خواجه عبدالله بن محمد انصاری هروی بسال ۳۹۶ ه.ق . متولد شد و معاصر الب ارسلان سلجوقی و خواجه نظام الملک بود .
خواجه عبدالله انصاری
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
ابواسماعیل عبدالله بن ابی منصور محمد (زادهٔ ۲ شعبان ۳۹۶ ه.ق/ ۳۸۵ ه.ش / ۱۰۰۶ م. در شهر هرات درگذشتهٔ ۲۲ ذی الحجه ۴۸۱ ه.ق/ ۴۶۷ ه.ش / ۱۰۸۸ م) در هرات معروف به «پیر هرات» و «پیر انصار» و «خواجه عبدالله انصاری» و «انصاری هروی»، دانشمند و عارف صوفی مسلک خراسان قدیم بود. او به عنوان یکی از نوابغ ادبی و چهره های شاخص ایرانی و خراسان قدیم در قرن ۱۱ میلادی/ ۵ ه.ق شناخته می شود که به عنوان مفسر قرآن، محدث، اهل فن جدل و استاد اخلاق، دستی بر آتش داشته است. عمده شهرت وی بخاطر فن سخنوری، اشعار و متون نغز و بی مانندش، بخصوص در مدح و ثنای خداوند به زبان های عربی و فارسی بوده است.
.mw-parser-output .b{text-align:justify;text-align-last:justify;border:0}.mw-parser-output .beyt{white-space:nowrap}هرکس که ترا شناخت جان را چه کندفرزند و عیال و خانمان را چه کنددیوانه کنی، هر دو جهانش بخشیدیوانه تو هردو جهان را چه کند
در راه خدا دو کعبه آمد حاصلیک کعبه صورت است و یک کعبه دلتا توانی زیارت دل ها کنکافزون ز هزار کعبه باشد یک دل
ابوجهل از کعبه می آید ابراهیم ز بتخانهکار به عنایت تو بود باقی بهانهشخصیتویرایششیخ نور الدین عبد الرحمن جامی (مرگ در ۸۹۸ ق) در کتاب نفحات الانس من حضرات القدس می گوید: "ابو اسماعیل عبدالله بن ابی منصور محمد الانصاری الهروی قدس الله تعالی سره، لقب وی شیخ الاسلام است.وی از فرزندان ابو منصور مت الانصاری است؛ و مت انصاری پسر ابو ایوب انصاری است که صاحب رحل رسول خدا است، یعنی پیامبر اسلام هنگام مهاجرت به مدینه در خانه او فرود آمد؛ و مت انصاری در زمان خلافت عثمان با احنف بن قیس به خراسان آمده بود و در هرات ساکن شد. ابوایوب در شمار اهل صفّه بود.پیری و پایان عمرویرایشنابینائی هر دو چشم خواجه در سن هفتاد سالگی برای وی که عمری به آموزش و آموختن خو کرده بود بسیار گران آمد، اما همچنان به فعالیت ارشاد شاگردان ادامه می داد و مطالب را به آن ها املاء می نمود.خواجه عبدالله انصاری بعد از یک عمر آموزش، بحث و ارشاد و پس از تحمل چندین نوبت تبعید و حبس، عاقبت در سحرگاه جمعه ۲۲ ذی الحجه سال ۴۸۱ هجری در سن هشتاد و پنج سالگی در زادگاهش در هرات دنیا را وداع گفت.آثارویرایش
طبقات الصوفیه
الکشف عن منازل السائرین
نصایح
ذم الکلام
زادالعارفین
صد میدان
مناقب اهل الاثار
انوار التحقیق
پرده حجاب حقیقت ایمان
شکر و سکر
صد پند
گنجنامه
مجموعه رسائل که در بردارنده این رسالات است:
رساله دل و جان
کنز السالکین
رساله واردات
رساله قلندرنامه
هفت حصار
محبت نامه
رساله مقولات و الهی نامه
مناجات نامه
مقالات
مقامات
وی از اعقاب ابوایوب انصاری است که صحابهٔ پیغمبر بود. مادرش از مردم بلخ بود و عبدالله خود در هرات یکی از شهرهای غربی افغانستان کنونی متولد شد و از کودکی زبانی گویا و طبعی توانا داشت چنان که شعر فارسی و عربی را نیکو می سرود و در جوانی در علوم ادبی و دینی و حفظ اشعار عرب مشهور بود و مخصوصاً در حدیث قوی بود و آمالی بسیار داشت و در فقه روش امام حنبل را پیروی می کرد.
وی در تصوف از استادان زیادی تعلیم گرفت ودو بار به دیدار شیخ ابوالحسن خرقانی شتافت و این دیدارها تاًثیر زیادی در روحیات و منش وی داشته است. محل اقامتش بیشتر در هرات بود و در آنجا تا پایان زندگانی به تعلیم و ارشاد اشتغال داشت.
انصاری شعر می سرود ولیکن بیشتر شهرت وی به جهت رسالات و کتب مشهوری است که تألیف کرده است و از آن جمله است ترجمهٔ املاء طبقات الصوفیهٔ سلمی به لهجه هروی و تفسیر قرآن که اساس کار میبدی در تألیف کشف الاسرار قرار گرفته است.
.mw-parser-output .b{text-align:justify;text-align-last:justify;border:0}.mw-parser-output .beyt{white-space:nowrap}هرکس که ترا شناخت جان را چه کندفرزند و عیال و خانمان را چه کنددیوانه کنی، هر دو جهانش بخشیدیوانه تو هردو جهان را چه کند
در راه خدا دو کعبه آمد حاصلیک کعبه صورت است و یک کعبه دلتا توانی زیارت دل ها کنکافزون ز هزار کعبه باشد یک دل
ابوجهل از کعبه می آید ابراهیم ز بتخانهکار به عنایت تو بود باقی بهانهشخصیتویرایششیخ نور الدین عبد الرحمن جامی (مرگ در ۸۹۸ ق) در کتاب نفحات الانس من حضرات القدس می گوید: "ابو اسماعیل عبدالله بن ابی منصور محمد الانصاری الهروی قدس الله تعالی سره، لقب وی شیخ الاسلام است.وی از فرزندان ابو منصور مت الانصاری است؛ و مت انصاری پسر ابو ایوب انصاری است که صاحب رحل رسول خدا است، یعنی پیامبر اسلام هنگام مهاجرت به مدینه در خانه او فرود آمد؛ و مت انصاری در زمان خلافت عثمان با احنف بن قیس به خراسان آمده بود و در هرات ساکن شد. ابوایوب در شمار اهل صفّه بود.پیری و پایان عمرویرایشنابینائی هر دو چشم خواجه در سن هفتاد سالگی برای وی که عمری به آموزش و آموختن خو کرده بود بسیار گران آمد، اما همچنان به فعالیت ارشاد شاگردان ادامه می داد و مطالب را به آن ها املاء می نمود.خواجه عبدالله انصاری بعد از یک عمر آموزش، بحث و ارشاد و پس از تحمل چندین نوبت تبعید و حبس، عاقبت در سحرگاه جمعه ۲۲ ذی الحجه سال ۴۸۱ هجری در سن هشتاد و پنج سالگی در زادگاهش در هرات دنیا را وداع گفت.آثارویرایش
طبقات الصوفیه
الکشف عن منازل السائرین
نصایح
ذم الکلام
زادالعارفین
صد میدان
مناقب اهل الاثار
انوار التحقیق
پرده حجاب حقیقت ایمان
شکر و سکر
صد پند
گنجنامه
مجموعه رسائل که در بردارنده این رسالات است:
رساله دل و جان
کنز السالکین
رساله واردات
رساله قلندرنامه
هفت حصار
محبت نامه
رساله مقولات و الهی نامه
مناجات نامه
مقالات
مقامات
وی از اعقاب ابوایوب انصاری است که صحابهٔ پیغمبر بود. مادرش از مردم بلخ بود و عبدالله خود در هرات یکی از شهرهای غربی افغانستان کنونی متولد شد و از کودکی زبانی گویا و طبعی توانا داشت چنان که شعر فارسی و عربی را نیکو می سرود و در جوانی در علوم ادبی و دینی و حفظ اشعار عرب مشهور بود و مخصوصاً در حدیث قوی بود و آمالی بسیار داشت و در فقه روش امام حنبل را پیروی می کرد.
وی در تصوف از استادان زیادی تعلیم گرفت ودو بار به دیدار شیخ ابوالحسن خرقانی شتافت و این دیدارها تاًثیر زیادی در روحیات و منش وی داشته است. محل اقامتش بیشتر در هرات بود و در آنجا تا پایان زندگانی به تعلیم و ارشاد اشتغال داشت.
انصاری شعر می سرود ولیکن بیشتر شهرت وی به جهت رسالات و کتب مشهوری است که تألیف کرده است و از آن جمله است ترجمهٔ املاء طبقات الصوفیهٔ سلمی به لهجه هروی و تفسیر قرآن که اساس کار میبدی در تألیف کشف الاسرار قرار گرفته است.
wiki: خواجه عبدالله انصاری
دانشنامه آزاد فارسی
خواجه عبدالله اَنصاری (هرات ۳۹۶ـ همان جا ۴۸۱ق)
پیرِهَری و شیخ الاسلام هرات، مفسر، محدث، صوفی و شاعر ایرانی. نسب او به ابوایوب انصاری می رسد. علوم مقدماتی را در زادگاهش آموخت. در جوانی در ادب فارسی، عربی و علوم دینی آوازه یافت و رفته رفته در حدیث و تفسیر نیز از سرآمدان روزگار خود شد. با آن که استادانش در حدیث و فقه شافعی مذهب بودند، بعدها مذهب حنبلی را برگزید. مدتی را در نیشابور گذراند و پس از آن به بغداد، خراسان و مکه سفر کرد و به تحصیل علم حدیث پرداخت. در راه بازگشت به هرات به شیخ ابوالحسن خرقانی دست ارادت داد. چون در فقه و حدیث و تفسیر استاد بود، به شیخ الاسلام هرات مشهور شد. با این که در هرات مخالفانش چندین بار او را تهدید و از شهر تبعید کردند، از برپا کردن مجالس تفسیر و حدیث دست برنمی داشت. بیشتر شهرت خواجه عبدالله به سبب نوشتن تفسیری بر قرآن و تحریر فارسی طبقات الصوفیۀ ابوعلی عبدالرحمان سُلَّمی است که آن را به لهجۀ هروی در مجالس وعظ خود می گفته و پاره ای مطالب نیز به آن افزوده است. سبک او در نگارش میان نثر مرسل و نثر مصنوع است. عبدالله انصاری نخستین سجع ساز فارسی به شمار می رود. از آیات و احادیث در قرینه های سجع خود بهره برده و مناجات ها و مجالس او معروف است. تألیفات و اشعار او به زبان های فارسی و عربی است. از دیگر آثارش: منازل السائرین؛ صد میدان؛ رسالۀ الهی نامه در تصوف که منسوب به اوست؛ مناجات؛ ذم الکلام واهله به عربی در ردّ کلام معتزله و اشعریان. برخی رسالات خواجه عبدالله در رسائل خواجه عبدالله انصاری چاپ شده است (تهران، ۱۳۱۹ش).
پیرِهَری و شیخ الاسلام هرات، مفسر، محدث، صوفی و شاعر ایرانی. نسب او به ابوایوب انصاری می رسد. علوم مقدماتی را در زادگاهش آموخت. در جوانی در ادب فارسی، عربی و علوم دینی آوازه یافت و رفته رفته در حدیث و تفسیر نیز از سرآمدان روزگار خود شد. با آن که استادانش در حدیث و فقه شافعی مذهب بودند، بعدها مذهب حنبلی را برگزید. مدتی را در نیشابور گذراند و پس از آن به بغداد، خراسان و مکه سفر کرد و به تحصیل علم حدیث پرداخت. در راه بازگشت به هرات به شیخ ابوالحسن خرقانی دست ارادت داد. چون در فقه و حدیث و تفسیر استاد بود، به شیخ الاسلام هرات مشهور شد. با این که در هرات مخالفانش چندین بار او را تهدید و از شهر تبعید کردند، از برپا کردن مجالس تفسیر و حدیث دست برنمی داشت. بیشتر شهرت خواجه عبدالله به سبب نوشتن تفسیری بر قرآن و تحریر فارسی طبقات الصوفیۀ ابوعلی عبدالرحمان سُلَّمی است که آن را به لهجۀ هروی در مجالس وعظ خود می گفته و پاره ای مطالب نیز به آن افزوده است. سبک او در نگارش میان نثر مرسل و نثر مصنوع است. عبدالله انصاری نخستین سجع ساز فارسی به شمار می رود. از آیات و احادیث در قرینه های سجع خود بهره برده و مناجات ها و مجالس او معروف است. تألیفات و اشعار او به زبان های فارسی و عربی است. از دیگر آثارش: منازل السائرین؛ صد میدان؛ رسالۀ الهی نامه در تصوف که منسوب به اوست؛ مناجات؛ ذم الکلام واهله به عربی در ردّ کلام معتزله و اشعریان. برخی رسالات خواجه عبدالله در رسائل خواجه عبدالله انصاری چاپ شده است (تهران، ۱۳۱۹ش).
wikijoo: خواجه_عبدالله_انصاری
نقل قول ها
خواجه عبدالله انصاری معروف به «پیر هرات»، از شاعران و عارفان بزرگ قرن پنجم هجری است. زادروز: ۳۹۶ هجری قمری برابر با ۴ مه ۱۰۰۶ میلادی در هرات. وی در تاریخ ۴۸۱ هجری قمری برابر با ۱۰۸۸ میلادی درگذشت.
• «الهی! دانایی ده که از راه نیفتیم و بینایی ده که در چاه نیفتیم.»• «الهی! آفریدی رایگان و روزی دادی رایگان، بیامرز رایگان که تو خدایی نه بازرگان.»• «الهی! بنیاد توحید ما خراب مکن و باغ امید ما بی آب مکن.»• «الهی! می بینی و می دانی و برآوردن می توانی.»• «الهی! بود و نابود من تو را یکسان، از غم مرا به شادی رسان.»• «الهی! حاضری چه جویم، ناظری چه گویم.»• «الهی نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان.• «الهی چون در تو نگرم از جمله تاج دارانم و چون در خود نگرم از جمله خاکسارانم خاک بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم و شیطان را شاد
• «الهی! دانایی ده که از راه نیفتیم و بینایی ده که در چاه نیفتیم.»• «الهی! آفریدی رایگان و روزی دادی رایگان، بیامرز رایگان که تو خدایی نه بازرگان.»• «الهی! بنیاد توحید ما خراب مکن و باغ امید ما بی آب مکن.»• «الهی! می بینی و می دانی و برآوردن می توانی.»• «الهی! بود و نابود من تو را یکسان، از غم مرا به شادی رسان.»• «الهی! حاضری چه جویم، ناظری چه گویم.»• «الهی نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان.• «الهی چون در تو نگرم از جمله تاج دارانم و چون در خود نگرم از جمله خاکسارانم خاک بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم و شیطان را شاد
wikiquote: خواجه_عبدالله_انصاری
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] خواجه عبدالله انصاری در روز جمعه وقت غروب خورشید، دوم شعبان سال ۳۹۶ هجری قمری در هرات به دنیا آمد. وی از علمای شیعه بوده است. و به گفته خودش هر حدیثی را که از زیر قلمش رد می شد حفظ می کرد و سیصد هزار حدیث با هزاران هزار اسناد یاد دارد. به وی لقب شیخ الاسلام داده اند.
مورخان و تذکره نویسان اتفاق نظر دارند که تاریخ ولادت خواجه روز جمعه وقت غروب خورشید، دوم شعبان سال ۳۹۶ هجری قمری در فصل بهار بوده است، استاد سرژبورکوی می گوید: در بعضی نسخه های خطی نفحات الانس اشتباها ۳۷۶ آمده است. خواجه می گوید: «پدر من ابو منصور در بلخ با شریف حمزه عقیلی می بوده است، وقتی زنی با شریف گفت که: ابو منصور را بگوی که مرا به زنی (همسری) کند! پدر من گفته است که: من هرگز زن نخواهم، و آن را رد کرده است. شریف گفته است که: آخر زن بخواهی و ترا پسری آید و چه پسری! چون به هرات آمده است و زن خواسته و من به زمین آمده ام. ولادت من روز جمعه بوده است در وقت غروب آفتاب، الثانی من شعبان، سنه ست و تسعین و ثلاثمائة، (۲/شعبان/۳۹۶ ق) و هم وی گفته است: من ربیعی ام، در وقت بهار زاده ام و بهار را سخت دوست دارم. آفتاب به هفدهم درجه ثور بوده است که من زاده ام هرگاه که آفتاب به آنجا رسد سال من تمام گردد و آن میانه بهار بود وقت گل و ریاحین.»
زادگاه
استاد سرژبورکوی در کتاب سرگذشت پیر هرات می گوید: نور الدین عبد الرحمن جامی در کتاب «مناقب شیخ الاسلام» از زبان خواجه می نویسد: «به قهندز زاده ام و آنجا بزرگ شده ام». قهندز: حصار قدیم (کهن دژ) هرات است، امروز در آنجا محلی را نشان می دهند که خانه خانواده خواجه است. این خانه نزدیک تربت ابوالقاسم بن امام جعفر صادق علیه السّلام است.
شخصیت
شیخ نور الدین عبد الرحمن جامی (متوفی ۸۹۸) ق در کتاب نفحات الانس من حضرات القدس می گوید: «ابو اسماعیل عبدالله بن ابی منصور محمد الانصاری الهروی قدس الله تعالی سره، لقب وی شیخ الاسلام است. وی از فرزندان ابو منصور مت الانصاری است. و مت انصاری پسر ابو ایوب انصاری است که صاحب رحل رسول خدا است صلی الله علیه و آله وسلّم در آن وقت که به مدینه هجرت کردند. و مت انصاری در زمان خلافت عثمان با احنف بن قیس به خراسان آمده بود و در هرات ساکن شد.»
تحصیلات
...
مورخان و تذکره نویسان اتفاق نظر دارند که تاریخ ولادت خواجه روز جمعه وقت غروب خورشید، دوم شعبان سال ۳۹۶ هجری قمری در فصل بهار بوده است، استاد سرژبورکوی می گوید: در بعضی نسخه های خطی نفحات الانس اشتباها ۳۷۶ آمده است. خواجه می گوید: «پدر من ابو منصور در بلخ با شریف حمزه عقیلی می بوده است، وقتی زنی با شریف گفت که: ابو منصور را بگوی که مرا به زنی (همسری) کند! پدر من گفته است که: من هرگز زن نخواهم، و آن را رد کرده است. شریف گفته است که: آخر زن بخواهی و ترا پسری آید و چه پسری! چون به هرات آمده است و زن خواسته و من به زمین آمده ام. ولادت من روز جمعه بوده است در وقت غروب آفتاب، الثانی من شعبان، سنه ست و تسعین و ثلاثمائة، (۲/شعبان/۳۹۶ ق) و هم وی گفته است: من ربیعی ام، در وقت بهار زاده ام و بهار را سخت دوست دارم. آفتاب به هفدهم درجه ثور بوده است که من زاده ام هرگاه که آفتاب به آنجا رسد سال من تمام گردد و آن میانه بهار بود وقت گل و ریاحین.»
زادگاه
استاد سرژبورکوی در کتاب سرگذشت پیر هرات می گوید: نور الدین عبد الرحمن جامی در کتاب «مناقب شیخ الاسلام» از زبان خواجه می نویسد: «به قهندز زاده ام و آنجا بزرگ شده ام». قهندز: حصار قدیم (کهن دژ) هرات است، امروز در آنجا محلی را نشان می دهند که خانه خانواده خواجه است. این خانه نزدیک تربت ابوالقاسم بن امام جعفر صادق علیه السّلام است.
شخصیت
شیخ نور الدین عبد الرحمن جامی (متوفی ۸۹۸) ق در کتاب نفحات الانس من حضرات القدس می گوید: «ابو اسماعیل عبدالله بن ابی منصور محمد الانصاری الهروی قدس الله تعالی سره، لقب وی شیخ الاسلام است. وی از فرزندان ابو منصور مت الانصاری است. و مت انصاری پسر ابو ایوب انصاری است که صاحب رحل رسول خدا است صلی الله علیه و آله وسلّم در آن وقت که به مدینه هجرت کردند. و مت انصاری در زمان خلافت عثمان با احنف بن قیس به خراسان آمده بود و در هرات ساکن شد.»
تحصیلات
...
wikifeqh: فقیه و عارف قرن پنجم است که به سبب رسیدن نسبش به ابوایوب انصاری معروف به خواجه عبدالله انصاری است. اثر معروف او «مناجات نامه» است.
ابواسماعیل عبدالله بن ابی منصور محمد متولد دوم شعبان سال ۳۹۶ هجری قمری در کهندژ هرات می باشد، پدرش از نوادگان ابو ایوب انصاری صحابی رسول الله(ص) است. ابوایوب کسی است که رسول خدا(ص) هنگام هجرت از مکه به مدینه مدتی در خانه اش سکنی گزید.
این عارف نامدار، معروف به پیرهرات، پیر انصار، خواجه عبدالله انصاری، انصاری هروی و شیخ الاسلام می باشد که این لقب آخر را ظاهراً نخستین بار خلیفه عباسی "المقتدی" در سال 474 ق به او داد و از آن پس این لقب برای پیر هرات علم شده و رسمیت یافته است.
خداوند به عبدالله هوش و حافظه ای خارق العاده عطا کرده بود و شاید بدلیل همین هوش سرشار وشگفت بود که او را خیلی زود یعنی در سن چهار سالگی به مدرسه فرستاند، اﺑﻮﻣﻨﺼﻮر ﭘﺪر خواجه عبدالله در ﺗرﺑﻴﺖ و ﺁﻣﻮزش ﻓﺮزﻧﺪ بسیار کوشید.
عبداالله مراحل و مراتب کسب علم و فضل و دانش و کمال را یکی پس از دیگری می پیمود. استعداد و حافظه او از همان زمان توجه استادان او را که با دقت بوسیله پدرش انتخاب شده بودند به خود جلب میکرد. روش او در کسب علم و دانش چنین بود که بامداد برای قرآن خواندن نزد مقری میرفت و پس از آن به درس خواندن مشغول میشد، مشق روی ورق مینوشت و از حفظ میکرد، هنگامی که از این کارها فراغت می یافت چاشتگاه بود و زمان رفتن نزد ادیب و نوشتن و حفظ کردن. او ساعات روز و شب را برای انجام درسهای مختلف تقسیم کرده بود.
در نه سالگی بدان درجه از فهم و دانش رسیده بود که می توانست از محضر استادانی چون قاضی ابومنصور ازدی و جارودی استفاده نموده، املای حدیث کند و در چهارده سالگی بدان پایه رسید که بر منبر بر آمد و مجلس گفت. در همین سن او بیش از هفتاد هزار و به روایتی صد هزار بیت شعر از شعرای عرب از حفظ داشت
از جمله استادانش یحیی بن عمار شیبانی را نام برده اند که از شیراز به هرات آمده و به تعلیم و تدریس مشغول بود وی در تفسیر، حدیث، شعر و ادب بسیار توانا بود و خواجه از محضر او استفادۀ بسیار کرد.
خواجه عبدالله انصاری در سال 417 قمری در سن 21 سالگی برای تکمیل تحصیلات به نیشابور رفت. سپس به طوس و بسطام سفر کرد و به شنیدن و ضبط و ثبت احادیث همت گماشت و در این راه تلاش بسیاری نمود چنانچه خود گفته است : "سیصد هزار حدیث و هزار هزار سَـند حفظ کرده ام."
ابواسماعیل عبدالله بن ابی منصور محمد متولد دوم شعبان سال ۳۹۶ هجری قمری در کهندژ هرات می باشد، پدرش از نوادگان ابو ایوب انصاری صحابی رسول الله(ص) است. ابوایوب کسی است که رسول خدا(ص) هنگام هجرت از مکه به مدینه مدتی در خانه اش سکنی گزید.
این عارف نامدار، معروف به پیرهرات، پیر انصار، خواجه عبدالله انصاری، انصاری هروی و شیخ الاسلام می باشد که این لقب آخر را ظاهراً نخستین بار خلیفه عباسی "المقتدی" در سال 474 ق به او داد و از آن پس این لقب برای پیر هرات علم شده و رسمیت یافته است.
خداوند به عبدالله هوش و حافظه ای خارق العاده عطا کرده بود و شاید بدلیل همین هوش سرشار وشگفت بود که او را خیلی زود یعنی در سن چهار سالگی به مدرسه فرستاند، اﺑﻮﻣﻨﺼﻮر ﭘﺪر خواجه عبدالله در ﺗرﺑﻴﺖ و ﺁﻣﻮزش ﻓﺮزﻧﺪ بسیار کوشید.
عبداالله مراحل و مراتب کسب علم و فضل و دانش و کمال را یکی پس از دیگری می پیمود. استعداد و حافظه او از همان زمان توجه استادان او را که با دقت بوسیله پدرش انتخاب شده بودند به خود جلب میکرد. روش او در کسب علم و دانش چنین بود که بامداد برای قرآن خواندن نزد مقری میرفت و پس از آن به درس خواندن مشغول میشد، مشق روی ورق مینوشت و از حفظ میکرد، هنگامی که از این کارها فراغت می یافت چاشتگاه بود و زمان رفتن نزد ادیب و نوشتن و حفظ کردن. او ساعات روز و شب را برای انجام درسهای مختلف تقسیم کرده بود.
در نه سالگی بدان درجه از فهم و دانش رسیده بود که می توانست از محضر استادانی چون قاضی ابومنصور ازدی و جارودی استفاده نموده، املای حدیث کند و در چهارده سالگی بدان پایه رسید که بر منبر بر آمد و مجلس گفت. در همین سن او بیش از هفتاد هزار و به روایتی صد هزار بیت شعر از شعرای عرب از حفظ داشت
از جمله استادانش یحیی بن عمار شیبانی را نام برده اند که از شیراز به هرات آمده و به تعلیم و تدریس مشغول بود وی در تفسیر، حدیث، شعر و ادب بسیار توانا بود و خواجه از محضر او استفادۀ بسیار کرد.
خواجه عبدالله انصاری در سال 417 قمری در سن 21 سالگی برای تکمیل تحصیلات به نیشابور رفت. سپس به طوس و بسطام سفر کرد و به شنیدن و ضبط و ثبت احادیث همت گماشت و در این راه تلاش بسیاری نمود چنانچه خود گفته است : "سیصد هزار حدیث و هزار هزار سَـند حفظ کرده ام."
wikiahlb: خواجه_عبدالله_انصاری
پیشنهاد کاربران
الهی از هیچ چیز همه چیزتوانی و از همه چیزبه هیچ چیزنمانی
شیخ الاسلام ابواسماعیل عبدالله بن ابی منصور محمد ( زادهٔ ۳۹۶ ه. ق. / ۱۰۰۶ م. درگذشتهٔ ۴۸۱ ه. ق. / ۱۰۸۸ م. ) معروف به «پیر هرات» و «پیر انصار» و «خواجه عبدالله انصاری» و «انصاری هروی»، دانشمند و عارف بود.
وی از اعقاب ابوایوب انصاری است. مادرش از مردم بلخ بود و عبدالله خود در هرات متولد شد و از کودکی زبانی گویا و طبعی توانا داشت چنانکه شعر پارسی و تازی را نیکو می سرود و در جوانی در علوم ادبی و دینی و حفظ اشعار عرب مشهور بود و مخصوصاً در حدیث قوی بود و امالی بسیار داشت و در فقه روش امام حنبل را پیروی می کرد.
وی در تصوف از شیخ ابوالحسن خرقانی تعلیم گرفت و جانشین او بود. محل اقامتش بیشتر در هرات بود و در آنجا تا پایان زندگانی به تعلیم و ارشاد اشتغال داشت.
انصاری شعر می سرود ولیکن بیشتر شهرت وی بجهت رسالات و کتب مشهوری است که تألیف کرده است و از آن جمله است ترجمهٔ املاء طبقات الصوفیهٔ سلمی به لهجه هروی و تفسیر قرآن که اساس کار میبدی در تألیف کشف الاسرار قرار گرفته است.
از رسائل منثور او که بنثر مسجع نوشته مناجات نامه، نصایح، زادالعارفین، کنزالسالکین، قلندرنامه، محبت نامه، هفت حصار، رسالهٔ دل و جان، رسالهٔ واردات و الهی نامه را می توان نام برد.
وی از اعقاب ابوایوب انصاری است. مادرش از مردم بلخ بود و عبدالله خود در هرات متولد شد و از کودکی زبانی گویا و طبعی توانا داشت چنانکه شعر پارسی و تازی را نیکو می سرود و در جوانی در علوم ادبی و دینی و حفظ اشعار عرب مشهور بود و مخصوصاً در حدیث قوی بود و امالی بسیار داشت و در فقه روش امام حنبل را پیروی می کرد.
وی در تصوف از شیخ ابوالحسن خرقانی تعلیم گرفت و جانشین او بود. محل اقامتش بیشتر در هرات بود و در آنجا تا پایان زندگانی به تعلیم و ارشاد اشتغال داشت.
انصاری شعر می سرود ولیکن بیشتر شهرت وی بجهت رسالات و کتب مشهوری است که تألیف کرده است و از آن جمله است ترجمهٔ املاء طبقات الصوفیهٔ سلمی به لهجه هروی و تفسیر قرآن که اساس کار میبدی در تألیف کشف الاسرار قرار گرفته است.
از رسائل منثور او که بنثر مسجع نوشته مناجات نامه، نصایح، زادالعارفین، کنزالسالکین، قلندرنامه، محبت نامه، هفت حصار، رسالهٔ دل و جان، رسالهٔ واردات و الهی نامه را می توان نام برد.
کلمات دیگر: