کلمه جو
صفحه اصلی

چندک

فرهنگ فارسی

مجموعه‌ای از (n-1) مقدار که فراوانی کل یک جامعه یا یک نمونه را به n قسمت برابر تقسیم می‌کند


چنباتمه . چندک زدن . چنباتمه نشستن

لغت نامه دهخدا

چندک. [ چ ُ دَ ] ( اِ ) چنباتمه. رجوع به چنباتمه شود. چندک زدن. چنباتمه نشستن.

دانشنامه عمومی

چندک ها مقادیری با فاصله های مساوی هستند که از تابع توزیع تجمعی یک متغیر تصادفی انتخاب می شوند به شکلی که مجموعهٔ داده ها را به p قسمت مساوی تقسیم می کنند. ساده ترین چندک، میانه است که داده ها را به ۲ قسمت مساوی تقسیم می کند.
دو-چندک می شود میانه
سه-چندک می شود چندک or چندک → T (سه مقدار که داده ها را به چهار قسمت مساوی تقسیم می کنند)
چهار-چندک می شود چارک (آمار) → Q; تفاوت بین بیشترین و کمترین عدد یک چندک را دامنه بین چارکی می نامند midspread یا middle fifty → IQR = Q3 − Q1
پنج-چندک می شود quintile → QU
شش-چندک می شود sextile → S
هفت-چندک می شود septile
هشت-چندک می شود octile → O
ده-چندک می شود دهک → D (نه مقدار که داده ها را به ده قسمت مساوی تقسیم می کنند)
دوازده-چندک می شود duo-deciles → Dd
شانزده-چندک می شود hexadecile → H
بیست-چندک می شود ventile یا vigintile یا demi-deciles → V
سی و سه-چندک می شود trigintatrecile → TT
صد-چندک می شود صدک → P (نود و نه مقدار که داده ها را به صد قسمت مساوی تقسیم می کنند)
هزار-چندک می شود در هزار → Pr
تعدادی از q-چندک ها نام مشخصی دارند

فرهنگستان زبان و ادب

{quantile} [آمار، ریاضی] مجموعه ای از (n-1 ) مقدار که فراوانی کل یک جامعه یا یک نمونه را به n قسمت برابر تقسیم می کند

گویش مازنی

چمباتمه


/chendek/ چمباتمه


کلمات دیگر: