کلمه جو
صفحه اصلی

نفرین


مترادف نفرین : فریه، لعن، لعنت

متضاد نفرین : آفرین

فارسی به انگلیسی

curse, imprecation, anathema, ban

curse


anathema, ban, curse, imprecation


فارسی به عربی

خطاف , لعنة

مترادف و متضاد

curse (اسم)
فحش، سب، دشنام، بلاء، نفرین، لعنت

cuss (اسم)
فحش، نفرین، لعنت

imprecation (اسم)
لعن، نفرین، تضرع

malison (اسم)
فحش، ناسزا، نفرین

execration (اسم)
تنفر، نفرت، زشتی، نفرین، لعنت، مایهءنفرت

فریه، لعن، لعنت ≠ آفرین


فرهنگ فارسی

دشنام، لعنت، دعای بد، ضد آفرین
( اسم ) دعای بد لعن مقابل آفرین : روز رخشان ز پس تیره شبان گویی آفرین است روان بر اثر نفرین . ( ناصر خسرو . ۳۴۱ )

فرهنگ معین

(نِ ) (اِ. ) دعای بد، لعنت .

لغت نامه دهخدا

نفرین.[ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) دعای بد. ( لغت فرس اسدی ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) ( ناظم الاطباء ). لعنت. بسور. پسور. سنه. غورا. یارند. پشول. پشور. دشنام. ( از ناظم الاطباء ). از: نَ ( نفی ، سلب ) + فرین ( آفرین )؛ ضد آفرین. مقابل آفرین درتمام معانی. لعن. لعنت. بوه. مرغوا. فریه. ذم. تقبیح. نکوهش. لعان. نفری. ( یادداشت مؤلف ) :
اکنون که ترا تکلفی گویم
پیداست بر آفرینم ار نفرین .
دقیقی.
فریدون شد و زو ره دین بماند
به ضحاک بدبخت نفرین بماند.
فردوسی.
که نفرین بر این تخت و این تاج باد
براین کشتن و شور و تاراج باد.
فردوسی.
پس از مرگ نفرین بود بر کسی
که ز او نام زشتی بماند بسی.
فردوسی.
منه نو رهی کآن نه آیین بود
که تاماند آن بر تو نفرین بود.
اسدی.
روز رخشان ز پی تیره شبان گوئی
آفرین است روان بر اثر نفرین.
ناصرخسرو.
زهی صدری که خصمت را گیا نفرین همی خواند
نگر تا آنکه جان دارد چه نفرین بر زبان راند.
خاقانی.
حصاری کاندر او عزاست و راحت
ز بیرونش همه نفرین و خذلان.
ناصرخسرو.
نفرین مظلومان در تشویش کار... و تنکیس رایت دولت او مؤثر آمد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 230 ). نفرین بر دنیای فانی و روزگار غدار باد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 146 ).
گهی دل را به نفرین یاد کردی
ز دل چون بیدلان فریاد کردی.
نظامی.
هر که او بنهاد ناخوش سنتی
سوی او نفرین رود هرساعتی.
مولوی.
چه خوش گفت شاه جهان کیقباد
که نفرین بد بر زن نیک باد.
سعدی.
|| مصیبت. بلا. محنت. ( یادداشت مؤلف ) :
بخواهد مگر ز اژدها کین من
گر او بشنود درد و نفرین من.
فردوسی.
( یادداشت مؤلف از ص 2807 شاهنامه بروخیم ).
|| فغان. ناله و زاری. رجوع به شواهد ذیل معنی اول و رجوع به نفرین کردن شود. || کراهت. نفرت. || ملامت. گفتگوی به طور مذمت و استهزاء. رجوع به نفرین بردن شود. || خوف. ترس. || با انگشتان اشاره کردن به سوی روی کسی و یا به پشت سر آن و بددعائی ، یا بلند کردن دستها را بجانب آسمان. ( ناظم الاطباء ).
- به نفرین ؛ ملعون. رجیم. گجسته. نفرین کرده. لعین. ( یادداشت مؤلف ). نفرین شده :
هر آن خون که ریزی از این پس به کین
تو باشی به نفرین مرا آفرین.

نفرین .[ ن َ / ن ِ ] (اِ) دعای بد. (لغت فرس اسدی ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). لعنت . بسور. پسور. سنه . غورا. یارند. پشول . پشور. دشنام . (از ناظم الاطباء). از: نَ (نفی ، سلب ) + فرین (آفرین )؛ ضد آفرین . مقابل آفرین درتمام معانی . لعن . لعنت . بوه . مرغوا. فریه . ذم . تقبیح . نکوهش . لعان . نفری . (یادداشت مؤلف ) :
اکنون که ترا تکلفی گویم
پیداست بر آفرینم ار نفرین .

دقیقی .


فریدون شد و زو ره دین بماند
به ضحاک بدبخت نفرین بماند.

فردوسی .


که نفرین بر این تخت و این تاج باد
براین کشتن و شور و تاراج باد.

فردوسی .


پس از مرگ نفرین بود بر کسی
که ز او نام زشتی بماند بسی .

فردوسی .


منه نو رهی کآن نه آیین بود
که تاماند آن بر تو نفرین بود.

اسدی .


روز رخشان ز پی تیره شبان گوئی
آفرین است روان بر اثر نفرین .

ناصرخسرو.


زهی صدری که خصمت را گیا نفرین همی خواند
نگر تا آنکه جان دارد چه نفرین بر زبان راند.

خاقانی .


حصاری کاندر او عزاست و راحت
ز بیرونش همه نفرین و خذلان .

ناصرخسرو.


نفرین مظلومان در تشویش کار... و تنکیس رایت دولت او مؤثر آمد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 230). نفرین بر دنیای فانی و روزگار غدار باد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 146).
گهی دل را به نفرین یاد کردی
ز دل چون بیدلان فریاد کردی .

نظامی .


هر که او بنهاد ناخوش سنتی
سوی او نفرین رود هرساعتی .

مولوی .


چه خوش گفت شاه جهان کیقباد
که نفرین بد بر زن نیک باد.

سعدی .


|| مصیبت . بلا. محنت . (یادداشت مؤلف ) :
بخواهد مگر ز اژدها کین من
گر او بشنود درد و نفرین من .

فردوسی .


(یادداشت مؤلف از ص 2807 شاهنامه ٔ بروخیم ).


|| فغان . ناله و زاری . رجوع به شواهد ذیل معنی اول و رجوع به نفرین کردن شود. || کراهت . نفرت . || ملامت . گفتگوی به طور مذمت و استهزاء. رجوع به نفرین بردن شود. || خوف . ترس . || با انگشتان اشاره کردن به سوی روی کسی و یا به پشت سر آن و بددعائی ، یا بلند کردن دستها را بجانب آسمان . (ناظم الاطباء).
- به نفرین ؛ ملعون . رجیم . گجسته . نفرین کرده . لعین . (یادداشت مؤلف ). نفرین شده :
هر آن خون که ریزی از این پس به کین
تو باشی به نفرین مرا آفرین .

فردوسی .


بگو ای به نفرین شوریده بخت
که بر تو نزیبد همی تاج و تخت .

فردوسی .


بدو گفت ای بزهمند به نفرین
نه تو بادی و نه ویس و نه رامین .

فخرالدین اسعد.


ایستاده به خشم بر در اوی
این به نفرین سیاه روخ چکاد.

مرغزی (از فرهنگ اسدی ).


من آن نگویم اگر کس به رغم من گوید
زهی سپاه به نفرین خهی طلیعه ٔ شوم .

سوزنی .


- به نفرین شدن ؛ ملعون شدن . مورد نفرین و لعنت واقع شدن :
به نفرین شد ارجاسب و ما بافرین
که داند چنین جز جهان آفرین .

فردوسی .


- به نفرین کردن ؛ ملعون کردن . مورد لعن و سرزنش و تقبیح قرار دادن . خوار و سرافکنده کردن :
بترسم کآفتاب آسمانی
همی در باختر گردد نهانی
من از بدخواه او ناخواسته کین
نکرده دشمنانش را به نفرین .

فخرالدین اسعد.


- به نفرین یازیدن ؛ نفرین کردن . لعن کردن . دعای بد کردن :
چو یزدان بود یار و فریادرس
نیازد به نفرین ما هیچکس .

فردوسی .



فرهنگ عمید

دشنام، لعنت، دعای بد.

دانشنامه عمومی

نفرین
نفرین (آلبوم)
لعنت
لوح نفرین
یا به معنی دعای بد یا آرزو کردن وقوع حوادث ناگوار برای یک شخص یا چیز است.
نفرین درقرآن
برخلاف دعا درخواست عذاب وناراحتی برای کسی به صورت نفرین مطرح میگردددرقرآن کریم مواردی از نفرین وجودداردکه به بخشی ازانهااشاره می گردد:

نفرین (آلبوم). آلبوم نفرین ۱۳۸۲ نخستین آلبوم غیر رسمی محسن چاوشی بود که بدون مجوز رسمی از جانب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی روانه بازار شد و موفقیت قابل توجهی برای چاوشی به ارمغان آورد. آهنگ سازی و تنظیم تمام ۸ آهنگ این آلبوم را خود محسن چاوشی انجام داده است. ترانه سرایان: حمید مصدق، حسین صفا، ستاره کاظمی، مژگان عباسی، مریم حیدرزاده و محسن چاوشی.
نفرین
(ترانه سرا: مریم حیدرزاده)
(ترانه سرا: حسین صفا)
(ترانه سرا: محسن چاوشی)

نفرین (ابهام زدایی). نفرین به معنی دعای بد است و می تواند به موارد زیر نیز اشاره کند:
نفرین (آلبوم)، نخستین آلبوم رسمی محسن چاووشی
نفرین (فیلم ۱۳۵۲)، فیلمی از ناصر تقوایی
نفرین (فیلم ۱۳۸۹)، فیلمی از علی توکل نیا
نفرین (فیلم ۱۹۸۸)، فیلمی از بلا تار
نفرین منابع در اقتصاد

نفرین (فیلم ۱۳۵۲). نفرین فیلمی به کارگردانی و نویسندگی ناصر تقوایی و بازیگری بهروز وثوقی، فخری خوروش و جمشید مشایخی است که به صورت سیاه و سفید ساخته شده است. این فیلم در سال ۱۳۵۲ منتشر شد.
پیرمردی یک کارگر نقاش ساختمان را از آبادان به جزیره مینو می برد تا خانه ارباب اش را که پسر شیخ جزیره و عقل باخته و الکلی است، رنگ آمیزی کند. ارباب که زندگی پررخوتی دارد قادر به همراهی با همسر جوان اش نیست. زن با این که معتقد است شوهرش زندگی او را تباه کرده، به کمک پیرمرد وضع خانه و مزرعه را رونق می دهد. کم کم تنهایی زن او را به کارگر جوان نزدیک می کند. مرد که همسرش را از دست داده، با تفنگ اجدادش کارگر را به قتل می رساند. زن نیز به تلافی شوهرش را از پای درمی آورد و بر جسد هر دو مویه می کند.

نفرین (فیلم ۱۳۸۹). نفرین (فیلم ۱۳۸۹) فیلمی به کارگردانی علی توکل نیا و نویسندگی سمانه نجاتی ساختهٔ سال ۱۳۸۹ است.
اندیشه فولادوند
نیما شاهرخ شاهی
نیلوفر خوش خلق
شیوا خسرومهر
فرداد صفاخو
محمدولی احمدلو
عبداله نجف پور

نفرین (فیلم ۱۹۲۴). «نفرین» (انگلیسی: The Curse (1924 film)) فیلمی در ژانر درام است که در سال ۱۹۲۵ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به لیلیان هاروی اشاره کرد.

نفرین (فیلم ۱۹۸۷). «نفرین» (انگلیسی: The Curse (1987 film)) فیلمی در ژانر ترسناک و علمی–تخیلی به کارگردانی دیوید کیت است که در سال ۱۹۸۷ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به ویل ویتون، کلود ایکینز، و کوپر هاکبی اشاره کرد.

نفرین (فیلم ۱۹۸۸). نفرین (به مجاری: Kárhozat) فیلمی از بلا تار کارگردان مجارستانی است. این فیلم به صورت سیاه و سفید فیلم برداری شده و محصول سال ۱۹۸۸ است. فیلم نامه اثر را بلا تار با همکاری لاسلو کراسناهورکای نوشته است. این فیلم یکی از فیلم های مورد علاقه سوزان سونتاگ بوده است.
نفرین در بانک اطلاعات اینترنتی فیلم ها (IMDb)
نفرین در آل مووی
نفرین در راتن تومیتوز
نقد جاناتان روزنبام
نفرین داستان «کارر» (میکلوش بی سکلی) را روایت می کند. مردی افسرده که عاشق خواننده ای متأهل (والی کِرِکِش) در یک بار محلی به نام تیتانیک است. خواننده به این رابطه پایان می دهد چرا که در آرزوی مشهور شدن است. کارر که به کار قاچاق با متصدی بار تیتانیک «ویلارسکی» (جولا پوئر) می پردازد، این کار را به شوهر خواننده یعنی «سباستین» (گیورگی چرهالمی) پیشنهاد می دهد. این کار او را از راه به در می کند اما همه چیز طبق برنامه کارر پیش نمی رود. کارر مأیوس می ماند.

نفرین (فیلم ۲۰۰۵). نفرین (به ژاپنی: ノロイ Noroi) یک فیلم ترسناک ژاپنی در قالب یک فیلم مستند است که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد.
جین موراکی
ریو کانو
تومونو کوگا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] نفرین (قرآن). نفرین، دعاى بد، ضدّ آفرین، دشنام، لعنت و مقابل آفرین در تمام معانى است.
۱. ↑ لغت نامه، ج ۱۳، ص ۲۰۰۰۷، «نفرین»۲. ↑ یونس/سوره۱۰، آیات۸۸-۸۹.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۲۸۰، برگرفته از مقاله «نفرین».
...

گویش اصفهانی

تکیه ای: nefrin
طاری: nefrin
طامه ای: nefrin
طرقی: nefrin
کشه ای: nefrin
نطنزی: nefrin


جدول کلمات

سب

پیشنهاد کاربران

لعن

سلام، برابر با وازه نامه های دهخدا و معین، نفرین کلمه ای پارسی است و چرا باید برای آن برابری پارسی بیابیم؟

لعن، لعنت، سب


نفرین:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " نفرین" می نویسد : ( ( نفرین در پهلوی با همین ریخت بکار می رفته است. از ستاک باستانی "فْری " اوستایی در سانسکریت pary بوده است و نفرین در آن زبان ، نفرینه ni - frina. ) )
( ( دو رخساره روز و دو زلْفینش شب
گشاده ، به نَفرین ضحّاک لب. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 318. )
واژه نفرین در سانسکریت pary بوده است امروزه آن را در واژه ی انگلیسی prayer به معنی دعا می بینیم نفرین در اصل متضاد آفرین است به شکل "نا آفرین" و یا "نه آفرین" و یا آفرین منفی ( نگارنده )


نفرین = نا آفرین

نفرین بر دیوان ایرانی
که بانی ظلمند و ویرانی

آه صدایی است که برای نشان دادن درد و رنج و اندوه از سینه برآید یکی از عوامل بروز آن ظلم است که می تواند به انتقام از ظالم لفظا یا عملا منتهی شود اما گاهی بعلت عدم توانایی از انتقام در همین مرحله ی آه می ماند و اگر ان را به خدا واگذار کند و ضرر را برای او طلب کند به آن نفرین گفته می شود که نوعی دعاست دعا به شر در مقابل دعای خیر، که می تواند خطرناک باشد. لذا آه و نفرین از نفرینی حکایت می کند که از آه بوجود آمده است گویا در مقابل ظالم توانایی دیگری جز این را ندارد. اما تف و لعنت تقریبا معادل آه و نفرین است که در واقع یعنی تنها کاری که فرد می تواند انجام دهد ان هم پشت سرش تف کردن است که نشانه ای از ابراز تنفر و خشم است و لعنت یعنی می خواهد که مورد طرد قرار گیرد و مطرود شدن از ناحیه ی خداوند یعنی این که خدا بخاطر ظلمی که انجام داده است از رحمتش دور سازد که دور شدن از رحمت خداوندی یعنی زمینه پدید آمدن گرفتاری ها و بدبختی ها خواهد بود نا گفته نماند نفرین و لعن در کل مورد مذمت واقع شده است مگر در موارد استثنا یعنی بعد از ارشاد و دعا کردن در حق آنها، آن گاه اگر می دیدند افراد دست از شرارت و اذیت و آزار بر نمی دارند و وجودشان منشاء ضرر و زیان براى افراد جامعه است، در مورد آنها لب به نفرین می گشودند و نتیجه ى آن را به خدا واگذار می کردند.

راضی بودن به گرفتار شدن طرف مقابل

نِفرینیدن کسی/چیزی/جایی

آفرین ( آلقیش ) ، نفرین ( قارقیش ) تورکی هستند.

واژه ی �نفرین� که به شیوه ی دستور زبان عربی از آن واژه هایی چون �نفرت�، �تنفر� و �متنفر� نیز ساخته شده، در بنیاد خود، آمیخته واژه ای پارسی، دربرگیرنده ی پیشوند �ن� یا �نا�ی نفی و �آفرین� ( �ناآفرین ) است که آرش �آفرین� را واژگون کرده و به �نفرین� کوتاه شده است.

برگرفته از پی نوشت یادداشتی در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2015/06/blog - post_90. html


کلمات دیگر: