کلمه جو
صفحه اصلی

استوانه


مترادف استوانه : ستون، عماد، سیلندر

فارسی به انگلیسی

cylinder


drum, sleeve


cylinder, cylindrical, drum, sleeve, cylinder

فارسی به عربی

اسطوانة , حادلة , عمود , مدفع

مترادف و متضاد

ستون، عماد


سیلندر


۱. ستون، عماد
۲. سیلندر


shaft (اسم)
تیر، میل، محور، میله، دسته، خدنگ، گلوله، چوب، پرتو، بدنه، استوانه، دودکش، ستون، بادکش، نیزه، قلم، چاه، چوبه

cannon (اسم)
توپ، استوانه، لوله، تصادم دو توپ

cylinder (اسم)
استوانه، لوله، سیلندر

roller (اسم)
استوانه، نورد، منگنه، غلتانک، غلتک، غلطک، بام غلتان

فرهنگ فارسی

هرجسمی که مانندستون باشد، جسمی که دردوسر آن دودایره موازی یکدیگرباشد، بعربی اسطوانه میگویند
( اسم ) ۱ - ستون : ستون راست ۲ - حجمی است که در دو سر آن دو دایره موازی یکدیگر باشد . ۳ - استوانه ایست که در درون موتورهای اتومبیل قرار گرفته و پیستونها در آن حرکت میکنند سیلندر .

فرهنگ معین

(اُ تُ نِ ) [ په . ] (اِ. ) ۱ - ستون . ۲ - جسمی که در دو سر آن دو دایره موازی یکدیگر باشند.

لغت نامه دهخدا

استوانه. [ اُ ت ُ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) جسمی است گرد، بن او و سر او دو دائره باشد یکدیگر را موازی. ( التفهیم ص 26 ). رجوع به اسطوانه شود.

فرهنگ عمید

هر جسم ستون مانند که در دو سر آن دو دایرۀ موازی یکدیگر قرار دارد.

دانشنامه عمومی

اگر استوانه را مورب برش دهیم دایره پدید می اید
سطح قاعدهٔ بالایی: (πr۲) +
سطح قاعدهٔ پایینی: (πr۲) +
سطح جانبی: (۲πrh)
اُستوانه یا سُتوُن یکی از پایه ای ترین شکل های منحنی فضایی در هندسه است که سطح دور آن را مجموعه نقاطی تشکیل می دهد که در فاصلهٔ یکسان از یک خط راست قرار دارند، این خط راست محور نام دارد. دو سر این شکل فضایی به کمک دو صفحهٔ عمود بر محور استوانه بسته می شود. سطح و حجم استوانه از گذشته های دور برای ریاضی دانان معلوم بوده است.
در هندسهٔ دیفرانسیل یک استوانه را به صورت یک سطح خط کشیده تعریف می کنند که مولد آن یک دسته خط موازی می باشد. استوانه ای که مقطع عرضی آن یک بیضی، سهمی یا هذلولی باشد به ترتیب استوانهٔ بیضی گون، استوانهٔ سهمی گون و استوانهٔ هذلولی گون می نامند.
واژه استوانه برگرفته از اُسْطُوٰانَة عربی است که خود نیز برگرفته از واژه اُستوُن یا سُتوُن فارسی است. در گذشته به این شکل فضایی اصطلاح «ستون» یا «استون» در زبان فارسی اطلاق می شده است. همچنین به ارتفاع یا بلندی استوانه واژه «تیرِ ستون» گفته می شده است. چنانچه ابوریحان بیرونی در بخش هندسه کتاب التفهیم گوید:

استوانه (ابهام زدایی). استوانه ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
استوانه
مهر استوانه
استوانه کوروش

دانشنامه آزاد فارسی

اُستوانه (cylinder)
اُستوانه
در هندسه، شکل حاصل از حرکت یک خط راست که متکی بر منحنی ثابتی به موازات خود حرکت کند، سطح استوانه ای نامیده می شود. خط را مولد و منحنی را هادی سطح استوانه ای می نامند. استوانه جسمی است محدود به یک سطح استوانه ای و دو صفحۀ متوازی که این سطح را قطع می کنند. مقاطع صفحه ها با سطح استوانه ای قاعده، و فاصلۀ دوصفحه ارتفاع استوانه است. در کاربرد معمول، منظور از استوانه معمولاً جسمی لوله ای شکل، یعنی استوانه ای با قاعدۀ دایره است که صفحۀ قاعدۀ آن بر مولد استوانه عمود است. چنین استوانه ای استوانۀ مستدیر قائم نام دارد. حجم این استوانه برابر است باπr۲h ، که در آن r شعاع قاعده و h ارتفاع است. سطح کل آن نیز برابر استبا ۲πrh+۲πr۲یا۲πrh(h+r) ، که ۲πrhمساحت سطح جانبی، و۲πr۲ مساحت دو قاعدۀ استوانه است.

پیشنهاد کاربران

گمان میرود که با استخوان و ستون هم ریشه باشند

استوانه /اسطوانه:
اصل واژه استوانه فارسی است و اسطوانه معرّب آن است. در متون قدیم بیشتر به صورت اسطوانه آمده است ولی امروزه آن را با "ت " می نویسند و این البته دوست تر است.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۲۵. )

لوله


کلمات دیگر: