کلمه جو
صفحه اصلی

رنسانس


برابر پارسی : نوزایی

فارسی به انگلیسی

rebirth, renaissance

مترادف و متضاد

renaissance (اسم)
رنسانس

فرهنگ فارسی

در پایان قرن ۱۵ و نیمه اول قرن ۱۶ م. صنایع ادبیات را رونق شگفت آوری پدید آمد .این شگفتی را که در عالم هنر و ادب روی داد (( رنسانس ) ) میخوانند و مراد از آن بازگشت عهد هنر و ادبست . نخست در ایتالیا مایه گرفت و از آن پس در فرانسه و آلمان و اسپانیا و هلند بسط و انتشار یافت و هنرمندان آن دوره شاهگارها یی بوجود آوردند که تا امروز از آنها عالیتر و نیکوتر اثری پیدا نشده است .چنانکه اکتشافات بحری میدان سعی و عمل را در کارهای مادی وسعت داد رنسانس هم عرصه فکر بشر را افزایش بخشید . ظهور ترقی ادبیات و هنر در قر.۱۶ علل بسیار دارد و ما مهمترین آنهارا درین جا یاد میکنیم: ۱ - در قرون سابق و مخصوصا در قر. ۱۴ و ۱۵ م. هنر را هنرمندان چند که بنام پیشروان رنساسن خوانده میشود بکمال رسانده بودند. ۲ - کشف یادگار قدما و بخصوص پیدایش شاهکارهای یونان باستانی که در قرون وسطی کسی از آنها خبر نداشت.این آثار برای نویسندگان و هنرمندان سرچشمه الهامات و اقتباسات گشت و اختراع چاپ نیز افکار و معلومات را منتشر ساخت و علم و اطلاع را در دسترس همه خلق گذاشت .فی الجمله افزونی ثروت و مال و حیات و تشویقی که در هر مملکت از فضلا و ادبا میکردند نیز از موجبات ظهور رنسانس بشمار میرود .مردم پادشاهان و امیران و پاپها و بزرگان که مروج ادبیات بودند به مسن که حامی و یرژیل و هوراس و دوست اگوست (اغسطس ) امپراتور روم بود تشبیه کرده ((مسن ) ) مینامیدند . از لغت ((رنسانس ) ) نباید در اشتباه افتاد و چنان پنداشت که قبل از قر.۱۶ و در قرون وسطی صنایع و ادبیات بکلی از میان رفته بود و تنها در اواخر قر. ۱۵ یکباره جنبشی روی داده است . رنسانس ناگهانی بوجود نیامد بلکه بر اثر تبدیلات و تغیراتی چند آشکار گشت . قرون وسطی خود دارای هنر و اسلوبی مخصوص و اساسی میباشد که در ایل دفرانس مایه گرفته و بسبک اژی وال معروفست . در قر.۱۳ و ۱۴ نیز عمارتهایی بی نظیر ساخته اند از قبیل کلیساهای فرانسه که سر مشق اروپا شده بود و حتی زیبایی بناهای عهد رنسانس هم نتوانست از آن بگذرد. هنر پرورانادیبانفاضلان و هنرمندان را حمایت و تشویق میکردند . در فرانسه شاهزادگان خاندان والوا مخصوصا شارل پنجم و برادرانش و دوکهای بورگنی و در ایتالیا اعضای خاندان مدیسی یعنی صرافان معتبر فلورانس که ادراه امور آن شهر را بدست داشتند پشتیبان ومروج هنرمندان بودند.
احیائ، تجدید، تجدیدحیات، اعاده، عودت، بازگشت
احیائ بازگشت بزندگی اعاده حیات

فرهنگ معین

(رُ نِ ) [ فر. ] (اِ. ) دورة احیاء و تجدد در ادبیات ، صنایع و علوم اروپا در اواخر قرن ۱۵ و اوایل قرن ۱۶.

لغت نامه دهخدا

رنسانس. [ رُ ن ِ سا ] ( فرانسوی ، اِ ) احیاء. بازگشت به زندگی. اعاده حیات. تولد جدید.تجدید حیات. || ( اِخ ) اصطلاحاً، بطور خاص دوره تجدد و جنبشی را گویند که در پایان قرون وسطی و آغاز قرون جدید ( قرن 14 - 16 م. ) برای احیای ادبیات و علوم و صنایع در اروپا بوجود آمد و اساس این جنبش و تجدید حیات تقلید از ادبیات قدیم بود. در پایان قرن پانزدهم و نیمه اول قرن شانزدهم صنایع و ادبیات را رونق شگفت آوری پدید آمد. این شکفتگی را که در عالم صنعت و ادب روی نمود، رنسانس می خوانند و هرچند این معنی چندان رسا نیست ولی مراد از آن بازگشت هنر و ادب است. رنسانس که یکی از مهمترین وقایع تاریخ دنیاست نخست در ایتالیا مایه گرفت و از آن پس در فرانسه و آلمان و اسپانیا و هلند بسط و انتشار یافت و هنرمندان آن دوره شاهکارهایی بوجود آوردند که تا امروز اثری عالیتر و نیکوتر از آنها پدیدار نشده است. چنانکه اکتشافات بحری میدان سعی و عمل را در کارهای مادی وسعت داد، رنسانس هم عرصه فکر بشر را توسعه بخشید.
علل رنسانس و پیشروان آن : یکی از مهمترین موجبات پیشرفت رنسانس در اروپا کشف آثار بازمانده ملل باستانی و بخصوص شاهکارهای علمی و فلسفی یونان بود که در قرون وسطی مردم از وجود آنها بکلی بیخبر بودند. این آثار در نتیجه فتوحات مسلمانان در امپراطوری بیزانس بدست آنها افتاد و در قرن دوازدهم میلادی قسمتی از آن از راه شمال افریقا و سرزمین اندلس ( اسپانیا ) به اروپا رفت و قسمتی دیگر در جنگهای صلیبی مستقیماً بدست اروپاییان که با مسلمانان در جنگ بودند افتاد و به زبانهای اروپایی ترجمه شد و این ترجمه و انتشار آثار یونانی موجب ایجاد افکار فلسفی و ادبی و علمی تازه ای شد و همین اندیشه های جدید از مهمترین عوامل پیدایش رنسانس گردید. از طرف دیگر اختراع چاپ وسیله اشاعه سریع علوم و کتب گردید. تا آن زمان وسیله انتشارعلوم فقط کتب خطی بود و بدیهی است هر اندازه استنساخ کتب خطی توسعه می یافت هرگز نمی توانست به درجه صنعت چاپ به اشاعه علوم کمک کند. عامل دیگر توسعه ثروت و افزایش زر و سیم در اروپا بود که نتیجه مستقیم اکتشافات بزرگ جغرافیایی بشمار می رفت و این افزایش زر و سیم مردم شهرنشین اروپا را در رفاه و آسایش غوطه ور ساخت و برای آنها فرصتی کافی برای پرداختن به علوم و ادبیات فراهم کرد و عده ای از رجال و بزرگان به ترویج و تشویق ادبیات و هنر پرداختند و پولهای گزاف در این راه خرج کردند که موجب تشویق هنرمندان و دانشمندان و ادبا و شعرا گردید. در اصطلاح تاریخ رنسانس کسانی را که به این ترتیب با پرداخت وجوه گزاف آثار هنرمندان زمان را خریداری می کردند مِسِن مینامند. عده زیادی از پادشاهان اروپاو اشراف بزرگ و پاپها و اسقفهای بزرگ از جمله این مسن ها بودند که پولهای هنگفت به ترویج علم و هنر و تجلیل شعرا و ادبا و هنرمندان اختصاص می دادند. چنانکه گفته شد رنسانس قرن پانزدهم و شانزدهم بطور ناگهانی ایجاد نشد بلکه پیشروان زیادی در قرون مقدم داشت که به پیشامد جریان قرن پانزدهم و شانزدهم کمک کردند. پیشروان رنسانس در دو کشور فرانسه و ایتالیا و بخصوص در کشور اخیر بودند. در ایتالیا دو شاعر بزرگ از پیشروان رنسانس شمرده می شدند، یکی از این دو تن دانته ( 1265 - 1321 م. ) است که نخستین و بزرگترین شاعر آن سرزمین است و کتاب کمدی الهی از اوست و دیگری پترارک است که قطعات و سرودهایش او را مشهور ساخته است. از هنرمندان پیشقدم ایتالیا ژیوتو ( 1266 - 1336 م. ) و برونلس کو و گیبرتی و دوناتلو را میتوان ذکر کرد. این هنرمندان آثار بسیار پرارزش و گرانبهایی از خود بیادگار گذاشتند که سرمشق هنرمندان قرنهای بعد گردیدند.

رنسانس . [ رُ ن ِ سا ] (فرانسوی ، اِ) احیاء. بازگشت به زندگی . اعاده ٔ حیات . تولد جدید.تجدید حیات . || (اِخ ) اصطلاحاً، بطور خاص دوره ٔ تجدد و جنبشی را گویند که در پایان قرون وسطی و آغاز قرون جدید (قرن 14 - 16 م .) برای احیای ادبیات و علوم و صنایع در اروپا بوجود آمد و اساس این جنبش و تجدید حیات تقلید از ادبیات قدیم بود. در پایان قرن پانزدهم و نیمه ٔ اول قرن شانزدهم صنایع و ادبیات را رونق شگفت آوری پدید آمد. این شکفتگی را که در عالم صنعت و ادب روی نمود، رنسانس می خوانند و هرچند این معنی چندان رسا نیست ولی مراد از آن بازگشت هنر و ادب است . رنسانس که یکی از مهمترین وقایع تاریخ دنیاست نخست در ایتالیا مایه گرفت و از آن پس در فرانسه و آلمان و اسپانیا و هلند بسط و انتشار یافت و هنرمندان آن دوره شاهکارهایی بوجود آوردند که تا امروز اثری عالیتر و نیکوتر از آنها پدیدار نشده است . چنانکه اکتشافات بحری میدان سعی و عمل را در کارهای مادی وسعت داد، رنسانس هم عرصه ٔ فکر بشر را توسعه بخشید.
علل رنسانس و پیشروان آن : یکی از مهمترین موجبات پیشرفت رنسانس در اروپا کشف آثار بازمانده ٔ ملل باستانی و بخصوص شاهکارهای علمی و فلسفی یونان بود که در قرون وسطی مردم از وجود آنها بکلی بیخبر بودند. این آثار در نتیجه ٔ فتوحات مسلمانان در امپراطوری بیزانس بدست آنها افتاد و در قرن دوازدهم میلادی قسمتی از آن از راه شمال افریقا و سرزمین اندلس (اسپانیا) به اروپا رفت و قسمتی دیگر در جنگهای صلیبی مستقیماً بدست اروپاییان که با مسلمانان در جنگ بودند افتاد و به زبانهای اروپایی ترجمه شد و این ترجمه و انتشار آثار یونانی موجب ایجاد افکار فلسفی و ادبی و علمی تازه ای شد و همین اندیشه های جدید از مهمترین عوامل پیدایش رنسانس گردید. از طرف دیگر اختراع چاپ وسیله ٔ اشاعه ٔ سریع علوم و کتب گردید. تا آن زمان وسیله ٔ انتشارعلوم فقط کتب خطی بود و بدیهی است هر اندازه استنساخ کتب خطی توسعه می یافت هرگز نمی توانست به درجه ٔ صنعت چاپ به اشاعه ٔ علوم کمک کند. عامل دیگر توسعه ٔ ثروت و افزایش زر و سیم در اروپا بود که نتیجه ٔ مستقیم اکتشافات بزرگ جغرافیایی بشمار می رفت و این افزایش زر و سیم مردم شهرنشین اروپا را در رفاه و آسایش غوطه ور ساخت و برای آنها فرصتی کافی برای پرداختن به علوم و ادبیات فراهم کرد و عده ای از رجال و بزرگان به ترویج و تشویق ادبیات و هنر پرداختند و پولهای گزاف در این راه خرج کردند که موجب تشویق هنرمندان و دانشمندان و ادبا و شعرا گردید. در اصطلاح تاریخ رنسانس کسانی را که به این ترتیب با پرداخت وجوه گزاف آثار هنرمندان زمان را خریداری می کردند مِسِن مینامند. عده ٔ زیادی از پادشاهان اروپاو اشراف بزرگ و پاپها و اسقفهای بزرگ از جمله ٔ این مسن ها بودند که پولهای هنگفت به ترویج علم و هنر و تجلیل شعرا و ادبا و هنرمندان اختصاص می دادند. چنانکه گفته شد رنسانس قرن پانزدهم و شانزدهم بطور ناگهانی ایجاد نشد بلکه پیشروان زیادی در قرون مقدم داشت که به پیشامد جریان قرن پانزدهم و شانزدهم کمک کردند. پیشروان رنسانس در دو کشور فرانسه و ایتالیا و بخصوص در کشور اخیر بودند. در ایتالیا دو شاعر بزرگ از پیشروان رنسانس شمرده می شدند، یکی از این دو تن دانته (1265 - 1321 م .) است که نخستین و بزرگترین شاعر آن سرزمین است و کتاب کمدی الهی از اوست و دیگری پترارک است که قطعات و سرودهایش او را مشهور ساخته است . از هنرمندان پیشقدم ایتالیا ژیوتو (1266 - 1336 م .) و برونلس کو و گیبرتی و دوناتلو را میتوان ذکر کرد. این هنرمندان آثار بسیار پرارزش و گرانبهایی از خود بیادگار گذاشتند که سرمشق هنرمندان قرنهای بعد گردیدند.
تأثیر آثار باستانی در هنر و صنعت دوره ٔ رنسانس : برونلس کو وگیبرتی و دوناتلو و دیگر هنرمندان ایتالیایی با همکاران فرانسوی همعصر خود این تفاوت را داشتند که به آثار قدیم یونان و روم تا اندازه ای بصیر بودند. ایتالیا سرزمین هنر و آثار عتیق بود و صدها شهر باستانی وهزاران مجسمه و بنای قدیمی از دوره ٔ تمدن درخشان عهد عتیق این کشور هنوز در نقاط مختلف آن جلب توجه میکرد. در قرن پانزدهم کم کم توجه مردم به این عمارات باستانی بیشتر شد و عده ای از معماران به تقلید از ستونهای سنگی عمارات رم قدیم به ساختن بناهای نظیر آن پرداختند و ساختن سردر سه گوش که از مختصات آثار باستانی و یونان بود از نو مرسوم شد. غیر از ویرانه های عمارات باستانی رم بعضی دیگر از آثار هنری این دوره نیزاز قبیل طاق نصرت ها و ستون معروف تراژان در رم برای مجسمه سازان و نقاشان دوره ٔ رنسانس عنوان تقلیدی بزرگی شد و نیز مجسمه ٔ آپولون که در آن زمان کشف شده بود مورد تقلید هنرمندانی نظیر دوناتلو و میکل آنژ قرار می گرفت . هنرمندان یونانی و رم باستان به زیبایی اندام طبیعی انسان توجه خاص داشتند و بدن انسان را غالباً با خطوط متناسب مجسم می کردند و بطور کلی در مجسمه سازی جز به شکل و هیأت و زیبائی به چیزی توجه نداشتند و بیشتر اوقات آثار خود را برهنه و عریان مجسم می کردند. این طرز تفکر از تجسم هنر در قرون وسطی پایدار نماند و با توسعه ٔ دین مسیح نقاشان و مجسمه سازان ناگزیر شدند عناوین هنر خود را با حجاب یا لباس مستور کنند. در قرن شانزدهم هنرمندان ایتالیا روش قرون وسطی را ترک گفتند و به تقلید از هنرمندان عهد باستان عناوین (مدلهای ) لخت و عریان را موضوع تابلوها و آثار خود قرار دادند. هنرمندان قرون وسطی موضوعهای هنری خود را از مسائل مربوط به مذهب مسیح الهام می گرفتند، اما در دوره ٔ رنسانس ، هنرمندان علاوه بر الهام از موضوعهای مذهبی ، از داستانهای یونان قدیم و افسانه های همر و ویرژیل نیز برخوردار می شدند. اینگونه افسانه های خدایان باستان که در نظر متعصبان دین مسیح در حکم کفر محسوب می شد رفته رفته بقدری در دوره ٔ رنسانس رونق گرفت که حتی در بعضی از کلیساهای این زمان صحنه هایی از آنها در منبرهای وعظ و خطابه نقاشی کرده اند.
تأثیرات ادبی دوره ٔ قدیم : تأثیر ادبیات دوره ٔ باستان در رنسانس اروپا بمراتب بیشتر از تأثیر آثار هنری آن دوره بوده است . آثار ادبی باستان را مردم اروپا در قرون 14 و 15 م . بدست آوردند. در این قرن عده ای از مشتاقان کتب باستانی مدتی از عمر خود را صرف جستجوی این نوع کتب کردند. در قرن پانزدهم واقعه ای اتفاق افتاد که کمک مؤثری در انتشار آثار یونان باستان در اروپا کرد. این واقعه فتح قسطنطنیه بود بدست سلطان محمد دوم (1453 م .). سقوط پایتخت امپراطوری رم شرقی موجب فرار عده ٔ زیادی از علمای این دارالعلم باستانی شد. علمای مزبور که کتابهای زیادی از دوران باستان با خود داشتند به ایتالیا مهاجرت کردند و در ضمن اشاعه ٔ کتب باستان علوم و ادبیات یونان باستان را با خود بدان سرزمین منتقل ساختند و چون صنعت چاپ در 1457 م . اختراع گردید کمکی بزرگ به انتشار این آثار کرد و در نتیجه نهضت ادبی بزرگی در دنیای آن زمان ایجاد شد که به نهضت اومانیسم معروف است . باری پیروان این نهضت یعنی اومانیست ها به تحقیق و تأمل در مصنفات فضلا و دانشمندان قدیم پرداختند و از آنها اقتباسات فراوان کردند و بی نهایت در تقلیدو پیروی ایشان کوشیدند و به این وضع روح افکار و آثار کهن بازگشت کرد و عهد رنسانس را به وجود آورد. چنانکه گفته شد در این زمان عده ٔ کثیری از مالکان و پادشاهان و امرا به صنایع و ادبیات توجه کردند. بدستوراین مردم که مِسِن نامیده می شدند قصرها و کلیساها وپرده های نقاشی و کتابخانه های معتبر ساخته شد و ایشان همواره بزرگان فضل و هنر را محترم می داشتند و مردم صاحب هنر را به صحبت و منادمت خود می پذیرفتند و بدین ترتیب عزت و احترام هنرمندان و ادبایی که از هنر وادب باستان تقلید می کردند بسیار بالا رفت ، بحدی که یک بار یکی از هنرمندان مرتکب قتلی شده بود، وی را پیش پاپ حاضر آوردند، ولی پاپ گفت : «کسانی که در هنر خود یکتا و بی همتا شوند نباید مطیع قانون باشند». معروفترین این مشوقان هنر و ادب در قرن پانزدهم خانواده ٔ دوکهای فلورانس و بخصوص لوران دو مدیسی (1448 - 1492 م .) پشتیبان و حامی برونلس کو و گیبرتی بود. دیگر از مِسِن های معروف این زمان پاپ نیکلای پنجم (1445 - 1455 م .) بود که مؤسس کتابخانه ٔ معروف واتیکان است . در فرانسه فرانسوای اول پادشاه این کشور هنرپرور حقیقی و دوستدار و مروج فضل و صنعت و ادب بود و بدست او در زمان او بود که قسمت مهمی از عمارت عظیم موزه ٔ لوور و فون تن بلو ساخته شد و نقاشان بزرگی نظیر رفائیل و لئونار دوونسی رااز ایتالیا برای تزیین آنها دعوت کرد. (نقل به اختصار از تاریخ قرون جدید تألیف آلبر ماله ).


فرهنگ عمید

دورانی تاریخی در فاصلۀ قرن ۱۴ تا ۱۶ میلادی که در آن اروپائیان با تقلید از قدما، به احیای مجدد ادبیات، علوم، و فنون خود پرداختند، نوزایی.

دانشنامه عمومی

رنسانس (به فرانسوی: Renaissance) یا دورهٔ نوزایی یا دورهٔ نوزایش یا دوره تجدید حیات، جنبش فرهنگیِ مهمی بود که آغازگر دورانی از انقلاب علمی و اصلاحات مذهبی و پیشرفت هنری در اروپا شد. دوران نوزایش، دوران گذار بین سده های میانه (قرون وسطی) و دوران جدید است. نخستین بار، واژهٔ رنسانس را فرانسوی ها در قرن ۱۶ میلادی به کار بردند. آغاز دورهٔ نو زایش را در سدهٔ ۱۴ میلادی در شمال ایتالیا می دانند. این جنبش در سدهٔ ۱۵ میلادی، شمال اروپا را نیز فراگرفت. رنسانس، یک تحول ۳۰۰ساله است که از فلورانس در ایتالیا آغاز شد و به عصر روشنگری در اروپا انجامید.
آغازین (حدود ۱۳۰۰ - حدود ۱۴۲۰)
پیشین (حدود ۱۴۲۰- حدود ۱۵۰۰)
پسین یا اوج (حدود ۱۵۰۰ - حدود ۱۶۲۷)
رنسانس در سال های ۱۳۰۰ میلادی از ایتالیا آغاز شد و در طول سه قرن در سراسر اروپا انتشار یافت. به ندرت در دوره ای چنین کوتاه ازنظر تاریخی، رخدادهای گوناگونی به وقوع می پیوندد؛ حال آنکه این قرن ها سرشار از تغییرات اساسی و فعالیت های بزرگ است. جهان امروزی نتیجهٔ همین فعالیت هاست، زیرا رنسانس پایه های اقتصادی، سیاسی، هنری و علمی تمدن های کنونیِ غرب را بنا نهاد.
دانش و هنر پیشرفت های عظیمی در ایتالیای سدهٔ ۱۵ و ۱۶ میلادی به وجود آوردند. این احیای فرهنگی به «رُنِسانس» (یعنی «نوزایش») مشهور شده است. دانشمندان، سرایندگان و فیلسوفانی ظهور کردند که با الهام گرفتن از میراث روم و یونان، با دیدگانی تازه تر به جهان می نگریستند. نقاش ها به مطالعهٔ کالبد انسان پرداختند و اعضای بدن انسان را به شیوهٔ واقع گرایانه ای نقاشی می کردند. فرمانروایان، ساختِ ساختمان ها و کارهای بزرگ هنری را سفارش دادند. این عقاید تازه به سرعت در سراسر اروپا گسترش یافت.
به تعبیری، دورهٔ رنسانس دورهٔ خردگرایی، ریاضیات، منطق و انسان مداری است. در این دوره کلیسا راهبری تحولات نوین فرهنگی را در دست می گیرد و یک جنبش مردم سالارانه به وجود می آید و پیشرفت علمی مطرح می شود و رنسانس به وجود می آید. در این دوره، ما شاهد اختراعات زیادی هستیم، مانند باروت، صنعت چاپ، دریانوردی، کشف قطب نما، اختراع تلسکوپ و.. دوران رنسانس برای اروپاییان عصر جدیدی بود سرشار از کامیابی های عظیم. بسیاری از افراد با ژان فرسنل موافق هستند. او در سال های آغازینِ سدهٔ ۱۵ میلادی چنین نوشت:.mw-parser-output blockquote.templatequote{margin-top:0}.mw-parser-output blockquote.templatequote div.templatequotecite{line-height:1em;text-align:right;padding-right:2em;margin-top:0}.mw-parser-output blockquote.templatequote div.templatequotecite cite{font-size:85%}

دانشنامه آزاد فارسی

ویرایش #1286736 از صفحهٔ «رنسانس» موجود نیست.
این اتفاق معمولاً در اثر دنبال کردن پیوندی به تاریخچهٔ یک صفحهٔ حذف شده پیش می آید.می توانید جزئیات بیشتر را در گزارش ثبت وقایعٔ حذف بیابید.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] رنسانس، جنبش فرهنگیِ مهمی بود که آغازگر دورانی از انقلاب علمی و اصلاحات مذهبی و پیشرفت هنری در اروپا شد. عصر نوزایش، دوران گذار بین سده های میانه (قرون وسطی) و دوران جدید است.
واژه رنسانس از زبان فرانسه وام گرفته شده است و به معنای تولد دوباره یا نوزایی است. کسانی که دوران رنسانس را پدید آوردند بر این گمان و باور بودند که عصر آنها با سده های میانه هیچ ارتباط وثیقی ندارد بلکه به یونان و روم باستان مربوط می شود چرا که به زعم آنها بشر تنها در دنیای باستان کارها و موفقیت های بزرگ را تجربه کرد. در واقع رنسانس بر آن بود که با زایش دوباره فرهنگ یونان و روم، امکان موفقیت و پیشرفت های سترگ را دوباره فراهم آورد.
تولد حیات فرهنگی اروپا
درباره اینکه این تولد دوباره حیات فرهنگی در اروپا از چه زمانی آغاز شده است بحث های زیادی میان مورخان عصر رنسانس وجود دارد. برخی سال ۱۴۵۳ میلادی که فتح قسطنطنیه به دست ترکان عثمانی رخ داد را نقطه پایان قرون وسطی و آغاز عصر رنسانس می دانند. با تسخیر قسطنطنیه متفکران یونانی با متونی چند به اروپای غربی مهاجرت کردند و مطالعه فرهنگ و اندیشه یونانی را گسترش دادند.از نظر عده ای دیگر سال ۱۴۹۲ میلادی یعنی سال ورود اروپائیان به قاره آمریکا و همچنین ساکنین آن و مسافرت هایی که از قبل به آسیای شرقی و خاور میانه انجام داده بودند افق های جدیدی به روی آنان باز کرد و سبب آشنایی با فرهنگ ها، زبان ها و ادیان دیگر شد و راه های تجاری بیشتری را به روی آنان گشود. ولی رنسانس نیز مانند همه اعصار سرنوشت ساز، به یک باره آغاز نشد و یک باره نیز به اتمام نرسید. می توان گفت بسته شدن نطفه رنسانس یعنی آغاز حرکت های فکری مستقل از نظام فکری حاکم از اواسط قرن ۱۳ میلادی است. در این زمان کلیسای کاتولیک حاکم بلامنازع بر فرهنگ و سیاست قرون وسطی است همچنین در همین هنگام حاکمیت فلسفه و کلام مدرسی (اسکولاستیک) بر دانشگاه ها و سایر مراکز فرهنگی و دینی اروپای غربی مشاهده می شود. به هرحال به طور قطع نیمه دوم قرن ۱۵ و تمام قرن ۱۶ میلادی را می توان عصر رنسانس و دوران حاکمیت تفکر رنسانسی دانست.
ویژگی های عصر رنسانس
از جهت سیاسی در این عصر پادشاهان و امیران نسبت به دستگاه کلیسا مستقل تر شدند به گونه ای که در نهضت اصلاح دینی برخی از آنان به طور علنی از این جنبش حمایت کردند و در مقابل پاپ و کلیسای کاتولیک ایستادند و سرانجام از کلیسا خارج شدند؛ امری که در قرون وسطی غیرقابل تصور بود. از جهت اقتصادی بازرگانان با سود چشم گیری که از تبادل کالا به دست آورده بودند استقلال اجتماعی بیشتری کسب کردند. توسعه اقتصادی و بازرگانی در رنسانس مستلزم این بود که اقتصاد پولی به جای اقتصاد مبتنی بر مبادله کالا به کالا رایج شود. به همین خاطر نقره و طلا از آلمان و آمریکا به بازار آمد و طولی نکشید که بانک ها و بانک داران پدید آمدند. از دیگر سو بازرگانان به خاطر افزایش تقاضا و کمبود کالا به مسافرت به سرزمین های دیگر و جستجوی عرصه های تازه برآمدند. مسافرت به سرزمین های ناشناخته، استفاده از تکنیک های پیچیده تری را می طلبید در نتیجه اروپائیان به ساخت وسایل و ابزار جدید برای دست یابی به طلا و لوازم تجملی و اشیاء گران بهای سرزمین های دیگر پرداختند. اروپائیان از رهگذر مسافرت ها و آشنایی با تمدن های دوردست، به مطالعه وسیع تر متون یونانی و لاتین دست زدند و به همین دلیل فراگیری زبان های دیگر در میان اندیشمندان این دوره امری رایج گردید. در سده های میانه متون متفکران و ادیبان رومی غالبا برای و یا با توجیه فراگیری زبان لاتین خوانده می شد در حالی که هدف همواره اثبات برتری و حقانیت مسیحیت کاتولیک نسبت به هر نوع اندیشه دینی و غیردینی بود. اما در عصر رنسانس متون را برای فهم محتوای آنها مطالعه می نمودند. همین تغییر نگرش سبب گردید که بسیاری از مفاهیم فکری قدیم اعتباری ویژه بیابند. به عنوان مثال کسانی همچون اراسموس با مطالعه متون قدیمی، اخلاقی مستقل از اخلاق مسیحی کشف کردند. اراسموس حتی اظهار داشت که اگر کاربرد کلمات اجازه می داد، سقراط که از دیدگاه مسیحی مشرک بود را یک قدیس می خواند. در حقیقت عالمان اخلاق در این دوره همانند دانشمندان که در پی شناخت طبیعت مستقل از دین و کلیسا بودند، سعی داشتند تا انسان طبیعی را، عزل نظر از مآل فوق طبیعی آن توصیف کنند و برای این منظور نوشته های اخلاقی باستانی مخصوصا آثار رواقیان راهنمای آنان بود. البته این بدان معنا نیست که اخلاق در این دوران به سمت رشد و شکوفایی گرایش داشته است بلکه اساسا در رنسانس قوانین کهنه اخلاقی حرمت خود را از دست دادند. اکثر حکام مقام خود را با خیانت به دست آورده بودند و با قساوت در حفظ آن می کوشیدند. کاردینال ها هنگامی که برای شرکت در مراسم تاج گذاری پاپ دعوت می شدند از ترس مسموم شدن، شراب و ساقی شان را با خود می بردند. یکی از مهم ترین اتفاقات عصر رنسانس، اختراع دستگاه چاپ است. با اختراع این دستگاه به وسیله گوتنبرگ، کتاب به تعداد بیشتر، ارزان تر و آسان تر در اختیار دوست داران دانش قرارگرفت. تعداد افراد باسواد رشد چشم گیری یافت و زنان نیز به کتاب ها دسترسی بیشتری یافتند. از دیگر ویژگی های دوران نوزایی افزایش تعداد مراکز آموزشی و تنوع آنها است. در این دوران مراکزی شکل گرفت که از حوزه اختیار مقامات کلیسا بیرون بود. در این مراکز چنانکه اشاره شد فقط یافتن حقیقت و تحصیل علم برای خود علم هدف قرار گرفت نه تربیت عده ای کشیش و سازگارکردن ایمان با عقل.
تفکر در عصر رنسانس
...

جدول کلمات

نوزایی

پیشنهاد کاربران

بازایش=باززایش

نوزایش یا تجدید حیات

دوباره زایی به آلمانی widergeburt


کلمات دیگر: