جگری
فارسی به انگلیسی
pertaining to the liver, hepatic
crimson, purple
hepatic, purple
مترادف و متضاد
کبدی، جگری، سودمند برای جگر، جگری رنگ
فرهنگ فارسی
کنایه از رنگ سیاه که بسرخی زند یا کنایت از خونین یا غم و اندوه تسلی ناپذیر .
رنگ سرخ مایل به قهوهای
مربوط به جگر
لغت نامه دهخدا
فرهنگ عمید
به رنگ سرخ تیرۀ مایل به سیاه.
کلمات دیگر: