[امالی] خواجه عبدالله مشهور به [ طبقات انصاری] در باب حقایق عرفانی است که بزبان هروی قدیم انشائ شده و آن تفصیلی است از کتاب طبقات الصوفیه ابو عبدالرحمن محمد سلمی ( ف. ۴۱۲ ه.ق . ) که بعریی تالیف شده بود. متن آنرا حبیبی فاضل افغانی بطبع رسانیده. جامی شاعر معروف این کتاب را با تصرفاتی بفارسی معمول عصر خود در آورد و [ نفحات الانس ] نامید.
طبقات الصوفیه
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
طبقات الصوفیه یکی از متون کهن فارسی نوشته شده در حوزه هرات (قرن پنجم هجری) است. این کتاب حاصل املای سخنان خواجه عبدالله انصاری در مجالس وعظ است که به دست یکی از شاگردانش نوشته شده است.
wiki: طبقات الصوفیه
دانشنامه آزاد فارسی
طبقات الصوفیه (عربی). طَبَقاتُ الصُّوفیه (۲)
تألیف ابوعبدالرحمن سُلَمی، کتابی به عربی در عرفان. سلمی در خاتمۀ این کتاب می آورد که آن را در پنج طبقه از طبقات صوفیه، و هر طبقه را در ذکر بیست شیخ، و کم یا بیش، بیست حکایت از هر شیخ تدوین کرده است، اما نسخۀ چاپی آن، مشتمل بر ذکر ۱۰۴ شیخ است. به عنوان متمم این کتاب، رساله ای دیگر با نام ذکرالنِّسْوَة المتعبِّدات الصّوفیات نوشت و در آن از ۸۴ زن صوفی یاد کرد. این هر دو کتاب، مُنْضَم به هم یا جداگانه به چاپ رسیده اند. نیز ← طبقات الصوفیه (۱)
تألیف ابوعبدالرحمن سُلَمی، کتابی به عربی در عرفان. سلمی در خاتمۀ این کتاب می آورد که آن را در پنج طبقه از طبقات صوفیه، و هر طبقه را در ذکر بیست شیخ، و کم یا بیش، بیست حکایت از هر شیخ تدوین کرده است، اما نسخۀ چاپی آن، مشتمل بر ذکر ۱۰۴ شیخ است. به عنوان متمم این کتاب، رساله ای دیگر با نام ذکرالنِّسْوَة المتعبِّدات الصّوفیات نوشت و در آن از ۸۴ زن صوفی یاد کرد. این هر دو کتاب، مُنْضَم به هم یا جداگانه به چاپ رسیده اند. نیز ← طبقات الصوفیه (۱)
wikijoo: طبقات_الصوفیه_(عربی)
طبقات الصوفیه (فارسی). طَبَقاتُ الصُّوفیّه (۱)
املای خواجه عبدالله انصاری، کتابی به فارسی، در عرفان. نیمی از این کتاب نقل آزاد و تحریرگونۀ طبقات الصوفیۀ عبدالرحمن سُلَمی است که انصاری در مجالس ذکر و درس بازگفته و یکی از حاضران آن را تدوین کرده است. و نیمۀ دیگر حاصلِ ذوقِ خود او یا برگرفته از دیگر کتب صوفیان است. این کتاب هم در شناخت رجال تصوف و هم شماری از آداب و معارف آنان حائز اهمیت است. بارها به چاپ رسیده و چاپی معتبر از آن به تصحیح محمد سرور مولایی منتشر شده است.
املای خواجه عبدالله انصاری، کتابی به فارسی، در عرفان. نیمی از این کتاب نقل آزاد و تحریرگونۀ طبقات الصوفیۀ عبدالرحمن سُلَمی است که انصاری در مجالس ذکر و درس بازگفته و یکی از حاضران آن را تدوین کرده است. و نیمۀ دیگر حاصلِ ذوقِ خود او یا برگرفته از دیگر کتب صوفیان است. این کتاب هم در شناخت رجال تصوف و هم شماری از آداب و معارف آنان حائز اهمیت است. بارها به چاپ رسیده و چاپی معتبر از آن به تصحیح محمد سرور مولایی منتشر شده است.
wikijoo: طبقات_الصوفیه_(فارسی)
دانشنامه اسلامی
[ویکی نور] طبقات الصوفیه (انصاری هروی). طبقات الصوفیة، مجموعه ی تقریرات پیر هرات، خواجه عبدالله انصاری، در مجالس تذکر است که به وسیله ی یکی از مریدان او تدوین می شده است. کتاب، اثری است ادبی - عرفانی، به زبان فارسی و در باره طبقه بندی عارفان و شناسایی سلسله های صوفیان.
در «طبقات الصوفیة» علاوه بر نقد و نظر و تفسیر و تحلیل احوال و اقوال مشایخ و غیر از مناجات های خواجه عبدالله انصاری، فصل های مستقل دیگری وجود دارد که در آن، اصول نظرات و آرا و عقاید وی، به تفصیل بیان شده و به این ترتیب این کتاب به صورت مأخذی عمده، اساسی و معتبر برای شناخت اندیشه های معنوی و عرفانی او تبدیل شده و ارزش «طبقات الصوفیة» را چند برابر کرده است.
متأسفانه در منابع موجود، به سال یا سال هایی که پیر هرات، «طبقات» را بر مریدان املا می فرموده است، اشارتی وجود ندارد؛ حال آنکه دوره های تفسیر خواجه عبدالله انصاری و سال های آن، حتی سوره ها و آیات را با سالی که در آن پیر هرات به تفسیر آنها پرداخته است، قید کرده اند .
تصحیح و مقابله کتاب، توسط دکتر محمدسرور مولایی صورت گرفته است.
در این کتاب، صوفیان به شش طبقه تقسیم شده اند. در هر طبقه، نام و نشان گروهی از شخصیت های عرفانی و صوفی و سخنانی تأمل برانگیز از آنها نقل شده است. طبقه اول، با ابوهاشم صوفی آغاز شده که اولین شخصیتی بوده که در تاریخ تصوف و عرفان اسلامی، صوفی نامیده شد و طبقه ششم، با ابوعلی دقاق پایان یافته که در سال 405ق، درگذشته است. بعد از این شش طبقه، فصلی تحت عنوان «فصل فی المعرفة و التوحید» آمده است.
در «طبقات الصوفیة» علاوه بر نقد و نظر و تفسیر و تحلیل احوال و اقوال مشایخ و غیر از مناجات های خواجه عبدالله انصاری، فصل های مستقل دیگری وجود دارد که در آن، اصول نظرات و آرا و عقاید وی، به تفصیل بیان شده و به این ترتیب این کتاب به صورت مأخذی عمده، اساسی و معتبر برای شناخت اندیشه های معنوی و عرفانی او تبدیل شده و ارزش «طبقات الصوفیة» را چند برابر کرده است.
متأسفانه در منابع موجود، به سال یا سال هایی که پیر هرات، «طبقات» را بر مریدان املا می فرموده است، اشارتی وجود ندارد؛ حال آنکه دوره های تفسیر خواجه عبدالله انصاری و سال های آن، حتی سوره ها و آیات را با سالی که در آن پیر هرات به تفسیر آنها پرداخته است، قید کرده اند .
تصحیح و مقابله کتاب، توسط دکتر محمدسرور مولایی صورت گرفته است.
در این کتاب، صوفیان به شش طبقه تقسیم شده اند. در هر طبقه، نام و نشان گروهی از شخصیت های عرفانی و صوفی و سخنانی تأمل برانگیز از آنها نقل شده است. طبقه اول، با ابوهاشم صوفی آغاز شده که اولین شخصیتی بوده که در تاریخ تصوف و عرفان اسلامی، صوفی نامیده شد و طبقه ششم، با ابوعلی دقاق پایان یافته که در سال 405ق، درگذشته است. بعد از این شش طبقه، فصلی تحت عنوان «فصل فی المعرفة و التوحید» آمده است.
wikinoor: زین الدین محمد عبدالرئوف مناوی (1021-952ق)، مجموعه ای پنج جلدی است که در جلد اول تا سوم «الطبقات الکبری»، با نام «الکواکب الدریة فی تراجم السادة الصوفیة» و در جلد چهارم «الطبقات الصغری»، با نام «إرغام أولیاء الشیطان بذکر مناقب أولیاء الرحمن» ذکر شده است. کتاب توسط محمد ادیب الجادر تحقیق و تصحیح شده است.
کتاب مشتمل بر مقدمه محقق، مقدمه مؤلف و متن اصلی است. در متن سه جلد اول کتاب پس از هشت باب در سیره پیامبر اکرم(ص)، شرح حال اولیای الهی و صوفیان در یازده طبقه به ترتیب حروف الفبا ذکر شده است. جلد چهارم کتاب مشتمل بر مقدمه ای مجزا و کلیاتی در شش باب (در ترغیب به حب اولیای الهی و رد بر منکرین آنها و نیز 59 اصل در علم تصوف) و پس از آن شرح حال اعلام تصوف به ترتیب حروف الفباست. تمام جلد پنجم به فهارس اختصاص یافته است.
محقق اثر در مقدمه اش پس از ذکر توضیحاتی درباره تصوف و تأکید بر اینکه تصوف - که بسیاری آن را خیر محض و دیگران آن را شر و وبال بر امت دانسته اند - جزو جدانشدنی از تاریخ امت اسلامی است، خاطرنشان کرده است که در گذشته محققین از توجه به آثار صوفیان پرهیز می کردند تا جایی که پرداختن به آثار آنها ننگی برای صاحبش بود. وی سپس مقدمه اش را در دو بخش ارائه کرده است: در بخش اول زندگی نامه و آثار نویسنده به قلم فرزندش با نام «إعلام الحاضر و البادی بمقام والدی الشیخ عبدالرئوف المناوی الحدادی» و در بخش دوم، مباحث کتاب و چگونگی تحقیق آن مطرح شده است.
نویسنده، مقدمه را با این عبارت آغاز کرده که کرامت، «ظهور امر خارق عادت به دست ولی خدا، مقرون به طاعت و عرفان، بدون ادعای نبوت است. کرامت برای دلالت بر صدق و فضل یا قوت یقین صاحبش یا مانند آن است». وی کرامت را امری جایز دانسته که به حسب نصوص قرآنی و روایات نبوی واقع شده است. پس از آن هفت دلیل معتزله بر انکار کرامات اولیای الهی را ذکر کرده و یک به یک پاسخ داده است. نویسنده، معتقد است که کرامات، انواع فراوانی دارد و به بیست نوع از آنها اشاره کرده که زنده کردن مردگان، شکافتن و خشک شدن دریا و اخبار از غیب از آن جمله است. پس از آن دلائلی بر کرامت اولیا ذکر و سپس در خاتمه بر این نکته تأکید کرده که برخلاف عقائد برخی کرامیه، ولی خدا به درجه نبی نخواهد رسید و با رسیدن به کمال ولایت - برخلاف آنچه اهل الحاد و اتحاد ادعا کرده اند - تکالیف از او ساقط نمی شود.
اولین باب کتاب با ذکر سیره رسول الله(ص) از ولادت تا وفات ایشان آغاز شده است. ذکر نسب آن حضرت تا معدّ بن عدنان و خلاصه ای از شرح حال و حوادث حیات آن حضرت در این باب ذکر شده است. پس از آن تا باب هشتم کتاب، صفات ظاهری و باطنی، معجزات، خصائص، سخنان، ادعیه و وفات آن حضرت بیان شده است.
کتاب مشتمل بر مقدمه محقق، مقدمه مؤلف و متن اصلی است. در متن سه جلد اول کتاب پس از هشت باب در سیره پیامبر اکرم(ص)، شرح حال اولیای الهی و صوفیان در یازده طبقه به ترتیب حروف الفبا ذکر شده است. جلد چهارم کتاب مشتمل بر مقدمه ای مجزا و کلیاتی در شش باب (در ترغیب به حب اولیای الهی و رد بر منکرین آنها و نیز 59 اصل در علم تصوف) و پس از آن شرح حال اعلام تصوف به ترتیب حروف الفباست. تمام جلد پنجم به فهارس اختصاص یافته است.
محقق اثر در مقدمه اش پس از ذکر توضیحاتی درباره تصوف و تأکید بر اینکه تصوف - که بسیاری آن را خیر محض و دیگران آن را شر و وبال بر امت دانسته اند - جزو جدانشدنی از تاریخ امت اسلامی است، خاطرنشان کرده است که در گذشته محققین از توجه به آثار صوفیان پرهیز می کردند تا جایی که پرداختن به آثار آنها ننگی برای صاحبش بود. وی سپس مقدمه اش را در دو بخش ارائه کرده است: در بخش اول زندگی نامه و آثار نویسنده به قلم فرزندش با نام «إعلام الحاضر و البادی بمقام والدی الشیخ عبدالرئوف المناوی الحدادی» و در بخش دوم، مباحث کتاب و چگونگی تحقیق آن مطرح شده است.
نویسنده، مقدمه را با این عبارت آغاز کرده که کرامت، «ظهور امر خارق عادت به دست ولی خدا، مقرون به طاعت و عرفان، بدون ادعای نبوت است. کرامت برای دلالت بر صدق و فضل یا قوت یقین صاحبش یا مانند آن است». وی کرامت را امری جایز دانسته که به حسب نصوص قرآنی و روایات نبوی واقع شده است. پس از آن هفت دلیل معتزله بر انکار کرامات اولیای الهی را ذکر کرده و یک به یک پاسخ داده است. نویسنده، معتقد است که کرامات، انواع فراوانی دارد و به بیست نوع از آنها اشاره کرده که زنده کردن مردگان، شکافتن و خشک شدن دریا و اخبار از غیب از آن جمله است. پس از آن دلائلی بر کرامت اولیا ذکر و سپس در خاتمه بر این نکته تأکید کرده که برخلاف عقائد برخی کرامیه، ولی خدا به درجه نبی نخواهد رسید و با رسیدن به کمال ولایت - برخلاف آنچه اهل الحاد و اتحاد ادعا کرده اند - تکالیف از او ساقط نمی شود.
اولین باب کتاب با ذکر سیره رسول الله(ص) از ولادت تا وفات ایشان آغاز شده است. ذکر نسب آن حضرت تا معدّ بن عدنان و خلاصه ای از شرح حال و حوادث حیات آن حضرت در این باب ذکر شده است. پس از آن تا باب هشتم کتاب، صفات ظاهری و باطنی، معجزات، خصائص، سخنان، ادعیه و وفات آن حضرت بیان شده است.
wikinoor: طبقات_الصوفیة_(مناوی)
کلمات دیگر: