کلمه جو
صفحه اصلی

فرانسه

فارسی به انگلیسی

france, french, the french language, france (fra, franco-, french(language)

France, French(language)


France (Fra, Franco-


فارسی به عربی

فرنسیون

مترادف و متضاد

france (اسم)
فرانسه

فرهنگ فارسی

در اصطح متداول به معنی زبان فرانسوی بکار میرود و آن یکی از شعب زبانهای تینی ( هند و اروپایی ) است . این زبان در عهد قاجاریه نخستین زبان خارجی ( اروپایی ) برای ایرانیان محسوب میشد و این امر تا آغاز جنگ جهانی دوم ادامه داشت و اکنون هم یکی از مهمترین زبانهای خارجی متداول در ایران بشمار میرود . توضیح در عهد قاجاریه نخست [ زبان فرانسه ] ( یعنی زبان کشور فرانسه ) مصطلح بود : [ مسیوریشار سرتیپ معلم زبان فرانسه ] ( مر آه البلدان ج ۱ ضمیمه ص ۲۶ ) و بعد [ زبان ] را حذف کردند و [ فرانسه ] گفتند .
جمع فرناس که به معنی رئیس دهاقین است .

لغت نامه دهخدا

فرانسة. [ ف َ ن ِ س َ ] (ع اِ) ج ِ فرناس که به معنی رئیس دهاقین است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).


( فرانسة ) فرانسة. [ ف َ ن ِ س َ ] ( ع اِ ) ج ِ فرناس که به معنی رئیس دهاقین است. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
فرانسه. [ ف َ س ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) نام زبانی است که مردم کشور فرانسه بدان گفتگو کنند. رجوع به فرانسه و فرانسوی شود.

فرانسه. [ ف َ س ِ ] ( اِخ ) کشوری است که در آخرین قسمتهای غربی قاره اروپا بین 51 درجه و 9 دقیقه تا 42 درجه و 23 دقیقه عرض شمالی واقع است و طول جغرافیایی آن از 4 درجه و 38 دقیقه غرب گرینویچ تا 8 درجه و 10 دقیقه شرق آن نصف النهار است. وسعت خاکش 212721 میل مربع و پس از اتحاد جماهیر شوروی ، بزرگترین کشور اروپاست. درازترین قطر آن از دنکرک در ساحل شمالی ، تا پیرنه در حدود 621 میل میشود و بلندترین قطر عرضی آن هم در همین حدود است. این کشور تقریباً از همه طرف ، به جز مرز بلژیک ، با مناظر طبیعی ازقبیل کوه ، دریا و رودخانه احاطه شده است. پستی وبلندی های این سرزمین در دوران های مختلف زمین شناسی تحولات فراوانی به خود دیده است. رشته های آلپ و پیرنه از آثار دوران سوم است. خاک فرانسه تقریباً به طور مساوی به دشتهای مسطح و تپه ها وکوهستانها تقسیم شده است و بلندترین قسمتهای مرتفع آن منطقه کوهستانی آلپ است که در جنوب شرقی آن قراردارد و بلندی آن در خاک فرانسه گاه به بیش از ده هزار پا از سطح دریا میرسد ( بلندترین قله آلپ ، مُن بلان 15781 پا ارتفاع دارد ).
سرزمین فرانسه از نظر ساختمان طبیعی به حوزه های مختلف تقسیم میشود که هر کدام به نام بزرگترین شهرستان آن حوزه خوانده میشوند و عبارتند از حوزه های : پاریس ، نرماندی ، بریتانی ، لوار ، دشت های جنوب غربی ، ماسیف سانترال ، پیرنه ، کنارهای مدیترانه ، ناحیه آلپ ، ژورا ،دره راین و ووژ . سواحل مدیترانه قسمت عمده ای از محصولات طبیعی فرانسه را پرورش میدهد. زیتون ، انگور، انواع توت و میوه های دیگر در این قسمت به دست می آیند. حیواناتی که در این کشور زندگی میکنند بسیار متنوع اند. بالغ بر 90 گونه پستاندار از وحشی و اهلی در جنگل ها و روستاهای فرانسه دیده میشود. مطالعات زمین شناسی نشان میدهد که روزی در حوزه رود رن و حتی در ناحیه پاریس حیواناتی از قبیل ماموت ها میزیسته اند و سنگواره های آنها را زمین شناسان به دست آورده اند. آب و هوای فرانسه در همه جا یکسان نیست و در این سرزمین دو نوع آب و هوای متفاوت و ممتاز از هم دیده میشود.قسمت ساحلی مغرب که مجاور اقیانوس اطلس است بارانی و متغیر است. کوهستانها رگبارهای شدید دارد. در شمال و مغرب فرانسه که همان کناره اقیانوس است بادهای موسمی شدیدی در فصل زمستان میوزد که نظیر آن در قسمتهایی که آب و هوای اروپایی دارد دیده نمیشود. در این سرزمین از حدود سال 500 م. پادشاهی مستقل به وجود آمد و دولتی جدا از سازمان امپراتوری رم تشکیل شد. نخستین خاندانی که بر این کشور حکمرانی کرده اند به «مروانژیان » معروفند. مؤسس این سلسله شخصی به نام کلویس بود که پس از مرگش متصرفات او به چهار پادشاهی کوچکتر تقسیم شد. خاندان دیگر «کارولینژیان » هستند که از معروفترین پادشاهان آنها شارل مارتل است. شارلمانْی پادشاه معروف فرانسه از افراد این خانواده است.

فرانسه . [ ف َ س ِ ] (اِخ ) کشوری است که در آخرین قسمتهای غربی قاره ٔ اروپا بین 51 درجه و 9 دقیقه تا 42 درجه و 23 دقیقه ٔ عرض شمالی واقع است و طول جغرافیایی آن از 4 درجه و 38 دقیقه ٔ غرب گرینویچ تا 8 درجه و 10 دقیقه ٔ شرق آن نصف النهار است . وسعت خاکش 212721 میل مربع و پس از اتحاد جماهیر شوروی ، بزرگترین کشور اروپاست . درازترین قطر آن از دنکرک در ساحل شمالی ، تا پیرنه در حدود 621 میل میشود و بلندترین قطر عرضی آن هم در همین حدود است . این کشور تقریباً از همه طرف ، به جز مرز بلژیک ، با مناظر طبیعی ازقبیل کوه ، دریا و رودخانه احاطه شده است . پستی وبلندی های این سرزمین در دوران های مختلف زمین شناسی تحولات فراوانی به خود دیده است . رشته های آلپ و پیرنه از آثار دوران سوم است . خاک فرانسه تقریباً به طور مساوی به دشتهای مسطح و تپه ها وکوهستانها تقسیم شده است و بلندترین قسمتهای مرتفع آن منطقه ٔ کوهستانی آلپ است که در جنوب شرقی آن قراردارد و بلندی آن در خاک فرانسه گاه به بیش از ده هزار پا از سطح دریا میرسد (بلندترین قله ٔ آلپ ، مُن بلان 15781 پا ارتفاع دارد).
سرزمین فرانسه از نظر ساختمان طبیعی به حوزه های مختلف تقسیم میشود که هر کدام به نام بزرگترین شهرستان آن حوزه خوانده میشوند و عبارتند از حوزه های : پاریس ، نرماندی ، بریتانی ، لوار ، دشت های جنوب غربی ، ماسیف سانترال ، پیرنه ، کنارهای مدیترانه ، ناحیه ٔ آلپ ، ژورا ،دره ٔ راین و ووژ . سواحل مدیترانه قسمت عمده ای از محصولات طبیعی فرانسه را پرورش میدهد. زیتون ، انگور، انواع توت و میوه های دیگر در این قسمت به دست می آیند. حیواناتی که در این کشور زندگی میکنند بسیار متنوع اند. بالغ بر 90 گونه پستاندار از وحشی و اهلی در جنگل ها و روستاهای فرانسه دیده میشود. مطالعات زمین شناسی نشان میدهد که روزی در حوزه ٔ رود رن و حتی در ناحیه ٔ پاریس حیواناتی از قبیل ماموت ها میزیسته اند و سنگواره های آنها را زمین شناسان به دست آورده اند. آب و هوای فرانسه در همه جا یکسان نیست و در این سرزمین دو نوع آب و هوای متفاوت و ممتاز از هم دیده میشود.قسمت ساحلی مغرب که مجاور اقیانوس اطلس است بارانی و متغیر است . کوهستانها رگبارهای شدید دارد. در شمال و مغرب فرانسه که همان کناره ٔ اقیانوس است بادهای موسمی شدیدی در فصل زمستان میوزد که نظیر آن در قسمتهایی که آب و هوای اروپایی دارد دیده نمیشود. در این سرزمین از حدود سال 500 م . پادشاهی مستقل به وجود آمد و دولتی جدا از سازمان امپراتوری رم تشکیل شد. نخستین خاندانی که بر این کشور حکمرانی کرده اند به «مروانژیان » معروفند. مؤسس این سلسله شخصی به نام کلویس بود که پس از مرگش متصرفات او به چهار پادشاهی کوچکتر تقسیم شد. خاندان دیگر «کارولینژیان » هستند که از معروفترین پادشاهان آنها شارل مارتل است . شارلمانْی پادشاه معروف فرانسه از افراد این خانواده است .
کاپیتین ها سومین خاندانی هستند که در فرانسه فرمانروایی کرده اند. فیلیپ اول (1060-1108م .)، لویس ششم (1108-1137 م .)، لویس هفتم (1137-1180 م .)، فیلیپ اگوستوس (1180-1223 م .)، لویس هشتم و لویس نهم از فرمانروایان معروف این خانواده اند. پادشاهی این خاندان در سال 1328 م . پایان یافت . (از دایرةالمعارف بریتانیکا).
پس از این دوره نوبت به سلسله ٔ والوا میرسد که ابتدا در ایالت پیکاردی میزیسته اند و اندک اندک توانستند قدرت پیدا کنند تا سرانجام در سال 1328 م . فیلیپ ششم نخستین پادشاه این خاندان که با شاهان سلسله های پیش قرابت نسبی نیز داشت فرمانروای بیشتر خاک فرانسه شد. این خاندان تا سال 1589 م . که آغاز کار بوربن ها است در فرانسه حکمرانی داشتند و معروفترین پادشاهان آنها عبارتند از: ژان نیکوکار پسر فیلیپ ششم (1350-1364 م .)، شارل پنجم (1364-1380 م .)، شارل ششم (1380-1422 م .)، شارل هفتم (1422-1461 م .)، لویی یازدهم (1461-1481 م .)، شارل هشتم (1483-1498 م .)، لویی دوازدهم (1498-1515 م .)، فرانسیس اول (1515-1547 م .)، هانری دوم (1547-1559 م .)،شارل نهم (1560-1574 م .)، هانری سوم که عموزاده ٔ هانری چهارم مؤسس سلسله ٔ بوربن ها و آخرین پادشاه والوا است (1574-1589 م .). (از فرهنگ وبستر).
خاندان بوربن ها : مؤسس این سلسله هانری چهارم عموزاده ٔ گمنام هانری سوم است . سلطنتی که او به وجود آورد قریب دویست سال در فرانسه پایدار ماند. خود او تا 1610 م . بر کرسی پادشاهی مستقر بود و مردم فرانسه در زمان او تقریباً در امن و راحت بودند، اما از سال 1610 م . که لویی سیزدهم روی کار آمد بار دیگر استبداد بر این سرزمین حکمفرما شد و کاردینال ریشلیو نیز او را در روش استبدادیش تأیید میکرد. ریشلیو مؤسس معروف آکادمی فرانسه در دوران لویی سیزدهم قدرتی یافت و حتی پیروان او هم در کارهای بزرگ اجتماعی تأثیر بسزایی داشتند. از جمله یکی از آنها به نام مازارَن در دوران سلطنت لویی چهاردهم از افراد سرشناس و متنفذ کشور فرانسه گردید. از سال 1661 لویی چهاردهم حکومت مطلقه ای در فرانسه ایجاد کرد که تا آغاز قرن هیجدهم دوام یافت . او سلطنت را ودیعه ٔ الهی میشمرد. کلبر وزیر معروف او که از علمای بزرگ اقتصاد بود به وضع مالی فرانسه سر و صورتی داد. فرانسه در زمان لویی چهاردهم به اوج ترقی رسید و یک عصر طلایی در ادب و فنون این کشور به وجود آمد. سلطنت لویی چهاردهم در سال 1715 م . به پایان رسید و لویی پانزدهم به جای او نشست . این پادشاه روش وزارتخانه و هیأت دولت را در فرانسه ایجاد کرد، اما باز از سال 1743 به حکومت مطلقه گرایید. و بیش از سی سال با این روش فرمانروایی کرد. لویی شانزدهم که پس از وی زمام امور مملکت فرانسه را به دست گرفت از نامدارترین تاجداران کشور فرانسه بود. انقلاب کبیر فرانسه در زمان این پادشاه صورت گرفت . مردم فرانسه در اثر ظلم و بیدادگری اشراف و طبقه ٔ فرمانروا از سال 1789 م . شورش آغاز کردند و پس از مبارزه های شدید به فتح زندان باستیل توفیق یافتند و حکومت مشروطه ای در فرانسه به وجود آوردند. اما این شیوه هم دیر نپایید و در سال 1793 پس از اعلام حکومت جمهوری لویی شانزدهم به دست مردم اعدام شد.
عناصر انقلابی فرانسه پس از این پیروزی چندی با دولت های استبدادی دیگر کشورها از جمله پروس و اتریش جنگیدند و در این جنگها یکی از سرداران غیور و جاه طلب فرانسه که پیروزی به دست آورده بود در میان مردم شهرت یافت و به دنبال پیشرفتهای پیاپی زمامدار کشور فرانسه شد. اماکار خودکامی او چنان بالا گرفت که بر خود نام امپراتور نهاد. این شخص ناپلئون بناپارت بود که سرانجام پس از نبردها و کشورگشایی های بی حساب نیروی مالی و سیاسی فرانسه را تضعیف کرد و از لشکریان متحد اتریش ، پروس ، بلژیک و انگلیس شکست خورد. انگلیسها او را اسیر کردند و به جزیره ٔ سنت هلن فرستادند. و او در همانجا به سال 1821 م . درگذشت . سران دولت های غالب در وین انجمنی به ریاست مترنیخ صدراعظم اتریش تشکیل دادند و مرزهای فرانسه را به حدود پیش از فتوحات ناپلئون رساندند، سپس برادرزاده ٔ لویی شانزدهم را به نام لویی هیجدهم بر این کشور مسلط ساختند و او را تحت حمایت مشترک خود درآوردند. اما عناصر انقلابی فرانسه تن به این اسارت ندادند و حتی شعله های انقلاب این سرزمین سراسر اروپا را فراگرفت . در سال 1830 انقلاب دیگری رخ داد که لویی فیلیپ به دنبال آن انقلاب روی کار آمد. سومین شورش در 1848 صورت گرفت که در آن روحانیان ، اشراف و طرفداران بوربن ها در یک طرف و آزادی خواهان و جمهوری طلبان در طرف دیگر به جان هم افتاده بودند. این انقلاب دومین دوران حکومت جمهوری را در فرانسه به وجود آورد. چندی پس از انقلاب 1848م . لویی ناپلئون رئیس جمهوری فرانسه شد و او هم اندکی بعد خود را به عنوان ناپلئون سوم پادشاه فرانسه خواند و سلطنت خود را خواست خدا و مردم شمرد. دیگر بار از سال 1870 م . انقلاب برپا شد و در 1871 جمهوری سوم به وجود آمد که تا سال 1914 که آغاز جنگ اول جهانی است دوام یافت .
در جنگ جهانی اول فرانسه با روسیه متحد بود و حتی مقداری سلاح برای روسیه ساخت . پس از جنگ سران کشورهای متخاصم در قصر تاریخی ورسای گرد آمدند و در ژانویه ٔ 1919 م . پیمان آشتی را امضا کردند و معاهده ٔ صلح ورسای را معاهده های دیگری که در سن ژرمن ، تریانن ، نویی ، سور و لوزان به امضا رسید تکمیل کرد. و تا مدتی موجب آرامش جهان گردید.
دومین جنگ جهانی تقریباً یک ربع قرن پس از جنگ اول آغاز شد. دولت فرانسه به موجب یکی از مواد اساسنامه ٔ جامعه ٔ ملل که پس از جنگ اول به تصویب رسیده بود میخواست از جنگ با آلمان خودداری کند، اما یکی از افسران برجسته ٔ ارتش به نام شارل دوگل مردم و سپاهیان را به دفاع در برابر خصم مغرور تشویق کرد و خود به لندن گریخت و در آنجا «کمیته ٔ ملی فرانسه ٔ آزاد» را تأسیس کرد و با مارشال پتن که فرمانده قوای دولتی بود درافتاد. مارشال پتن میخواست کشور خود را به صورت یک ایالت فاشیستی وابسته به آلمان درآورد و موافق آرزوی هیتلر یک مرکزتهیه ٔ خواربار و محصولات کشاورزی برای آلمان صنعتی ایجاد کند. اما سرانجام قوای متفقین پاریس را محاصره و تسخیر کردند و در سال 1944 مقارن فتح پاریس دوگل به میان ملت خود بازگشت . در سالهای پس از جنگ دوم نیزفرانسه در مسائل جهانی و جنگ سرد تأثیر بسزایی داشته است . (از تاریخ جهان تألیف اما پتر اسمیث ) .


فرانسه . [ ف َ س ِ ] (فرانسوی ، اِ) نام زبانی است که مردم کشور فرانسه بدان گفتگو کنند. رجوع به فرانسه و فرانسوی شود.


فرهنگ عمید

۱. از مردم فرانسه.
۲. زبان مردم فرانسه: کلاس فرانسه.

دانشنامه عمومی

مختصات: ۴۸°۵۱٫۴′۰″ شمالی ۲°۲۱٫۰۵′۰″ شرقی / ۴۸٫۸۵۶۶۷°شمالی ۲٫۳۵۰۸۳°شرقی / 48.85667; 2.35083صخره ای آهکی در نورماندی   آب وهوای مدیترانه ای در جنوب فرانسه - پروانس   دشتی در بین سن و لوار   هوا در رشته کوه های آلپ فرانسه   منطقه ای در پروانس   بورگونی   آب وهوای کوه های آلپ در پارک ملی مرکانتوغ   اقلیم گرمسیری در بورا بورا   منطقه غربی برتانی   اقلیم اقیانوسی در منطقه ای در جنوب غربی فرانسه   آب وهوای جزیره کرس
فرانسه (به فرانسوی: La France) با عنوان رسمی جمهوری فرانسه (به فرانسوی: République française) یکی از کشورهای اروپای غربی است که دارای منطقه ها و قلمروهای زیادی در آنسوی دریاهاست. فرانسه یکی از سه کشوری است که دارای سواحلی هم در دریای مدیترانه و نیز اقیانوس اطلس می باشد (دو کشور دیگر عبارتند از اسپانیا و مراکش). به دلیل شکل نقشهٔ این کشور، در زبان فرانسوی به آن لقب l’Hexagone (معنی: شش ضلعی) داده اند.
بر پایه مساحت، فرانسه کمابیش اندازهٔ افغانستان است و بزرگ ترین کشور اروپای غربی و اتحادیه اروپا و همچنین سومین کشور بزرگ در همه قاره اروپا به شمار می آید. جمعیت فرانسه در حال عبور از مرز ۶۷ میلیون تَن است که با این شمار، فرانسه در رتبه دومین کشور پرجمعیت پس از آلمان در اتحادیه اروپا قرار می گیرد. مرکز فرانسه، شهر پاریس است. پاریس بزرگ ترین شهر این کشور و مرکز اصلی تجارت و فرهنگ فرانسه است. قانون اساسی فرانسه برپایه یک همه پرسی در ۴ اکتبر ۱۹۵۸ به رسمیت رسیده است. این قانون تأکید بر ایجاد کشوری سکولار و دموکرات دارد که مردم در آن، حق حاکمیت را ایجاد می کنند. اعلامیهٔ حقوق انسان و شهروند که در انقلاب فرانسه تدوین شد و در نوع خود یکی از نخستین سندهای تاریخی در این زمینه به شمار می آید، به گونه ای بیانگر باورهای این کشور است.
پس از پایان قرون وسطا، فرانسه تبدیل به یکی از نیروهای برتر در منطقهٔ اروپا شد به گونه ای که در سده های ۱۹ و ۲۰ دارای کلونی ها و مناطق تحت استعمار بسیاری بود. همچنین در طول تاریخ طولانی این کشور، فرانسه تبدیل به مهمترین کانون پرورش بسیاری از هنرمندان، اندیشمندان و دانشمندان در زمینه های گوناگون گردید تا جایی که این کشور را مرکز پیدایش و شکوفایی فرهنگ مدرن جهان می پندارند. در طی سده های هفدهم و هجدهم، جامعهٔ علمی، فرهنگی و هنری فرانسه و اندیشمندانی که از سراسر اروپا به آن می پیوستند دورانی را رقم زدند که به آن «دوره روشنگری» نامبرده می شود و از لحاظ دستاوردهای فکری و اجتماعی یکی از درخشان ترین دوره های تاریخ بشر است. فرانسه چهارمین کشور دارندهٔ بیشترین میراث جهانی یونسکو در جهان است که به همین دلیل، هر ساله بیش از ۸۳ میلیون گردشگر خارجی جذب این کشور می شوند - آماری بیش از هر کشور دیگری در جهان.

دانشنامه آزاد فارسی

فَرانسه (France)
فَرانسه
فَرانسه
فَرانسه
موقعیت. جمهوری فرانسه پهناورترین کشور اروپای غربی است و در ساحل شرقی اقیانوس اطلس جا دارد. از شمال به دریای مانش، از شمال شرقی به بلژیک و لوکزامبورگ، از شرق به آلمان و سوئیس و ایتالیا، از جنوب به دریای مدیترانه و اسپانیا و کشور کوچک آندورا، و از غرب به اقیانوس اطلس محدود شده است. پرنس نشین موناکو، بخش کوچکی از کرانه های مرزی این کشور در دریای مدیترانه را تشکیل می دهد و جزیرۀ کُرس بخشی از خاک فرانسه محسوب می شود. مساحت این کشور همراه با جزیرۀ کُرس و دیگر جزایر ساحلی ۵۵۱,۴۵۸ کیلومتر مربع است و شهر پاریس پایتخت آن است.سیمای طبیعی. نیمی از کشور فرانسه را کوهستان های مرتفع و نیمۀ دیگر را دشت های وسیع و نسبتاً ناهموار تشکیل داده است. کوه های پیرنه با بلندی ۳,۲۹۸ متر؛ (قلۀ پیک دِ وینمال) در جنوب، این کشور را از اسپانیا جدا می کند و کوه های آلپ با ارتفاع ۴,۸۰۸ متر؛ (کوه مون بلان) مرز فرانسه و ایتالیا را تشکیل می دهد. کوه های ژورا فرانسه و سوئیس را از هم جدا می کند و کوه های وُژ که به وسیلۀ درّۀ بِلفور از کوه های ژورا جدا شده است، در شمال شرقی فرانسه جا دارد. گرانکوه مرکزی فرانسه، فرابوم مرتفعی است با وسعت ۸۵ هزار کیلومتر مربع که در مرکز جنوبی فرانسه قرار دارد و از آتشفشان های خاموش متعدد تشکیل شده است. دره هایی چند آن را قطع می کنند و رودخانۀ رون، که از شمال به جنوب جریان دارد، این گرانکوه را از کوه های آلپ جدا می سازد و کوه پوئی دو سانسی، با ارتفاع ۱,۸۸۵ متر، بلندترین نقطۀ آن است. فلات مزبور با شیب تند به درّۀ رود رون در شرق و کرانه های مدیترانه در جنوب منتهی می شود و حوضه های سن، لوآر، و گارون در شمال و غرب آن جای دارند. بیشتر رودخانه های فرانسه مانند مارن، اوب، یون، لوآر، آلیه، کروز، شارانت، دوردونی، لوت، و تارن از همین ارتفاعات سرچشمه می گیرند. نواحی شمال و غرب فرانسه را جلگه های پهناور کمابیش ناهمواری فراگرفته است که تپه ماهورهایی در گوشه و کنار آن دیده می شود. حوضۀ سِن در شمال و حوضه های لوآر و گارون در غرب آن قرار دارند و خلیج سِن، خلیج سَن مالو، و خلیج بیسکی و نیز جزایر ساحلی ایل دولرون، ایل دو رِه، بل ایلان مِر، و ایل دوئه سان عوارض ساحلی این نواحی محسوب می شوند. کشور فرانسه به ۲۲ ناحیه و ۹۶ دپارتمان تقسیم می شود و شهرهای مهم آن عبارت اند از پاریس، بوردو، رِن، اورلئان، مونپلیه، نانسی، تولوز، لیل، نانت، مارسی، لیون، و نیس. نواحی شمال غربی فرانسه اقلیم دریایی معتدل دارد و نوسان دمای آن کم و بارندگی آن زیاد است. نواحی درون بومی دارای بارندگی فصلی است و میانگین دما نیز در این بخش ها بالاتر است. نواحی جنوبی اقلیم مدیترانه ای دارد و زمستان هایش ملایم و تابستان های آن بسیار گرم و خشک است. بخش های شرقی فرانسه اقلیم قاره ای دارند و بارندگی تابستانی آن ها فراوان است، و طوفان های تُندَری پدیدۀ متداول آن است. میانگین دمای شهر پاریس در دی ماه سه درجۀ سانتی گراد و در تیرماه بیست درجۀ سانتی گراد است و میانگین بارندگی سالانۀ آن به ۵۷۳ میلی متر می رسد. تنوع اقلیمی و اختلاف ارتفاع، موجب تنوع در پوشش گیاهی و حیات وحش این کشور شده است. قدمت سکونت انسان در این کشور موجب دگرگونی پوشش گیاهی آن شده و بسیاری از جنگل ها به کشتزار و نواحی مسکونی تبدیل شده است. جلگه های شمال و غرب از گیاهان همیشه بهار و خلنگ پوشیده شده و نواحی حفاظت شده را جنگل های بلوط فراگرفته است. دامنه های پیرنه و گرانکوه مرکزی را مراتع و چراگاه های وسیع پوشانده و پوشش گیاهی نواحی جنوب شرقی گیاهان مدیترانه ای و باغستان های زیتون، شمشاد، غان، آویشن و اکلیل کوهی است. اسب و گاو وحشی و فلامینگو، به ویژه در دلتای رود رن، ازجمله حیات وحش آن محسوب می شوند.
اقتصاد. فرانسه از پیشرفته ترین کشورهای اتحادیۀ اروپا است. اقتصاد آن از دهۀ ۱۹۵۰ به سرعت رشد یافته و به بزرگ ترین تولیدکنندۀ فرآورده های کشاورزی و صنعتی تبدیل شده است. به کارگیری روش های نوین و سازمان دهی تعاونی ها، به تولید انبوه گندم و فرآورده های دامی و لبنی و شراب منجر شده و موقعیت شاخصی را در میان اعضای اتحادیۀ اروپا به دست آورده است. غلات، ذرت، برنج، دانه های آفتابگردان، چغندرقند، و سیب زمینی عمده ترین فرآورده های کشاورزی فرانسه را تشکیل می دهند، سیب نورماندی و برتانی آن مشهور است و برندیِ سیب فرانسه شهرت جهانی دارد. فرانسه بعد از ایتالیا بزرگ ترین تولیدکنندۀ شراب در جهان است و دامداری آن بر تولید فراوان گوشت و فرآورده های دامی و لبنی استوار است. حدود یک پنجم از مساحت این کشور از جنگل پوشیده شده و با تولید۳۶.۵ میلیون متر مکعب چوب در سال، سومین تولیدکنندۀ چوب و الوار در اروپا محسوب می شود و در عین حال، از نظر اصلاح و ترمیم جنگل نیز در ردیف اول قرار دارد. فعالیت های شیلاتی فرانسه بیشتر در اقیانوس اطلس متمرکز است و صید سالانۀ آن به حدود ۵۸۰هزار تن می رسد. صنعت فرانسه برخلاف دیگر کشورهای اروپایی متکی به بخش های خصوصی کوچک است و معادن آهن و زغال لورَن که روزگاری شهرت جهانی داشت، روبه پایان است و فرانسه به ناچار سوخت مورد نیاز خود را از خارج وارد می کند و فقط بوکسیت، پتاس، نمک سنگی و اورانیوم، آن هم در میزانی محدود، استخراج می شود. تقریباً سه چهارم از نیروی الکتریسیتۀ فرانسه که میزان تولید آن به ۶۳۰۰ مگاوات می رسد، از نیروگاه های هسته ای به دست می آید و نیروگاه های برقابی متعددی نیز احداث شده است. معادن نفت و گاز فرانسه خیلی محدود است و منابع مورد نیاز باید از خارج وارد شود و بزرگ ترین پالایشگاه نفت اروپا را دارد. تولید فولاد، انواع خودرو، هواپیما، کشتی، جنگ افزار، مواد شیمیایی، منسوجات، مواد غذایی، عطر و اُدکلن و مواد آرایشی ازجمله فعالیت های صنعتی آن محسوب می شوند.
حکومت و سیاست. به موجب قانون اساسی جمهوری پنجم فرانسه، که در ۱۹۵۸ تدوین و تصویب شده، نوع حکومت این کشور جمهوری چندحزبی با دو مجلس قانون گذاری است. رئیس جمهور در رأس امور قرار دارد و مردم او را برای هفت سال برمی گزینند و او نخست وزیر و هیئت دولت را برای ادارۀ امور منصوب می کند. مجلس شورای ملی فرانسه ۵۷۷ نماینده دارد که برای دوره های ۵ساله انتخاب می شوند و مجلس سنای آن نیز ۳۲۱ عضور دارد که هر سه سال یک بار یک سوم از آنان تعویض می شوند.
مردم و تاریخ. جمعیت فرانسه حدود ۶۵,۸۲۱,۸۸۵ نفر (۲۰۱۱) و تراکم نسبی آن به۱۱۹ نفر در کیلومتر مربع است. روند افزایش جمعیت این کشور۰.۳ درصد است و فرانسوی ها۹۰.۶ درصد از جمعیت آن را تشکیل می دهند.۷۶.۵ درصد از مردم آن پیرو کلیسای کاتولیک رُم اند و۷۵.۵ درصدشان در شهرها زندگی می کنند و زبان رسمی آنان فرانسه است. امید به زندگی در فرانسه۷۸.۵ سال است و ۹۹ درصد از بزرگ سالان آن باسوادند. کهن ترین نیای انسان امروزی یا انسان کرومانیون، حدود ۳۰هزار سال پیش در فرانسه می زیسته است. تاریخ مستند فرانسه با سکونت گل ها که از اقوام سلت بودند و در ۸۰۰ پ م در راینلاند سکونت گزیدند، آغاز می شود. اقوام مزبور در قرن ۵ پ م بخش وسیعی از قارۀ اروپا را اشغال کردند و با رومیان هم مرز شدند. امپراتوری روم، در ۵۸ تا ۵۰پ م سراسر فرانسه را تصرف کرد و آرامشی ۵۰۰ساله بر آن سرزمین حاکم شد. شاهان فرانسه که به خاندان مروونژیان وابسته بودند، آداب و فرهنگ فرانسویان را در این مدت پاس داشتند و از نابودی آن جلوگیری کردند. شارل مارتِل (۶۸۸ـ۷۴۱م) اعراب مغربی مسلمان را که از اسپانیا به فرانسه حمله کرده بودند، در ۷۳۲م به عقب راند و سلسلۀ کارولنژی را تأسیس کرد. فرزندش شارلمانی (۷۴۲ـ۸۱۴م) که با قدرت تمام سلطنت کرد، آلمان را به امپراتوری خود ضمیمه کرد و شهر اکس لا شاپل (آخن) را به پایتختی برگزید. جنگ های صدسالۀ فرانسه و انگلستان (۱۳۳۷ـ۱۴۵۳) بخش وسیعی از فرانسه را در اختیار انگلستان قرار داد و مرگ سیاه (۱۳۴۷ـ۱۳۵۱) بسیاری از فرانسویان را به دیار نیستی فرستاد و شارل هفتم (۱۴۱۲ـ۱۴۳۱) با یاری ژاندارک انگلیسی ها را از فرانسه بیرون راند. لوئی سیزدهم (۱۶۰۱ـ۱۶۴۳) با یاری کاردینال ریشِلیو فرانسه را به قدرت برتر اروپا مبدل کرد و دوران سلطنت لوئی چهاردهم که تا ۱۷۱۵ به درازا کشید، درخشان ترین عصر تاریخ فرانسه را به یادگار گذارد. لوئی پانزدهم با عیاشی های خود انقلاب فرانسه را زمینه سازی کرد و انقلاب ۱۷۸۹ لوئی شانزدهم را به اعدام محکوم ساخت و عصر جدیدی در تاریخ فرانسه پایه گذاری کرد و رژیم جمهوری جای نظام سلطنتی را گرفت. خون ریزی، اغتشاش و جنگ، فرانسه را از هر سو در معرض تهدید قرار داد و ناپلئون بناپارت در ۱۷۹۹ به نابسامانی پایان داد و در ۱۸۰۲ با عنوان امپراتور زمام امور فرانسه را در دست گرفت. او دشمنان فرانسه را در جنگ های متعدد شکست داد و تا شهر مسکو پیش رفت. نبرد واترلو (۱۸۱۵) به زندگی سیاسی وی پایان داد و بار دیگر خاندان سلطنتی بوربون برای مدت کوتاهی زمام کشور را در دست گرفتند. آخرین فرد خاندان بوربون در ۱۸۴۸ از سلطنت خلع شد و نظام جمهوری برای بار دوم در این کشور حاکم شد و لوئی ناپلئون به ریاست جمهوری رسید. او به سبب خودکامگی جمهوری دوم را لغو کرد و با نام امپراتور ناپلئون سوم زمام فرانسه را در دست گرفت. ناپلئون سوم در جنگ فرانسه و پروس شکست خورد و از سلطنت خلع شد، و نظام جمهوری برای بار سوم بر کشور حاکم شد. فرانسه در جنگ جهانی اول آسیب بسیار دید و تلفات سنگینی را تحمل کرد. آشفتگی های سیاسی و اجتماعی این کشور دولتمردان آن را وادار کرد که در برابر تندروی ها و زیاده خواهی های آلمان نازی راه سازش پیش گیرند و سرانجام در مقابل حملات برق آسای آلمان در ژوئن ۱۹۴۰ به زانو درآمدند و نیمی از خاک فرانسه در اشغال آلمان نازی قرار گرفت. ژنرال شارل دوگل که در انگلستان به سر می برد، موجودیت فرانسۀ آزاد را اعلام کرد و در پایان جنگ به فرانسه بازگشت و جمهوری چهارم فرانسه را اعلام داشت. نابسامانی اقتصادی و ضعف نظامی و مسائل سیاسی، فرانسه را در کنترل مستعمرات خود ناتوان کرد و مستعمرات این کشور یکی پس از دیگری به استقلال رسیدند. شورش و استقلال خواهی مردم الجزایر به جنگی خونین انجامید و موجبات سقوط جمهوری چهارم فرانسه را فراهم آورد. ژنرال دوگل در ۱۹۵۹ مأمور تشکیل جمهوری پنجم شد و با همه پرسی ۱۹۶۱ الجزایر نیز به استقلال رسید. دوگل در ۱۹۶۹ از ریاست جمهوری فرانسه کناره گرفت و جانشینان او، که بیشتر از پیروانش بودند، زمام امور کشور را تا به امروز در دست گرفته اند.

نقل قول ها

فرانسه با نام رسمی جمهوری فرانسه، کشوری با دولتی مستقل در غرب اروپا و دیگر مناطق و سرزمین های خارج از کشور است.
• «فرانسه مسئولیتی ویژه دارد، چرا که فرانسه در قلب اروپاست، خواهان اروپاست، برای اینکه فرانسه اروپا را ساخته است، برای اینکه کشوری است که می تواند راهبر دیگران باشد و آینده قاره ما را تضمین کند.» -> فرانسوا اولاند
• «پرچم: «پرچم فرانسه از رنگ های آبی، سفید و قرمز تشکیل شده و تنها تفاوت آن ها با پرچم هلند این است که در پرچم فرانسه رنگ های مذکور به صورت نوارهای عمودی قرار می گیرند نه افقی. رنگ های موجود در پرچم فرانسه از رنگ کلاه هایی گرفته شده که در جریان انقلاب فرانسه مورد استفاده بود. این رنگ ها در سال ۱۷۸۹ پذیرفته شد و در سال ۱۷۹۰ در پرچم فرانسه به کار رفتند.لازم به یادآوری است که این پرچم جایگزین پرچم سلطنتی فرانسه شد و سمبل انقلاب و حقوق بشر به شمار می آید. در سال ۱۷۹۴م فرمانی رسمی منتشر شد که بر اساس آن اعلام گردید که پرچم فرانسه باید طوری ساخته شود که مربع باشد نه مستطیل. اما به خاطر بهتر دیده شدن پرچم های مستطیل در دریاها، دریانوردان از پرچم مستطیل استفاده می کنند ولی پرچم رسمی کشور به شکل مربع است.در سال ۱۹۴۶م نیز مربع بودن پرچم فرانسه مجدداً مورد تأکید قرار گرفت. در جریان جنگ دوم جهانی، کشتی های فرانسوی که در خدمت نیروهای فرانسهٔ آزاد بودند از پرچم آبی و سفیدی استفاده می کردند که در زمینهٔ سفید آن علامت صلیبی به نام صلیب لورِن نقش شده بود.» در اثرش چاپ ۱۳۷۰/ ۱۹۹۱م -> رسول خیراندیش

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] فرانسه کشوری در غرب اروپا که مسلمانان از قرون اولیه و به دنبال حضورشان در اندلس، در فرانسه نیز حضور دارند. شیعیان نیز در این کشور حضور فعالی دارند و بنابر برخی آمار، جمعیتی بیش از ۳۵۰.۰۰۰ نفر شیعه در این کشور فعال است. شیعیان لبنان، ایران، عراق، پاکستان و همچنین فرانسوی الاصل از مهم ترین گروه های شیعی این کشور هستند.
فَرانسه با عنوان رسمی جمهوری فرانسه یکی از کشورهای واقع شده در اروپای غربی می باشد که دارای چند منطقه تحت حاکمیت نیز است. فرانسه یکی از سه کشوری است که دارای سواحی هم در دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس دارد (دو کشور دیگر عبارتند از اسپانیا و مراکش). بخاطر ظاهر این کشور، در زبان فرانسوی به آن لقب l’Hexagone (معنی: شش ضلعی) را داده اند.
بر اساس مساحت، فرانسه بزرگ ترین کشور اروپای غربی و اتحادیه اروپا و همچنین سومین کشور بزرگ در کل قاره اروپا بشمار می آید. جمعیت فرانسه در حال عبور از مرز ۶۷ میلیون نفر است که با این رقم، فرانسه در رتبه دومین کشور پرجمعیت اتحادیه اروپا قرار می گیرد. مرکز فرانسه، شهر پاریس است. پاریس بزرگ ترین شهر این کشور و مرکز اصلی تجارت و فرهنگ فرانسه است.

جدول کلمات

پاریس

پیشنهاد کاربران

یکی از زبان های خارجی که france مینویسن

فرار، یک کلمه ی تورکی است. هر کلمه ایی اولش فرا داشته باشد . تورکی است. مثل فراق، فراغ، فراخ، فرابنفش، فراموش، فراز، فراخ بال، فراستک ( پرستو ) ، فراستمند، فراخ گام، فراخ دید، فراخ کندوری، فراخ شاخ، فراخ آهنگ، فرانه، فراتر، فرانسه، فرانچسکو. . . . هر کلمه ایی آخرش ار=قهرمان باشد . تورکی هست. مثل سالار، فرار، قاجار، آغاج اری

فرانسه
France

فرانسه دومین کشور بزرگ اروپا پس از روسیه است که در غرب اروپا واقع شده است
پایتخت فرانسه پاریس است
واحد پول فرانسه 💶 یورو است
فرانسه یکی از کشور های قدیمی و پرقدرت و مدرن اروپا به شمار می آید
در فرانسه اکثرا فرانسویان هستند اما قوم های دیگری هم در فرانسه ساکن هستند
فرانسه در جنوب با اسپانیا و ایتالیا و سوییس و در غرب با آلمان و بلژیک و لوکزامبورگ همسایه است
فرانسه همسایه های دریایی نیز دارد :
ایالات متحده آمریکا و کانادا و کوبا و انگلستان و ایرلند و تونس
مردم فرانسه مردم خون گرم و مهربان هستند


کلمات دیگر: