کلمه جو
صفحه اصلی

انصاری

فرهنگ فارسی

مرتضی ( و . دزفول ۱۲۱۴ ه. ق . ) ابن محمد امیر شوشتری . از مجتهدان بنام شیعه . وی در ۲٠ سالگی بعراق شد و در کربلا نزد سید مجاهد و دیگران تلمذ کرد و هنگام محاصره کربلا توسط دولت عثمانی بکاظمین رفت و سپس به شوشتر شد و پس از دو سال مجددا بعراق رفت و در نجف سکنی گزید . پس از چندی بکاشان رفته نزد صاحب مناهج سه سال تلمذ کرد و آنگاه به خراسان شتافت و از آنجا بوطن خود باز گشت و پس از پنج سال مجددا بنجف رفت وی از سال ۱۲۴۹ به تدریس پرداخت و از سال ۱۲۶۶ که صاحب جواهر در گذشت مرجع مطلق شیعه گردید . تحقیقات انصاری در فقه استدلالی و اصول قواعد کلیه حقوق شیعه بی سابقه است . از آثار وی [ رسائل ] در اصول و [ مکاسب ] در فقه دقیق ترین تحقیقات حقوقی را در بر دارند .
( صفت ) منسوب به (انصار )
شیخ مرتضی بن محمد امیر شوشتری از مجتهدان به نام شیعه بود . در بیست سالگی به عراق رفت و در کربلا نزد سید مجاهد و دیگران تلمذ کرد و در هنگام محاصره کربلا توسط دولت عثمانی به کاظمین رفت و سپس به شوشتر شد و پس از دو سال مجددا به عراق رفت و در نجف سکنی گزید پس از چندی به کاشان رفت و نزد صاحب مناهج سه سال تلمذ و آن گاه به خراسان شتافت و از آن جا به وطن خود بازگشت . پس از چند سال مجددا به نجف رفت وی از سال ۱۲۴۹ به تدریس پرداخت و از سال ۱۲۶۶ که صاحب جواهر درگذشت مرجع تقلید شیعه گردید تحقیقات انصاری در فقه استدلالی و اصول و قواعد کلیه حقوق شیعه بی سابقه است از آثار دقیق ترین تحقیقات حقوقی را در بر دارد .

لغت نامه دهخدا

انصاری . [ اَ ] (اِخ ) ابوایوب خالدبن زید. صحابی بود. رجوع به ابوایوب انصاری شود.


انصاری . [ اَ ] (اِخ ) ابویحیی زکریا (شیخ الاسلام ). (825 یا 826-925 هَ . ق .). دانشمند مصری قاضی و مفسر و محدث بود و در علوم دیگر نیز مهارت و مدتی شغل قضاوت داشت و او را آثار متعددی است که بسیاری از آنها بطبع رسیده . (از معجم المطبوعات و اعلام زرکلی چ 2 ج 3 ص 80). و رجوع به معجم المطبوعات شود.


انصاری . [ اَ ] (اِخ ) شیخ مرتضی بن محمد امیر شوشتری . از مجتهدان بنام شیعه بود. در بیست سالگی به عراق رفت و در کربلا نزد سید مجاهد و دیگران تلمذ کردو هنگام محاصره ٔ کربلا توسط دولت عثمانی به کاظمین رفت و سپس به شوشتر شد و پس از دو سال مجدداً به عراق رفت و در نجف سکنی گزید. پس از چندی به کاشان رفت ونزد صاحب مناهج سه سال تلمذ کرد و آنگاه به خراسان شتافت و از آنجا به وطن خود بازگشت و پس از پنج سال مجدداً به نجف رفت . وی از سال 1249 هَ . ق . بتدریس پرداخت و از سال 1266 که صاحب جواهر درگذشت مرجع تقلید شیعه گردید. تحقیقات انصاری در فقه استدلالی و اصول و قواعد کلیه ٔ حقوق شیعه بی سابقه است . از آثار وی «رسائل » در اصول و «مکاسب » در فقه دقیق ترین تحقیقات حقوقی را در بر دارد. (از فرهنگ فارسی معین ، اعلام ).


انصاری. [ اَ ] ( اِخ ) ابوایوب خالدبن زید. صحابی بود. رجوع به ابوایوب انصاری شود.

انصاری. [ اَ ] ( اِخ ) ابویحیی زکریا ( شیخ الاسلام ). ( 825 یا 826-925 هَ. ق. ). دانشمند مصری قاضی و مفسر و محدث بود و در علوم دیگر نیز مهارت و مدتی شغل قضاوت داشت و او را آثار متعددی است که بسیاری از آنها بطبع رسیده. ( از معجم المطبوعات و اعلام زرکلی چ 2 ج 3 ص 80 ). و رجوع به معجم المطبوعات شود.

انصاری. [ اَ ] ( اِخ ) شیخ مرتضی بن محمد امیر شوشتری. از مجتهدان بنام شیعه بود. در بیست سالگی به عراق رفت و در کربلا نزد سید مجاهد و دیگران تلمذ کردو هنگام محاصره کربلا توسط دولت عثمانی به کاظمین رفت و سپس به شوشتر شد و پس از دو سال مجدداً به عراق رفت و در نجف سکنی گزید. پس از چندی به کاشان رفت ونزد صاحب مناهج سه سال تلمذ کرد و آنگاه به خراسان شتافت و از آنجا به وطن خود بازگشت و پس از پنج سال مجدداً به نجف رفت. وی از سال 1249 هَ. ق. بتدریس پرداخت و از سال 1266 که صاحب جواهر درگذشت مرجع تقلید شیعه گردید. تحقیقات انصاری در فقه استدلالی و اصول و قواعد کلیه حقوق شیعه بی سابقه است. از آثار وی «رسائل » در اصول و «مکاسب » در فقه دقیق ترین تحقیقات حقوقی را در بر دارد. ( از فرهنگ فارسی معین ، اعلام ).

دانشنامه عمومی

انصاری یک نام خانوادگی است. افراد شاخص با این نام، از این قرارند:
زین الدین علی بن حسین انصاری (زین الدین عطار)، پزشک و داروشناس معروف سدۀ هشتم هجری
مسعود انصاری (نویسنده)، نویسنده، مترجم و روشنگر
علی مسعود انصاری، استاد تاریخ و پایه گذار مؤسسه ایران شناسی در اسکاتلند
انوشه انصاری، کاوشگر و رئیس انجمن گردانندگان شرکت فناوری
نوش آفرین انصاری، نویسنده و پژوهشگر علوم کتابداری
نینا انصاری (دختر هوشنگ انصاری)، نویسنده و پژوهشگر
خضر همایون انصاری، از اعضای آکادمی های بریتانیا

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَنصَارِی: یاران من
ریشه کلمه:
نصر (۱۴۳ بار)
ی (۱۰۴۴ بار)

[ویکی فقه] انصاری (ابهام زدایی). انصاری ممکن است اسم برای اشخاص ذیل بوده و یا در معانی ذیل به کار رفته باشد: • انصاری، اَنْصار، یا انصار النبی (ص ) لقب مسلمانان مدینه از تیره های اوس و خزرج • ابوقتاده انصاری، ابوقتاده حارث بن ربعی بن بلدمه انصاری خزرجی، از صحابه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم)• ابوحصین انصاری، از تیره بنی سالم بن عوف، از مسلمانان صدر اسلام• ابوایوب انصاری، از صحابه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) و از اصحاب امام علی (علیه السلام)• ابوحتوف بن حارث انصاری، از یاران امام حسین (علیه السلام) و یکی از شهدای کربلا• ابوخیثمه انصاری، از قبیله خزرج، تیره بنی سالم و از مسلمانان صدر اسلام• ابودجانه انصاری، از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) و از ثابت قدمان در جنگ احد و جانشین ایشان در مدینه در حجة الوداع• ابودحداح انصاری، از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه وآله) و از ترغیب کنندگان انصار به پایداری در غزوه احد• ابودرداء انصاری، معروف به ابودرداء خزرجی انصاری از معلّمان قرآن و صحابی پیامبر (صلی الله علیه وآله)• ابوزمعه انصاری، اسود بن مطّلب (عبدالمطّلب) بن اسد بن عبدالعزّی از تیره بنی اسد از مشرکان مکه• ابوزید انصاری، اَبوزِیدِ اَنصاری، سعید بن اوس بن ثابت خزرجی انصاری (۱۲۱ ـ ۲۱۵ق/ ۷۳۹ ـ ۸۳۰م)، لغوی، راوی و نحوی• ابوطلحه انصاری، زید بن سهل بن اسود بن حزام انصاری خزرجی از اصحاب پیامبر ابوطلحه، از تیره بنی نجّار• ابوعقیل انصاری، معروف به صاحب الصاع از تیره بنی انیف اراشی و از هم پیمانان بنی عمرو بن عوف• ابولبابه انصاری، اَبولُبابه انصاری، بشیر بن عبدالمنذر بن رفاعه، صحابی پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)• احمد بن عبدالرحمان خزرجی انصاری، کنیه اش ابوالعباس، مورخ، محدّث و فقیه مالکی قرن پنجم و ششم• شیخ احمد انصاری، فرزند مرحوم آیةالله آقا شیخ منصور، سبط شیخ انصاری• شیخ مرتضی انصاری، عالم، فقیه و اصولی بزرگ شیعه• شیخ یحیی انصاری، از علمای معاصر شیعه• خواجه عبدالله انصاری هروی، از علما و عرفای قرن چهارم و پنجم هجری قمری و صاحب منازل السائرین
...

پیشنهاد کاربران

آن آن آن ان


کلمات دیگر: