کلمه جو
صفحه اصلی

گس


مترادف گس : دبش

فارسی به انگلیسی

astringent, acrid

acrid


فارسی به عربی

مادة مقلصة

مترادف و متضاد

دبش


acerb (صفت)
ترش، گس، دبش

astringent (صفت)
دقیق، گس، تند و تیز، قابض، داروی قابض، سخت گیر، شاق

acrid (صفت)
تند، گس، دبش، تند خو، سوزاننده، زننده

فرهنگ فارسی

ویژگی مادۀ غذایی‌ای که با خوردن آن در دهان احساس خشکی و جمع‌شدگی ایجاد می‌شود


کارل فردریخ ستاره شناس و ریاضی دان و فیزیکدان آلمانی ( و. برونشویک ۱۷۷۷ - ف. ۱۸۵۵ م . ) . شهرت او بیشتر برای مطالعه و تحقیقاتش درباره مغناطیس الکتریسیته مغناطیسی و خواص و تاثیرات نور میباشد .
مزه ایکه دهان راجمع کندمثل مزه میوه نارس، زمخت
( صفت ) دارای مزه ای مانند مز. مازو و سنجد نارسیده و خرمالو و برخی شرابهای انگوری .
جزیره ای در آسیای صغیر

فرهنگ معین

(گَ ) (ص . ) (عا. ) مزه ای که دهان را می بندد.

لغت نامه دهخدا

گس . [ گ ُ ] (اِخ ) جزیره ای در آسیای صغیر. رجوع به فهرست ایران باستان شود.


گس . [ گ َ ] (ص ) زمخت . عَفِص . مزه ای چون مزه ٔ مازو وسنجد نارسیده و بهی نارسیده . بعض شراب های انگوری که پوست دهان و گلو را فراهم کشد: پوست انار گس است .


گس. [ گ َ ] ( ص ) زمخت. عَفِص. مزه ای چون مزه مازو وسنجد نارسیده و بهی نارسیده. بعض شراب های انگوری که پوست دهان و گلو را فراهم کشد: پوست انار گس است.

گس. [ گ ُ ] ( اِخ ) جزیره ای در آسیای صغیر. رجوع به فهرست ایران باستان شود.

فرهنگ عمید

۱. مزه ای که دهان را جمع کند، مثل مزۀ میوۀ نارس.
۲. زمخت.

دانشنامه عمومی

حالت خشکی و جمع شدگی دهان و گلو ست که پس از خوردن میوه های کال بویژه خرمالو ایجاد می شود.


گس، (به انگلیسی: Guess) شرکت کالای لوکس آمریکایی است، که در زمینه طراحی، تولید و توزیع انواع پوشاک، لوازم جانبی بازار مد، ساعت مچی، جواهرات و عطر نیز تولید می نماید.
شرکت گس در سال ۱۹۸۱ توسط پل مارسیانو تأسیس شد و هم اکنون (۲۰۱۳) مالک شبکه ای از ۴۸۴ شعبه فروشگاه و بوتیک در سراسر جهان است. این شرکت همچنین مالک فروشگاه های زنجیره ای مارسیانو استور نیز می باشد.
دفتر مرکزی و شعبه اصلی فروشگاه های شرکت گس، در شهر لس آنجلس، کالیفرنیا قرار دارد. بخشی از سهام آن در بازار بورس نیویورک مبادله می شود.

فرهنگستان زبان و ادب

{astringent} [علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مادۀ غذایی ای که با خوردن آن در دهان احساس خشکی و جمع شدگی ایجاد می شود

گویش اصفهانی

تکیه ای: gas
طاری: gas
طامه ای: gas
طرقی: gas / owgez
کشه ای: gas / owgez
نطنزی: gas


گویش مازنی

۱گردن ۲توجه کردن ۳گیسو


/ges/ گردن - توجه کردن ۳گیسو

جدول کلمات

مزه ای که دهان را جمع میکند

پیشنهاد کاربران

گس با کسره «گ» در زبان تبری اصطلاحاً به معنای گردن می باشد.

گس یعنی مزه میوه خرمالوی نارس که دهان را چماله میکند

مزه ی خرمالو رو گس میگن


کلمات دیگر: