پلنگی
فارسی به انگلیسی
لغت نامه دهخدا
پلنگی. [ پ َ ل َ ] ( اِخ ) رجوع به طایفه شیبانی شود.
فرهنگ عمید
۱. مربوط به پلنگ.
۲. شبیه پوست پلنگ: لباس پلنگی.
۳. (حاصل مصدر ) [قدیمی] تندی و خشمگینی.
۲. شبیه پوست پلنگ: لباس پلنگی.
۳. (حاصل مصدر ) [قدیمی] تندی و خشمگینی.
دانشنامه عمومی
پلنگی ممکن است اشاره به موارد زیر باشد:
پلنگی (جم)
پلنگی (دشتستان)
پلنگی (لامرد)
پلنگی (جم)
پلنگی (دشتستان)
پلنگی (لامرد)
wiki: بخش مرکزی شهرستان جم استان بوشهر در جنوب ایران.
این روستا در دهستان جم قرار دارد و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱۴۲ نفر بوده است.
این روستا در دهستان جم قرار دارد و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱۴۲ نفر بوده است.
wiki: ایران است.
این روستا در دهستان قلعه گنج قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.
این روستا در دهستان قلعه گنج قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.
wiki: استان هرمزگان ایران است.
این روستا در دهستان کریان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۱۷ نفر (۴۲خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان کریان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۱۷ نفر (۴۲خانوار) بوده است.
wiki: پلنگی (میناب)
گویش مازنی
/palangi/ از توابع دهستان بابل کنار شهرستان بابل & از انواع رنگ دام - جایی که محل زیست پلنگ باشد و پلنگ در آن مکان فراوان باشد ۳نام سگ
از توابع دهستان بابل کنار شهرستان بابل
۱از انواع رنگ دام ۲جایی که محل زیست پلنگ باشد و پلنگ در آن ...
پیشنهاد کاربران
روستای شمس آباد پلنگ
. علی آباد پلنگ
در دهستان جهانگیری مسجدسلیمان
محل سکونت تیره رستمی پلنگ *شمس خلیلی *
طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی بهداروند *بختیاروند *
. علی آباد پلنگ
در دهستان جهانگیری مسجدسلیمان
محل سکونت تیره رستمی پلنگ *شمس خلیلی *
طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی بهداروند *بختیاروند *
پلنگی : گستردنی گیاه بافت مانند حصیر و بوریا ، گستردنی از پوست پلنگ
شیر گیرانه سوی من تازد
چون پلنگی به زیرم اندازد
معنی بیت می ترسم که ( دنیا ) شیر گیرانه سوی من بتازد و مرا چون گلیمی به زیر پا اندازد و پی سپر کند .
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 514 )
شیر گیرانه سوی من تازد
چون پلنگی به زیرم اندازد
معنی بیت می ترسم که ( دنیا ) شیر گیرانه سوی من بتازد و مرا چون گلیمی به زیر پا اندازد و پی سپر کند .
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 514 )
کلمات دیگر: