کلمه جو
صفحه اصلی

احنف بن قیس

دانشنامه عمومی

ابوبحر صخر بن قیس بن معاویه تمیمی (در بعضی منابع به اشتباه ضحاک) یکی از بزرگان با اصل و نسب قبیله تمیم در بصره بود.
وی از طرف پدر از تیره مره بن عبید و از طرف مادر قبیله باهلی به نام عود بن معن بوده است. احنف قبل از اسلام متولد گردید و احتمالاً پدرش را در سنین کودکی از دست داد. پدرش را قبیله بنی مازن کشتند. احنف از بدو تولد معلولیتی داشت و پاهایش کج بودند. لقب احنف نیز به همین علت به وی داده شده است. او همچنین معلولیتهای دیگری نیز داشته است.
قبیله بنی تمیم درجا پاسخ مثبت به دعوت محمد ندادند و احنف باعث و بانی گرویدن تمیمیان به اسلام بود. ابن عبدالبر به خاطر این که احنف در زمان محمد زندگی کرده، وی را در زمره اصحاب به شمار می آورد، حال آنکه اکثر مورخین وی را به خاطر اینکه با محمد دیدار نداشته، وی را جزو تابعین می دانند. او لیاقت خود را به عمر نشان داد و از اولین ساکنان بصره بود که سخنگو و رهبر قبیله بنی تمیم گردید و از نخبگان فکری، مذهبی و سیاسی شهر بصره محسوب می گشت.
وی تحت امر ابوموسی اشعری در سالهای ۲۳ هجری/۶۴۴ میلادی و ۲۹ هجری/۵۰–۶۴۹ میلادی در فتح شهرهای قم، کاشان و اصفهان حضور برجسته داشت. پس از آن از فرماندهان ارشد عبدالله بن عامر گشت و تحت فرمان وی شهرهای قهستان، هرات، مرو، مروالروذ و نواحی دیگر را گشود. در نزدیکی مرو الروذ بناهایی به نام قصر احنف و رستاق احنف نیز وجود دارد. او همچنین سپاه خود را به طرف دشتهای طخارستان برد تا از مقاومتهای یزدگرد سوم در مقابل مسلمانان جلوگیری کند. وی مدتی والی خراسان بود و پس از آن دوباره به بصره بازگشت و به عنوان رهبر بنی تمیم نقشهای سیاسی مهمی داشت.

دانشنامه آزاد فارسی

اَحْنَف بن قیس (بصره ۳ق ـ کوفه ۷۲ق)
از تابعین و فاتحین بزرگ اسلام. از جوانی شیخ بنی تمیم بود. در دورۀ خلافت عمر همراه با سران قبیله به مدینه آمد و مسلمان شد و همۀ بنی تمیم نیز اسلام آوردند. در عهد عثمان در سپاه ابوموسی در فتوحات عراق و خراسان و ماوراءالنهر شرکت فعال داشت و بعد در سپاه عبدالله بن عامر قهستان، هرات، مرو، مروالرود، و بلخ را فتح کرد. وی در دوران خلافت علی (ع) به بصره بازگشت. در ۳۶ق که سپاه طلحه و زبیر همراه با عایشه به قصد جنگ با حضرت علی (ع) به عراق آمدند، با قوم خود در این جنگ (جمل) شرکت نکرد. در جنگ صفین (۳۷ق) در لشکر امام (ع) با معاویه جنگید. در ۵۶ق معاویه از احنف دعوت کرد تا برای جانشینی یزید با وی بیعت کند، ولی او نپذیرفت و به معاویه سخنان درشت گفت. احنف در حلم و حوصله یگانۀ روزگار خود بود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اَحْنَف بْن قِیْس، ابو بحر صخر بن قیس بن معاویة بن حصین (در ۶۷ ق /۶۸۶ م)، از رجال معروف صدر اسلام که در فتح ایران و وقایع مهم عصر خلافت امام علی (علیه السلام) و آغاز دولت اموی نقشی بس مهم داشت.
درباره زندگی شخصی احنف بن قیس در منابع مطالب زیادی وجود ندارد و گزارش های وارده بیشتر پیرامون حضور وی در جنگ ها و فتوحات و مسایل سیاسی آن روز است، اما در عین حال باید گفت او یکی از بزرگان عصر خود بود و نامش ضحاک و گفته شده نام او صخر است و احنف لقب او می باشد. در کتب حالات صحابه آمده، وی حضرت رسول (صلی الله علیه و آله وسلّم) را درک کرد و حضرت درباره وی دعا کردند، احنف یکی از افراد با عقل و هوش بود. قبیله او در بصره ساکن بودند. وی در میان قبیله اش بسیار محبوب و مورد توجه بود، بطوری که همه از وی تبعیت می کردند. احنف در جنگ جمل شرکت نکرد و خود را کنار کشید، اما در جنگ صفین در کنار حضرت علی (علیه السّلام) بود و با معاویه جنگید، او بعد از شهادت علی (علیه السّلام) هم چنان در بصره زندگی می کرد و خود را از مسائل روز کنار کشیده بود، او در کوفه در سال ۶۷ هجری درگذشت، اما برای خاکسپاری به بصره منتقل گشته و در آنجا دفن شد.
وجه تسمیه احنف
احنف از بنی تمیم و از تیره بنی مُرّة بن عبید بود و پدرش را در جاهلیت بنی مازن کشته بودند نام احنف را به اختلاف صخر و هم ضحاک گفته اند. اما این نام اخیر درست نمی نماید. از روایت بلاذری، نیز برمی آید که منشأ اطلاق این نام بر احنف فقط روایات کلبی بوده است. افزون بر آن احنف در صدر پیمان صلحی که با مرزبان مرورود بست، خود را صخر خوانده است. در وجه تسمیه وی به احنف، همه منابع اتفاق نظر دارند که چون زاده شد، در پایش علتی بود و بدان سبب او را احنف خواندند «حَنَف: برگشتن انگشت ابهام بر روی انگشتان دیگر و بدان سبب بر پاشنه راه رفتن».
اسلام آوردن احنف
نام احنف نخستین بار در شرح وقایع عصر پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) آمده است. هنگامی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) گروهی را برای تبلیغ اسلام به میان بنی تمیم «یا بنی سعد شاخه ای از تمیم» فرستاد، احنف اسلام آورد و قبیله خود را نیز بدان توصیه کرد و گفته اند که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) او را بدین سبب دعای خیر فرمود احنف هرگز به حضور پیامبر نرسید و در فتنه سجاح، «پیامبر دروغین» در زمره بنی تمیم بدو پیوست، اما به زودی او را به نادانی منسوب کرد و راه خویش گرفت
← سنجش اسلام احنف
...


کلمات دیگر: