کلمه جو
صفحه اصلی

لوار

فرهنگ فارسی

استانی است در فرانسه که از [ فورز ] و یک بخش از [ بوژوله ] و [ لیونه ] تشکیل میشود . مرکز آن شهر [ سنت اتین] است . دارای ۳ شهرستان ۳۹ بخش ۳۲۷ دهستان است ۴۷۷۴ کیلومتر مربع مساحت ۷۴۲۳۹۶ تن سکنه بهره برداری زغال صنایع : نساجی ابریشم کاری .
نام دپارتمانی متشکل از ویواره ولای ژودان فره ولیونه به فرانسه .

لغت نامه دهخدا

لوار. [ ل ُ ] ( اِخ ) نام رودی به فرانسه و آن شاتودوم ، وندم و لافلش را سیراب سازد و به سارث ریزد و 311 هزار گز درازا دارد.

لوار. ( اِخ ) نام شطی به فرانسه که از قله ژربیه دوژنک به سِون سرچشمه گیرد و لاپوی ، روئن نِور، کسن وژین ، اُرلئان ، بلوا، آمبوآز، تور، سومور، آنسنی ،نانت ، پمبوف و سن نازر را سیراب کند و پس از پیمودن مسیری به درازای 980هزار گز به اقیانوس اطلس ریزد.

لوار. ( اِخ ) ( دپارتمان دولا... ) نام دپارتمانی متشکل از فره و قسمتی از بوژوله و لیونه به فرانسه. دارای 3 آرندیسمان و 32 کانتون و 338 کمون و 664822 تن سکنه.

لوار. ( اِخ ) ( دپارتمان دلاهت... ) نام دپارتمانی متشکل از ویواره ، ولای ، ژودان ، فره و لیونه به فرانسه. دارای 2 آرندیسمان و 29 کانتون و 268 کمون و 251608 تن سکنه.

لوار. (اِخ ) (دپارتمان دولا...) نام دپارتمانی متشکل از فره و قسمتی از بوژوله و لیونه به فرانسه . دارای 3 آرندیسمان و 32 کانتون و 338 کمون و 664822 تن سکنه .


لوار. (اِخ ) (دپارتمان دلاهت ...) نام دپارتمانی متشکل از ویواره ، ولای ، ژودان ، فره و لیونه به فرانسه . دارای 2 آرندیسمان و 29 کانتون و 268 کمون و 251608 تن سکنه .


لوار. [ ل ُ ] (اِخ ) نام رودی به فرانسه و آن شاتودوم ، وندم و لافلش را سیراب سازد و به سارث ریزد و 311 هزار گز درازا دارد.


لوار. (اِخ ) نام شطی به فرانسه که از قله ٔ ژربیه دوژنک به سِون سرچشمه گیرد و لاپوی ، روئن نِور، کسن وژین ، اُرلئان ، بلوا، آمبوآز، تور، سومور، آنسنی ،نانت ، پمبوف و سن نازر را سیراب کند و پس از پیمودن مسیری به درازای 980هزار گز به اقیانوس اطلس ریزد.


دانشنامه عمومی

لوآر. شهرستان لوآر (به فرانسوی: Loire) در ناحیه رون-آلپ در کشور فرانسه واقع شده است.
فرانسه
فهرست شهرهای فرانسه

دانشنامه آزاد فارسی

لِوار (levee)
(یا: بند) کناره ای برآمده در امتداد جوانب آبراهۀ رودخانه. به صورت طبیعی تشکیل می شود. رودخانۀ در حال طغیان کناره های خود را می پوشاند، اما میزان جریان در این بخش کمتر از داخل آبراهه است و لذا سیلت در کناره ها رسوب می کند. براثر طغیان های متوالی، اندازۀ لوار افزایش می یابد و در نهایت ممکن است رودخانه در سطحی بالاتر از دشت سیلابی اطراف خود قرار گیرد. در پایین دست رودخانه های میسی سیپی، در امریکا، و پو، در ایتالیا، لوارهای بزرگی وجود دارد. رودخانۀ هوانگ هو در چین نیز لوارهای وسیعی دارد.

گویش مازنی

/levaar/ زمین یا زمین های پوشیده از خار بوته و علف هرز - تیغ های انبوه که در محلی روییده باشد

۱زمین یا زمین های پوشیده از خار بوته و علف هرز ۲تیغ های انبوه ...


واژه نامه بختیاریکا

( لِوار ) به لِوار یک بیدِن
( لِوار ) کنار؛ مانند

پیشنهاد کاربران

این واژه در منطقه بم و نرماشیر به معنای باد گرم داغ که در تابستان می آید اطلاق می گردد

لُوار ( Lovar ) : در زبان بلوچی یعنی باد سوزان

Lowar
لوار به معنی آتش باد در زبان ملکی گالی بشکرد


کلمات دیگر: