی قدیسین مسیحی بود و در این مدت مدید نویسندگان و هنرمندان تابع مقررات خشک و سختگیریهای دستگاه پاپ بودند و برای بیان افکار و تخیلات خود آزادی وفراغ بال نداشتند و اگر نویسنده ای یا هنرمندی اثری به وجود می آورد که کوچکترین مغایرتی با معتقدات خشک و بی اساسی که دستگاه روحانی مسیحیت به مردم تحمیل می کرد، داشت از طرف پاپ تحریم می شد و نویسنده و یا هنرمند مورد لعن و تکفیر قرار می گرفت. اما از اواخر قرن شانزدهم نسیم آزادی کم کم وزیدن گرفت و جنبشی در کلیه شؤون علمی و ادبی و اجتماعی و سیاسی اروپا پیدا شد و نویسندگان و هنرمندان نیز زنجیر اسارت پاپ را از پای اندیشه و احساس خود گشودند و آزادوار در آفرینش شاهکارهای ادبی و هنری به کوشش پرداختند. بنابراین رمانهایی که در این دوره نوشته شد دیگر از صبغه دینی چندان برخوردار نیست و منبع الهام نویسندگان را غالباً داستانهای مربوط به یونان و روم قدیم و ادبیات قبل از مسیحیت تشکیل می دهد و آثار گرانبهای ادبیات اروپا چه از نظر کیفیت و چه از حیث کمیت از این دوران است و با آثار ادبی قرون وسطی به هیچ وجه قابل قیاس نیست و از آن تاریخ تا زمان حاضر بر حسب اوضاع سیاسی و اجتماعی مکتبهای گوناگونی مانند کلاسیک و رمانتیسم و رئالیسم و سوررئالیسم و ناتورالیسم در ادبیات اروپا پیدا شد و هر کدام از این سبکها پیروان گوناگونی از میان نویسندگان پیدا کرد و داستانهای مختلفی در هر یک از مکاتب ادبی بوجود آمد که هر یک اسلوبی خاص در داستان پردازی دارد و دارای اختصاصات و صفاتی است که آن را از دیگر انواع سبکهای گوناگون ادبی امتیاز می بخشد. ( نقل به اختصار از دائرةالمعارف بریتانیکا ).و رجوع به مکتبهای ادبی تألیف رضا سیدحسینی شود.

رمان . [ رَ ] (نف ) ترسو و هراسان و گریزان . (ناظم الاطباء). شمان . (از برهان قاطع). رمنده . در حال رمیدن . رجوع به رمیدن شود :
بیابانی از وی رمان دیو و شیر
همه خاک شخ و همه ره کویر.

فردوسی .


رمان دید از او نامداران خویش
بر آنسان که بیند رخ گرگ میش .

فردوسی .


شد آن لشکر گشن پیش تورگ
رمان چون رمه ٔ میش از پیش گرگ .

اسدی .


هوا جای خاک و زمین جای خون
رمان ژنده پیلان و گردان نگون .

اسدی .


آنکه از گربه ای رمان باشد
کی خدای همه جهان باشد.

سنائی .



رمان . [ رُم ْ ما ] (اِخ ) نام قصری است در واسط عراق و ابوهاشم یحیی بن دینار رمانی بدانجا منسوب است . (معجم البلدان ).


رمان . [ رُم ْ ما ] (اِخ ) نام کوهی در سرزمین طی واقع در غرب کوه سلمی از کوههای طی . خالدبن ولید رابا جمعی از مرتدین در این ناحیه محاربه ای رخ داد و آنها دوباره به اسلام بازگشتند. (از معجم البلدان ).


رمان . [ رُم ْ ما ] (ع اِ) انار و آن شش مزه دارد مانند سیب . (آنندراج ). نار : فیهما فاکهة و نخل و رمان . (قرآن 68/55). رجوع به انار شود.


رمان . [ رُ ] (فرانسوی ، اِ) کتاب قصه و افسانه که عموماً واقعات ممکنه است برخلاف افسانه های قدیم که بیشتر محالات بوده . (فرهنگ نظام ). رمان سابقاً به نوشته ها و داستانهائی واقعی یا تخیلی اطلاق می شد که به نظم یا به نثر بزبان «رمان » نوشته شده باشد، اما امروز به داستان یا اثری خیالی و تصوری اطلاق می شود که به نثر نوشته شده و شامل ماجراهائی باشد که برای سرگرم ساختن و جلب نظر و افکار خوانندگان نوشته شود. رمان در اصل به نوشته یا داستان و مقاله ای اطلاق می شود که به زبان «رمان » نوشته شده باشد. از قرون متوالی به این طرف قسم اعظم این نوشته ها و مقالات به صورت داستانهای روایتی و در قالب شعر و نثر بیان می شده و زبان بیان این داستانها همان زبان رمان بود. تحقیق در اصل و منشاء نوع خاصی از داستان که ما امروزه به نام رمان می خوانیم کاری سهل و ساده نیست . این مسأله محقق است که بسیاری از آن خصائص و صفاتی که محققان و منتقدان برای رمان برمی شمارند در ادیسه ٔ همر وجود دارد. و نیز داستانهای معروف نویسندگان یونان قدیم واجد اختصاصات و شرایطی است که امروزه برای رمان قائل هستند. در طول قرون وسطی و مخصوصاً از قرن یازدهم به این طرف منابع مختلفی برای پرداختن رمان در اختیار نویسندگان وجود داشت و داستانهائی که نوشته می شد دارای خواصی بود که ما امروزه آنها را داستانهای تخیلی می نامیم و غالباً به زبان شعر بیان می گشت . مهمترین منابعی که نویسندگان این دوره از آنها الهام می گرفتند عبارت بود از شرح احوال قدیسین مسیحی ، داستانهای مربوط به اقوام قدیم شبه جزیره ٔ اسکاندیناوی ، داستانهای مربوط به ساکنان قدیم فرانسه ، افسانه های قدیم کشورهای انگلستان و آلمان ، اساطیر قدیم یونان و روم مانند زندگی اسکندر و فتح تروی و امثال آنها. چنانکه گفته شد در طول قرون وسطی مهمترین منبع الهام نویسندگان افسانه های مربوط به دین مسیحیت و شهدای دین عیسی و شرح زندگانی قدیسین مسیحی بود و در این مدت مدید نویسندگان و هنرمندان تابع مقررات خشک و سختگیریهای دستگاه پاپ بودند و برای بیان افکار و تخیلات خود آزادی وفراغ بال نداشتند و اگر نویسنده ای یا هنرمندی اثری به وجود می آورد که کوچکترین مغایرتی با معتقدات خشک و بی اساسی که دستگاه روحانی مسیحیت به مردم تحمیل می کرد، داشت از طرف پاپ تحریم می شد و نویسنده و یا هنرمند مورد لعن و تکفیر قرار می گرفت . اما از اواخر قرن شانزدهم نسیم آزادی کم کم وزیدن گرفت و جنبشی در کلیه ٔ شؤون علمی و ادبی و اجتماعی و سیاسی اروپا پیدا شد و نویسندگان و هنرمندان نیز زنجیر اسارت پاپ را از پای اندیشه و احساس خود گشودند و آزادوار در آفرینش شاهکارهای ادبی و هنری به کوشش پرداختند. بنابراین رمانهایی که در این دوره نوشته شد دیگر از صبغه ٔ دینی چندان برخوردار نیست و منبع الهام نویسندگان را غالباً داستانهای مربوط به یونان و روم قدیم و ادبیات قبل از مسیحیت تشکیل می دهد و آثار گرانبهای ادبیات اروپا چه از نظر کیفیت و چه از حیث کمیت از این دوران است و با آثار ادبی قرون وسطی به هیچ وجه قابل قیاس نیست و از آن تاریخ تا زمان حاضر بر حسب اوضاع سیاسی و اجتماعی مکتبهای گوناگونی مانند کلاسیک و رمانتیسم و رئالیسم و سوررئالیسم و ناتورالیسم در ادبیات اروپا پیدا شد و هر کدام از این سبکها پیروان گوناگونی از میان نویسندگان پیدا کرد و داستانهای مختلفی در هر یک از مکاتب ادبی بوجود آمد که هر یک اسلوبی خاص در داستان پردازی دارد و دارای اختصاصات و صفاتی است که آن را از دیگر انواع سبکهای گوناگون ادبی امتیاز می بخشد. (نقل به اختصار از دائرةالمعارف بریتانیکا).و رجوع به مکتبهای ادبی تألیف رضا سیدحسینی شود.


فرهنگ عمید

داستان بلند خیالی منثور.
۱. انار.
۲. درخت انار.
۱. رمنده، در حال رمیدن، گریزان.
۲. ترسو.

۱. رمنده؛ در حال رمیدن؛ گریزان.
۲. ترسو.


داستان بلند خیالی منثور.


۱. انار.
۲. درخت انار.


دانشنامه عمومی

رُمان یا داستان بلند (به انگلیسی: Novel) متنی روایتگر و داستانی است که در قالب نثر نوشته می شود. در سده هجدهم (میلادی) کلمهٔ «رمان» بیشتر برای اشاره به قصّه های کوتاه در مورد عشق و توطئه به کار می رفت. در ۲۰۰ سال اخیر رمان تبدیل به یکی از مهم ترین اشکال ادبی شده است. کلمهٔ «رمان» از زبان فرانسوی وارد زبان فارسی شده است. رمان در فارسی قالب ادبی مدرنی به شمار می رود.
اولیس نوشته جیمز جویس
گتسبی بزرگ نوشته اف. اسکات فیتزجرالد
سیمای مرد هنرمند در جوانی نوشته جیمز جویس
لولیتا نوشته ولادیمیر ناباکوف
دنیای قشنگ نو نوشته آلدوس هاکسلی
خشم و هیاهو نوشته ویلیام فاکنر
ظلمت در نیمروز نوشته آرتور کوستلر
خوشه های خشم نوشته جان استاین بک
۱۹۸۴ (کتاب) نوشته جورج اورول
به سوی فانوس دریایی نوشته ویرجینیا وولف
سلاخ خانه شماره پنج نوشته کورت وانگات
ناتور دشت نوشته جی. دی. سالینجر
رمان واژه ای فرانسوی است به معنای داستانی که به نثر نوشته شود و شامل اتفاقات و حوادثی ناشی از تخیل نویسنده باشد و آن، اقسامی دارد. رمان آموزشی که داستانی است شامل مطالب علمی، طبیعی و فلسفی، رمان پلیسی که داستانی حاکی از حوادث مربوط به دزدی، جنایت و کشف آن ها توسط کاراگاهان زبردست است، رمان تاریخی که داستانی است که اساس آن مبتنی بر وقایع تاریخی باشد و رمان عاشقانه که داستانی است که شالودهٔ آن بر عشق نهاده باشد.
رمان در زبان فارسی، مترادف نوول در زبان انگلیسی است. نوول به معنی نو، جدید، بدیع، رمان، داستان های کوتاه، کتاب داستان و داستان عشقی کوتاه آمده است. علت وارد شدن کلمهٔ رمان به جای کلمهٔ نوول به زبان فارسی را می توان در نزدیکی بیشتر ایرانیان متجدد و واردکنندهٔ محصولات فرهنگی به ایران، به زبان فرانسه دانست.
در اصل کلمهٔ رمان، بیانگر زبان پیشین و عامیانهٔ فرانسویان بود که در مقابل زبان لاتین، زبان عالمانه و ادبی آن روزگار، قرار داشت. ضمناً به آثار ادبی منظوم از نوع داستان های تخیلی و ساختگی که به زبان رومیایی (رمان) کتاب شده بود نیز اطلاق می شود. نظیر رمان های حاوی اوضاع و احوال شوالیه ها یا رمان های سازگار و متناسب با نزاکت و تعلیم و تربیت. رمان در مورد همهٔ آن چیزهایی گفته می شود که مربوط به تمدن، هنر و مخصوصاً زبان های آن ردیف از کشورهایی است که از قرن پنجم تا قرن دوازدهم میلادی تحت سیطرهٔ مادی و معنوی رومی ها بودند. از میان زبان های رمان می توان فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیایی، رومانیایی و پرتغالی را نام برد. در قرون وسطی رمان به زبان ادبی شمال فرانسه و از ۱۰۶۶ میلادی به زبان ادبی انگلستان نیز اطلاق می شده است. در نتیجه می توان گفت که از قرن ۱۲ میلادی به بعد، فرانسه شمالی و انگلستان زمینهٔ مساعدی را برای رشد و انتشار فرهنگ و تمدن فراهم آورده بودند که بیان ادبی دست اول آن زبان رمان و به صورت داستان سرایی و قصه گویی منظوم بود. بدین ترتیب نوع ادبی داستانی از آن جا که به زبان رمان نوشته می شود، به رمان معروف شد. در قرون وسطی داستان شهسوارانه مطلوب شمرده می شد (از همان نوع داستان های عیاری فارسی). در قرن شانزدهم فرانسوا رابله و سروانتس آن را به معنای کمابیش امروزی به کار بردند که در قرن هفدهم جا افتاد. سرانجام در قرن نوزدهم، رمان چه از نظر شمار آثار و چه از لحاظ زبان و ساختار، به اوج شکوفایی رسید. از این رو قرن نوزدهم را دورهٔ خاصی در تاریخ داستان نویسی در اروپا و مبدأ اشاعهٔ آن در نقاط دیگر جهان می شناسند.

دانشنامه آزاد فارسی

رمان (novel)
جیمز جویس
چارلز دیکنز
انوره دو بالزاک
روایت منثور داستانی بلند، معمولاً بین ۳۰هزار تا ۱۰۰هزار کلمه. این نوع ادبی تجربۀ انسانی را مبتکرانه با تکامل روان شناختی شخصیت های اصلی و ارتباط آن ها با جهانی گسترده تر ترسیم می کند. نام و ریشۀ رمان امروزی را باید در نوولای ایتالیایی یافت، قصه های کوتاه با شخصیت های متنوع که در اواخر قرن ۱۳م متداول شد. رمان به منزلۀ شکل اصلی ادبیات داستانی روایی قرن ۲۰، همواره بر پایۀ ژانر (گونه) و گونه های فرعی رده بندی شده که ازجمله آن هاست: رمان تاریخی، داستان پلیسی، فانتزی و داستان علمی تخیلی.خاستگاه ها. گفته می شود خیال پردازی در قرن ۲پ م از یونان آغاز شده است. ازجمله نمونه های رمان در یونان باستان دافنیس و کلوئه اثر لونگوس است. تقریباً تنها اثر لاتینی باقی مانده که نام رمان را بر آن می توان نهاد الاغ زرین نوشتۀ آپولیوس (اواخر قرن ۲) است که بر مبنای الگوی یونانی پدید آمده است. در زمینه داستان پردازی منثور عرف مشابه اما (تا قرن ۱۹) مستقلی وجود دارد که با توجه به تکامل روان شناختی در خاور دور، به ویژه در ژاپن به وجود آمد که نمونۀ آن داستان گِنجی اثر موراساکی شیکیبو در قرن ۱۱م است.
شکل گیری. دورۀ اصلی تحول رمان در اواخر رنسانس ایتالیا پیش آمد، وقتی که انگیزۀ سفر به خارج، افزایش ثروت، و تغییر الگوهای اجتماعی دلبستگی بیشتری به رویدادهای زندگی روزمره به وجود آورد که مغایر با، تعالیم مذهبی، افسانه های گذشته، یا تخیل داستانی بود. آثار نویسندگان ایتالیایی، بوکاتچو و ماتئو باندلو، به انگلیسی ترجمه و در مجموعه های بی نظیر قصر شادی (۱۵۶۶ـ۱۵۶۷) اثر ویلیام پینتر منتشر شدند. این ترجمه ها الهام بخش رمان نویسان انگلیسی عصر الیزابت مانند، جان لیلی، فیلیپ سیدنی، تامس نَش و تامس لاج شدند. با وجود این، قرن ۱۷ تحت نفوذ رمانس های فرانسوی گوتیر دو کوست دو لاکالپرند (۱۶۱۴ـ۱۶۶۳) و مادلن دو اسکودری قرار داشت. در اسپانیا، دون کیشوت (۱۶۰۴) اثر سروانتس با ترجمه به دیگر زبان های اروپایی به شکل گیری رمان کمک کرد، و گریملز هاوزن، که مجموعۀ سیمپلیسیسیموس (۱۶۶۹ـ۱۶۷۲) او یکی از قدیمی ترین نمونه های رمان آلمانی است، تفسیر اجتماعی طنزآمیزی دربارۀ جنگ های ۳۰ساله عرضه کرد. رمان انگلیسی نیز با آثار ویلیام کانگریو و افرا بِن همچنان سیر تکاملی خود را طی کرد. با افزایش باسوادان و تولید ارزان تر کتاب، از قرن ۱۸ رمان چنان تحول سریعی یافت که در قرن ۲۰ فرم ادبی غالب شد. در قرن های ۱۶ و ۱۷ چهار نوع اثر داستانی منثور (رمانس) متداول شد: رمانس کمدی، رمانس سیاسی، رمانس شبانی و رمانس قهرمانی. رمانس کمدی دراصل با رمانس های بورلِسْک تمسخرآمیز فرانسوآ رابله نویسندۀ فرانسوی، در دهۀ ۱۵۳۰ آغاز شد. رمانس کمدی زندگی برتولدو (۱۶۱۸)، اثر جولیو چزاره کروچه ایتالیایی، مدت ۲۰۰ سال، در ایتالیا همان محبویتی را داشت که رابینسون کروزوئه (دانیل دفو، ۱۷۱۹) یا سلوک زایر (جان بانیان، ۱۶۷۸) در انگلستان داشتند. در قرن بعد ازجمله رمانس های کمدی فرانسوی عبارت اند از رمان خنده آور (۱۶۵۱ـ۱۶۵۷)، اثر پل اسکارون، و رمان بورژوا (۱۶۶۶)، نوشته فورتی یر بودند. احتمالاً کهن ترین رمانس سیاسی، هرچند بیشتر کتابی فلسفی است تا اثری داستانی، آرمان شهر (۱۵۱۶) اثر تامس مور (که نخست در ۱۵۵۱ از اصلی لاتینی آن به انگلیسی ترجمه شد). نخستین رمانس شبانی ویم آرکادیا (۱۵۰۱)، نوشته یاکوپو سانادزاروی ایتالیایی است. درپی این رمانس، خورخه مونتمایور، نویسندۀ اسپانیایی، دیانا (۱۵۵۹)، را منتشر کرد که ویلیام شکسپیر، نمایش نامه نویس انگلیسی، پیرنگ دو نجیب زاده اهل ورونا (۱۶۲۳)، و نیز بعضی از رویدادهای رویای شب نیمۀ تابستان (۱۶۰۰) را از آن اقتباس کرد. احتمالاً مهم ترین رمانس شبانی انگلیسی آرکادیا (۱۵۹۰)، اثر فیلیپ سیدنی است که کاملاً تحت تأثیر قراردادهای شعر شبانی کلاسیک قرار داشت. مهم ترین نویسندگان رمانس های قهرمانی، فرانسوی ها بودند که برخی از آثار آنان عبارت اند از پینه زاندر (۱۶۳۲)، اثر مارین لوروا دو گومبرویل، کاساندر (۱۶۴۴ـ۱۶۵۰)، نوشته لا کالپرِنِد، و آرتامِنه، یا کوروش کبیر (۱۶۴۸ـ۱۶ ۵۳)، از مادلن دو اسکودری. در قرن ۱۸، رمان به منزلۀ یک صورت ادبی کاملاً تثبیت شد، زیرا خوشایند طبقه متوسطی بود که اوقات فراغت بسیار داشتند. آثار این دوره بیانگر دل مشغولی نسبت به رویدادهای زمان حاضر است، شامل نثری دقیقاً شکل یافته است تا بتواند محملی برای بیان نظریات علمی، سیاسی و مذهبی و نیز زندگی نامه، تاریخ و روزنامه نگاری باشد، اما این نثر کمتر مناسب بیان ادبیات داستانی است، و بیشتر نویسندگان آثار داستانی در ۷۰ سال بعد از توانایی های خود در زمینۀ دیگر بهره گرفتند. بررسی شکل رمان دنیل دفو هرچند با الهام از آثار داستانی منثور، رمان های رابینسون کروزوئه (۱۷۱۹) و یادداشت های روزانۀ سال طاعون (۱۷۲۲) را نوشت، که بیانگر والاترین هنر و انسجام آثار داستانی است، اما در این رمان ها ادبیات داستانی نقش روزنامه نگاری را کم رنگ می کند، و یکسری از رویدادها را با تکامل اندک شخصیت ها ترسیم می کنند. بیشتر منتقدان آغاز پیدایش رمان انگلیسی را سال انتشار پامِلا (۱۷۴۰) اثر ساموئل ریچاردسون می دانند، که راه بررسی کامل قابلیت های رمان را هموار ساخت. رمان های انگلیسی این عصر بیشتر به اصول اخلاقی پاداش تقوی و ملاک های اجتماعی بازمانده، وفادار ماندند. تا پایان قرن ۱۸ بیشتر امکانات ذاتی رمان شناخته شده بودند. از رمان های توبیاس اسمولت با رویدادهای متوالی تا تریسترام شَندی (۱۷۶۰ـ۱۷۶۷)، نوشته لارنس استرن، که در آن ها عملاً همه قابلیت های شکل رمان بررسی و به ریشخند گرفته شده ،توفیق یافته، بحث، و سرانجام عرضه شده اند. موفقیت نظرگیر دیگر در رمان نویسی کشیشِ وِیکفیلد (۱۷۶۶)، اثر اولیور گلداسمیت است.
مکتب رمانتیک مدرن. انتشار یادگارها اثر تامس پرسی در ۱۷۶۵ علاقه به عصر شهسواری و رمانس را از نو برانگیخت. نخستین نویسندۀ مکتب رمانتیک مدرن هوراس والپول بود، که قلعه اوترانتو را در ۱۷۶۹ منتشر کرد. بزرگ ترین استاد این فرم نیز که رمان گوتیگ را آفرید، بدون شک آن رادکلیف بود که رمان اسرار یودالفو از او در (۱۷۹۴) منتشر شد، و آثار دیگری که اغلب تقلید شده بود. رادکلیف تأثیر عمیقی در سلیقه نسل هایی از خوانندگان آثاری گذاشت که چشم انتظار ظهور گونه ای از ادبیات داستانی بودند که هنر را با تخیل، عجایب و غرایب و امور اسرارآمیز به هم می آمیخت و در انگیزش احساسات فوق العاده نیرومند بود.
قرن نوزدهم. رمان در قرن ۱۹ به تدریج از بازنمایی ساده به استفاده از مضامین نمادین، صور خیال و بیان دیدگاه های مختلف نویسنده تکامل یافت. در اوایل قرن ۱۹ والتر اسکات رمان تاریخی را متداول ساخت، و جین آستین رمان های آداب و رسوم اجتماعی هوشمندانه نوشت. ادبیات داستانی انگلیسی تأثیری مستقیم در سراسر اروپا و یا فراسوی آن گذاشت. رمان عصر ویکتوریا در انگلستان، با چنین انگیزه هایی، به سرعت نهادینه شد. رمان نویسان سرشناس انگلیسی عصر ویکتوریا عبارت اند از چارلز دیکنز، ویلیام تَکِری، برونته ها، جورج الیوت، آنتونی ترالپ، و رابرت لوئیس استیونسون.
رمان امریکایی. قرن ۱۹ دورۀ مهمی برای رمان در امریکا نیز بود، که با پیداش سنت زبان شناختی مشخص امریکایی، دربرابر سنت انگلیسی، آغاز شد. جیمز فنیمور کوپر دربارۀ گسترش و شکوفایی امریکا آثار فراوانی نوشت، ناتانیل هوتورن آثار داستانی غنی از نظر نمادگرایی انتشار داد که دیدگاه ها و رفتار زمان حاضر را تمثیل وار تصویر می کرد، هرمان ملویل نخستین رمان نمونه ای امریکایی به نام موبی دیک (۱۸۵۱) را نوشت، و مارک تواین قالب های زبان شناختی جنوب را در رمان های تام سایر (۱۸۷۶) وهکلبری فین (۱۸۸۴) معرفی کرد. پیش از جنگ جهانی دوم، ادنا فربر، سینکلر لوئیس، پرل باک، ارنست همینگوی، اِف اسکات فیتز جرالد، جان استاین بک، تامس وولف، و ویلیام فاکنر۱، که هر یک سبکی مستقل داشتند، به رمان نویسانی برجسته تبدیل شدند. رمان بیش از هر وقت دیگر، محمل بیان نقد و تفسیر اجتماعی شد. پس از جنگ، نسل جدیدی از رمان نویسان امریکایی به کمال و پختگی رسیدند، و شماری از آنان به سرودن شعر و نوشتن داستان کوتاه نیز پرداختند، که ازجمله آنان عبارت اند از نورمن میلر، جوزف هلر، رابرت پن وارِن، ترومن کاپوتی، لیلیان هلمن، کاترین پورتر، کارسون مک کالرز، فلانری اوکانر، جی دی سلینجر، جیمز بالدوین، فیلیپ راث، سائول بلو، جویس کارول اوتس، کورت ونه گات، و جان آپدایک.
واقع گرایی. آثار نویسندگان عصر ویکتوریا، دیکنز و جورج گیسینگ، سرآغاز سبک واقع گرایی بود که مضمون رمان هایشان را زندگی طبقه پایین اجتماع تشکیل می داد. تأثیر یوهان گوته، شاعر، رمان نویس و نمایش نامه نویس آلمان و رمانس آلمانی در فرانسه در رمان های آرمان گرایانۀ ژرژ ساند، بانوی نویسندۀ فرانسوی مشهود است. سپس، رمان های اونوره دو بالزاکنویسندۀ فرانسوی، پدید آمد که با واقع گرایی بیشتری همراه بود. از دیگر اعضای مکتب واقع گرایی نیز رمان نویسان فرانسوی استندالو پروسپر مریمهبودند. نیمه دوم همان قرن تحت الشعاع گوستاو فلوبرنویسندۀ فرانسوی، قرار داشت که رمانتیسم و واقع گرایی را با موفقیت درهم آمیخت.
طبیعت گرایی. شماری از نویسندگان انگلیسی نظیر جورج مورتحت تأثیر فلوبر بودند، حال آن که نویسندگان دیگر کمابیش مستقیماً از نهضت طبیعت گرایی فرانسوی الهام می گرفتند که ازجمله آنان تامس هاردیو جوزف کنرادبودند. رمان طبیعت گرا را برادران گنکورو آلفونس دوده، نویسندگان فرانسوی، بیش از پیش تکامل بخشیدند، هر چند اصول طبیعت گرایی در قالب یک نظریۀ هنری تدوین نشد تا سرانجام امیل زولا، رمان نویس، این کار را انجام داد. گی دو موپاسانطبیعت گرایی را در سراسر اروپا گسترش داد که شاهد این امر آثار اوگوست استریندبرگسوئدی، رمان های اجتماعی آلمانی فریدریش اشپیلهاگن، تئودور فونتانه، اوتو لودویگ، یرمیاس گوتهلفو گوتفرید کلرسوئیسی هستند، و در اسپانیا نیز خوزه ماریا دو پردا، و آرماندو بالدسرا می توان نام برد، نفوذ طبیعت گرایان فرانسوی در انگلستان به ویژه در رمان های آرنولد بنتمشهود است، اما رمان اجتماعی انگلیسی در آثار اچ جی ولزو جان گالزورتیبه بررسی جامعه شناختی گرایش یافت. از قدیم رمان انگلیسی ساختاری نامنسجم دارد، و از این لحاظ بیشتر با رمان روسی وجه اشتراک دارد تا رمان های فرانسوی.
رمان روسی. بخش نخست رمان جنگ و صلح اثر لئو تولستویدر ۱۸۶۲ انتشار یافت و هفت سال بعد هم کامل شد. واقع گرایی که در اروپای غربی طغیانی اخلاقی دربرابر زیاده روی رمانتیسیسم بود، در روسیه رشدی طبیعی فارغ از نظریه پردازی داشت. آثار رمان نویسان روسی بر تغییر جنبه های فیزیولوژیکی به روان شناختی تأکید می کنند که نوشته های تولستوی نمونۀ اعلای آن هاست. با این که تولستوی بزرگ ترین رمان نویس روسی است، اما این ایوان تورگنیفبود که تمرکز بر روان شناسی شخصیت ها را با ذوق هنری فرانسوی و ایجاز در فرم درهم آمیخته، و بیشترین تأثیر را در ادبیات اروپایی گذاشته است.
رمان آلمانی. در آلمان، پیش از حکومت نازی، ادبیات طغیان حاکم بود، که رمان های هاینریش مانو توماس مان، تئودور پلیویر، و لودویگ رناز آن جمله اند، که بیشتر آن ها در انگلستان آن زمان ناشناخته بودند. رمان های هاینریش مان، آلمان را با همه کامیابی هایش در دهه های پیش از جنگ جهانی اول تصویر می کند. اما پیامد جنگ، رمان های یأس و سرخوردگی بود، رمان های دیگر نیز صرفاً به جنگ نظر داشتند. رمان های مهم فرانتس کافکاو هرمان هسهنیز که بر کابوس و تنهایی انسان تأکید داشتند تماماً از شیوه های سادۀ رمان کوتاه بهره می بردند.
رمان جهانی انگلیسی زبان. رمان از قرن ۱۸ در سراسر کشورهای انگلیسی زبان توفیق یافت. نمونه های آن، رمان های نخستین استرالیایی، ازجملۀ گزارش مارکوس کلارکاز اقامتگاه های محکومان در رمان به خاطر شرایط زندگی طبیعی اش(۱۸۷۴) است. و نیز توماس هلیبرتنو جان ریچاردسونکه از پیش گامان رمان نویسی در کانادا بودند، و اولیو شراینرکه از این فرم برای بیان نظریاتش دربارۀ حقوق زنان در افریقای جنوبی استفاده کرد. نایپولو یوستس بِرت وِیتاز رمان نویسان جزایر هند غربی به زندگی در دریای کارائیب و نیز در انگلستان پرداختند. چینوا آچبهنیجریه ای برخورد فرهنگ ها و سنت ها را در سرزمین زادگاهش در رمان فروپاشی/سنگ روی سنگ نمی ماند(۱۹۸۵) تصویر می کند.
قرن بیستم. هر چند مجبوبیت رمان تاکنون نسبت به دیگر شکل های ادبی شاید بیشتر مدیون وفادار ماندنش به واقعیت روزمره زندگی باشد، رمان قرن ۲۰ اروپایی از نظر تنوع و تجربه متمایز است. تعدادی از نویسندگان در این راه پیش گام بودند. که بسیاری از آنان نظریه پردازان پرشور رمان و نیز خود از دست اندرکاران رمان پژوهیو رمان نویسی بودند، و تحت نفوذ همین افراد بود که رمان دومین مرحله تکامل خود را پشت سر گذاشت. فرانسویان بیشترین تأثیر را داشتند، و رمان فرانسوی در نیمه دوم قرن ۱۹ به مرتبه والای هنری دست یافت. اساساً شیوه های جدید پرداختن به زمان، فضا، خودآگاهی، ارتباط، داستان، و حتی خودواژه ها تجربه می شدند. ضمن این که از طبیعت گرایی فرانسوی جانب داری می شد. شورشی نیز علیه آن آغاز شده بود. احساس می شد که بر سر نمایش زندگی در ادبیات، هدف رمان های واقع گرا یا طبیعت گرا، مشکلی پیش آمده است، از این نظر که غیر ممکن است با نثر بتوان کاملاً واقع گرا بود. نتیجه واکنش در برابر فرا واقع گرایی در رماندر جست و جوی زمان ازدست رفته۱۵۸ (۱۹۱۳ـ۱۹۲۷) مارسل پروست فرانسوی آشکار است، که خود در شیوۀ روایی ویرجینیا ولف، نویسندۀ انگلیسی، تأثیر گذاشت. وولف با بهره گیری از شیوۀ معروف جریان سیّال ذهن، به کاوش دقیق در اندیشه و انگیزۀ شخصیت های داستان هایش پرداخت، که نمونۀ بارز آن خانم دالاوی(۱۹۲۵) و خیزاب ها(۱۹۳۱) است، جیمز جویسکه در استفاده تجربی از زبان معروف است نیز در اولیس(۱۹۲۲) و بیداری فینه گان ها(۱۹۳۹) توجه خود را به شرایط روان شناسی شخصیت ها معطوف کرد. با این حال، همه رمان نویسان قرن ۲۰ این روش ها را با فضا، زمان و خودآگاهی آزمایش نکردند. چنان که ای. ام. فورسترعلاقه مند به آشکارساختن ساختار داستان و شخصیت ها بود. آثار دی اچ لارنسبیانگر دل مشغولی تأثیر صنعتی شدن بر جامعه و فرد است. به همین روال، آلدوس هاکسلیرمان قرن ۲۰ را محملی برای بیان نگرانی هایش از اجتماعی قرار داد که می ترسید استقلال فردی را تحت سیطرۀ خود درآورد، که نمونۀ بارز این رمان های او دنیای قشنگ نو(۱۹۳۲) است. در دهۀ ۱۹۵۰ گروهی از رمان نویسانی که زمینه و فضای آثارشان را زندگی طبقه کارگر تشکیل می داد، «جوانانِ خشمگین» معروف شدند و توجه همه را به خود جلب کردند. ازجمله این رمان نویسان می توان به جان وین، کینگزلی ایمیس، جان برین، آلن سیلیتوو دیوید استوریاشاره کرد که هریک رویکردی متفاوت به رمان داشتند. نیز ← داستان؛ داستان نویسی در ایران.

نقل قول ها

رُمان یا داستان بلند (به انگلیسی: Novel) متنی روایتگر و داستانی است که در قالب نثر نوشته می شود. در قرن هجدهم کلمهٔ «رمان» بیشتر برای اشاره به قصّه های کوتاه در مورد عشق و توطئه به کار می رفت. در ۲۰۰ سال اخیر رمان تبدیل به یکی از مهم ترین اشکال ادبی شده است.
• «هر رمان خوبی باید با تاریخ در مفهوم کلی اش نقطه تلاقی داشته باشد.»• «رمان، بدون تاریخ و البته بدون جغرافیا، اصلاً نمی تواند به وجود بیاید.»• «مسئله زن و مرد و تقابل و رابطه شان عاملی مسلط و قوی در زندگی بشری است و در رمان هم به دلیل گستردگی اش و این که به هرحال برهه ای از زندگی و زمان را دربر می گیرد این موضوع عمده است و اگر چنین موضوعی در رمان غایب باشد این غیبت خیلی به چشم خواهد آمد.»• «نوشتن رمان برای من جستجوی پاسخ برای سؤالاتم هم هست، حالا البته نمی توانم بگویم وقتی که می نویسم به این پاسخ ها می رسم، ولی به هرحال تلاش می کنم سؤال را درست بفهمم یا آن را درست طرح کنم.»• «البته وفاداری موضوع مهمی است، اما رمان نویس بیشتر باید به روح تاریخ وفادار باشد نه به برخی اتفاقات جزئی.» ۲۹ مه ۲۰۱۷/ ۸ خرداد ۱۳۹۶؛ در مصاحبه با روزنامهٔ شرق -> امیرحسن چهلتن
• «رمان ابزار نفیسی است که به تاریخ فرهنگ خدمت ها کرده است.» در مقالهٔ «چرا غربیان در زیر لوای هر کاری جایز است زندگی می کنند؟» -> لئونید لئونوف
• «رمان کوششی است کهبه منظور انضباط و انسجامی تازه، هرچند که موقت و جزئی و ناقص باشد، به واقعیتی که هنوز به شکل متلاشی رخ می نماید. این کوششی است برای درآمیختن و آغشتن آن با فهم بشری، برای مسط شدن بر آن در حدود امکان، برای نشاندن چند شاخص در آن»• «قلمروی هنر، به ویژه هنر رمان پنههٔ محدودی دارد؛ بنابراین جز در عمق نمی تواند حرکت کند، به خصوص برای کشف مناطقی که ملکِ طَلق اوست.»• «چون محرز شود که هنر وسیلهٔ شناخت است، در حقیقت هم مقام آن را بالا برده ایم و در هم در عین حال تحدیدِ حدود آن و تشخیص وجود ممیّز آن و تعیین حدِّ فاصل آن را با علم دشوار کرده ایم. رمان نویس بیش از هر کس دیگر به این دشواری آگاه است.» در مقالهٔ «نقشهٔ یک واقعیت تازه» -> گیدو پیوونه
• «شخصیت در رمان همیشه یک انسان است، همیشه یک انسان. جک لندن نیز یک انسان است. اگر جلوه های گوناگون فردیت انسان و ویژگی های یگانه اش و خطوط اصلی سرنوشتش نباشد برای چه رمان بنویسیم؟ -> سپید-دندان
• «هنر - که انسان آن را اندک اندک به در طیِّ قرن ها روی زمین آفریده است - مبارزه با تباهی است؛ و تباهی به صورت جنگ بدترین تباهی هاست. از این جهت، به نظر من امروز که بشر می کوشد تا از بروز جنگ مانع شود، وظیفهٔ هنر اهمیت بیشتری می یابد. در هر رمانی که از لطیف ترین عشق ها یا زا طبیعت سخن بگوید باید نفرت از بمب را نیز حس کرد.» در مقالهٔ «پژوهش های نو، ریشه های کهن-» -> واسیلی آکسینوف
• «رمان نویس جهان درونی انسان را به روی خوانند می گشاید. برای این کار، باید تجربه ای از زندگی داشته باشد ولو اینکه بخواهد مردمان شریر یا حتی منحرف را وصف کند.»• «هیچ رمان نویسی نیست که کلیدهای برای گشودن همهٔ دل ها داشته باشد.»• «وظیفهٔ رمان نویس این است که طبیعت بشری را روشن کند و آن را از تاریکی به درآورد.» در مقالهٔ «میان کلبنیکوف و جویس: تفاوت ها و مشابهت ها» -> ایلیا ارنبورگ
• «هیچ چیزی مانند رمان نتوانسته است روح انسان یا سبک زندگی او را این همه جامع و کامل دربرگیرد. شاید ما در بسیاری جهات زبان همدیگر را نفهمیم؛ ولی در جستجوی زبان مشترک، ما زمینهٔ مشترک گسترده ای داریم؛ یعنی خود انسانیت که خود مفهومی است جهانشمول.» سرنوشت رمان، ص ۳۹ -> کنستانتین فدین

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] رُمان یا داستان بلند، متنی روایتگر و داستانی است که در قالب نثر نوشته می شود.
رمان (roman)، کلمۀ فرانسوی است و منظور از آن داستانی است که به نثر نوشته شده و شامل حوادثی می شود که ناشی از تخیل نویسنده باشد.
دیدگاه فرهنگ نظام
فرهنگ نظام، رمان را کتاب قصه و افسانه ای می داند که عموماً واقعیت های ممکنه است؛ برخلاف افسانه های قدیم که بیشتر محالات بوده است.
رمان در گذشته و حال
رمان سابقاً به نوشته و داستان هایی واقعی یا تخیلی اطلاق می شد که به نظم یا نثر نوشته شده باشد؛ اما امروزه به داستان یا اثری خیالی و یا نثری اطلاق می شود که شامل ماجراهایی برای سرگرم ساختن و جلب نظر و افکار خوانندگان باشد. از قرون متمادی به این طرف، قسم اعظم این نوشته ها و مقالات به صورت داستان هایی روایتی و در قالب شعر و نثر بیان می شد و زبان بیان این داستان ها همان زبان رمان بود.
رمان در قرون وسطا
...

[ویکی الکتاب] معنی رُمَّانٌ: انار
ریشه کلمه:
رمن (۳ بار)

انار. و آن اسم جنس است و مفرد آن رمّانه می‏باشد و در اقرب گوید در انار و درخت انار هر دو استعمال می‏شود . نا گفته نماند رمّان سه بار در قرآن مجید آمده است: انعام:99و141. هر دو از اینها راجع به انار دنیاست و با لف و لام آمده و سوّمی در سوره رحمن:68. راجع به انار بهشتی است که نکره آمده «فیهِما فاکِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمّانٌ» از این روشن می‏شود که انار بهشتی انار بخصوصی است و مانند انار دنیا نیست.

پیشنهاد کاربران

صحیح ترین کلمه : novel




متنی روایتگر و داستانی است که در قالب نثر نوشته می شود. در قرن هجدهم کلمهٔ �رمان� بیشتر برای اشاره به قصّه های کوتاه در مورد عشق و توطئه به کار می رفت. در ۲۰۰ سال اخیر رمان تبدیل به یکی از مهم ترین اشکال ادبی شده است.
کلمهٔ �رمان� از زبان فرانسوی وارد زبان فارسی شده است. رمان در فارسی قالب ادبی مدرنی به شمار می رود

رمان داستانی ببند در چند فصل و با موضوعات واسم های مختلف است که سرگرمی و اعتیاد زیادی از سوی کاربران با خود به همراه دارد

زمان به معنی داستانی بلند می باشد.

رُمان
داستانواره
ایستاری : داستانی که می ایستد یا واقع میشود story
پِنداستان ( از پِنداشتن و داستان )
پِنداشته ( مانند نوشته )
راوه ( هم خانواده با راوی و روایت )
راستان ( دارای راستی و رایشمندی )
ویمان ( شکل کهن گُمان به مینه پنداشت و تخیل )
ویسمان ( ویس بی پسوند - نِ : نِویس )
لایِمان ( داستانی با لایه های گوناگون )

رمان ( Romance ) : [اصطلاح بازی کامپیوتری]اشتباه نکنید! منظور ما داستان های رمان به صورت کتاب نیست. با اینکه بازی های ویدیویی ممکن است دارای شخصیت های آهنی و بی جان باشند، ولی با این حال در بسیاری از اوقات، وجود احساس درون بازی یکی از زیبایی و موفقیت آن بازی محسوب می شود. همین احساس بازی های باعث می شود که به قدرت داستان آن افزوده شده و در دل بازیکن جاودان باشد. Romance آن لحظه ای از بازیست که احساسات دو شخصیت یا موجود را نسبت به هم نشان می دهد، برای مثال: بازی هایی همچون Heavy Rain، Beyond: Two Souls و Ori and the Blind Forest پر از احساس یا همان Romance هستند.

رُمان: داستان بلند

novel
رمان:یعنی یک داستان طولانی


کلمات دیگر: