کلمه جو
صفحه اصلی

مود

فرهنگ فارسی

دوست بسیار محبت .

لغت نامه دهخدا

مود. [ م ِ وَدد ] (ع ص ) دوست بسیارمحبت . (منتهی الارب ، ماده ٔ ودد). آن که بسیار دوستی می کند. (ناظم الاطباء).


مود. (اِ) شاهین که عقاب باشد و آن پرنده ای است بزرگ و سیاه که پر او را بر تیر چسبانند. (برهان ). عقاب و آن پرنده ای است مشهور که پر او را بر تیر نصب نمایند و شاه پرندگان است چنانکه شیر بزرگ درندگان است و مود آشیانه بر کوههای بلند گیرد چنانکه الموت را که کمال ارتفاع داردبه این مناسبت خانه ٔ موت و آشیانه ٔ عقاب خوانده اند.ولیکن در «اله » اشتباه کرده اند و اله را عقاب گرفته اند و موت را آشیان تفسیر و ترجمه صحیح است ولی در معنی تقدیم و تأخیر یافته آنچه از اصل کتاب دساتیر معلوم می شود «مود» و «موت » در پارسی نام عقاب است و در فرهنگ دساتیر و برهان قاطع نیز به همین معنی است و«اله » و «الا» به معنی آشیانه است . در دساتیر آمده که چون کیومرث به پادشاهی رسید و بنی نوع انسان را از سایر مخلوقات برگزید جانوران را بر هفت بخش کرد... وپادشاهی پرندگان را به مود یعنی عقاب تفویض کرد. الحاصل مود و موت مرادفند و تاء و دال به یکدیگر تبدیل می یابند. (از انجمن آرا) (از آنندراج ) :
ماکیان را بودی مخلب و منقار ولی
صید را مخلب و منقار بباید چون مود.

حسینخان ملک الشعرا (از انجمن آرا).


اما ظاهراً (مود) مخفف «آمود» و «آموت » است و نوشته ٔ مؤلفان انجمن آرا و آنندراج که در نوشته های کهن «اله » و «الا» را به معنی آشیان و «موت » و «مود» را به معنی عقاب دانسته اند بر اساسی نیست و همان «آله » و «آلوه » به معنی عقاب و شاهین است و «الموت » نیز به نوشته ٔ ابن الاثیر در کامل و زکریابن محمد قزوینی در عجایب المخلوقات از «آلوه » به معنی عقاب و «آموت » به معنی آموزش ترکیب یافته است یعنی عقاب آموخته ، جایی که عقاب محل آبی را به پادشاهی نشان داده و آموخته است . پس «الموت » نیز بر خلاف نوشته ٔ مؤلفان انجمن آرا و آنندراج به معنی آشیانه ٔ عقاب نیست و تقدیم و تأخیری در معنی دو جزء الموت صورت نگرفته است . رجوع به عقاب و شاهین و نیز فرهنگ ایران باستان صص 296 - 305 و برهان قاطع ذیل ماده ٔ آله شود.

مود. ( اِ ) شاهین که عقاب باشد و آن پرنده ای است بزرگ و سیاه که پر او را بر تیر چسبانند. ( برهان ). عقاب و آن پرنده ای است مشهور که پر او را بر تیر نصب نمایند و شاه پرندگان است چنانکه شیر بزرگ درندگان است و مود آشیانه بر کوههای بلند گیرد چنانکه الموت را که کمال ارتفاع داردبه این مناسبت خانه موت و آشیانه عقاب خوانده اند.ولیکن در «اله » اشتباه کرده اند و اله را عقاب گرفته اند و موت را آشیان تفسیر و ترجمه صحیح است ولی در معنی تقدیم و تأخیر یافته آنچه از اصل کتاب دساتیر معلوم می شود «مود» و «موت » در پارسی نام عقاب است و در فرهنگ دساتیر و برهان قاطع نیز به همین معنی است و«اله » و «الا» به معنی آشیانه است. در دساتیر آمده که چون کیومرث به پادشاهی رسید و بنی نوع انسان را از سایر مخلوقات برگزید جانوران را بر هفت بخش کرد... وپادشاهی پرندگان را به مود یعنی عقاب تفویض کرد. الحاصل مود و موت مرادفند و تاء و دال به یکدیگر تبدیل می یابند. ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ) :
ماکیان را بودی مخلب و منقار ولی
صید را مخلب و منقار بباید چون مود.
حسینخان ملک الشعرا ( از انجمن آرا ).
اما ظاهراً ( مود ) مخفف «آمود» و «آموت » است و نوشته مؤلفان انجمن آرا و آنندراج که در نوشته های کهن «اله » و «الا» را به معنی آشیان و «موت » و «مود» را به معنی عقاب دانسته اند بر اساسی نیست و همان «آله » و «آلوه » به معنی عقاب و شاهین است و «الموت » نیز به نوشته ابن الاثیر در کامل و زکریابن محمد قزوینی در عجایب المخلوقات از «آلوه » به معنی عقاب و «آموت » به معنی آموزش ترکیب یافته است یعنی عقاب آموخته ، جایی که عقاب محل آبی را به پادشاهی نشان داده و آموخته است. پس «الموت » نیز بر خلاف نوشته مؤلفان انجمن آرا و آنندراج به معنی آشیانه عقاب نیست و تقدیم و تأخیری در معنی دو جزء الموت صورت نگرفته است. رجوع به عقاب و شاهین و نیز فرهنگ ایران باستان صص 296 - 305 و برهان قاطع ذیل ماده آله شود.

مود. [ م ِ وَدد ] ( ع ص ) دوست بسیارمحبت. ( منتهی الارب ، ماده ودد ). آن که بسیار دوستی می کند. ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه عمومی

مود شهری است در استان خراسان جنوبی. این شهر در بخش مود از توابع شهرستان سربیشه قرار دارد.
شهرداری مود
بخشداری مود
اولین مرجع خبری شهر مود
مود شهری با قدمت تاریخی در جنوب استان خراسان جنوبی و در ۳۰ کیلومتری جاده ارتباطی بیرجند به زاهدان واقع شده است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۳٬۴۷۷ نفر (در ۱٬۰۶۱ خانوار) بوده است.
کلمه «مود» و معنی فارسی سره آن، چنان که در فرهنگ نفیس آمده به معنای عقابی است که پرهایش را به تیر چسبانند.

مود (ابهام زدایی). مود ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
مود
عمارت مود
قالی مود
تپه مود
مدرسه مود
بخش مود
مود (بازی ویدئویی)
دهستان مود

مود (بازی ویدئویی). <noinlude>حذف سریع"تکراری با الگوی صنعت بازی های ویدئویی"</noinlude>
مود (مخفف انگلیسی: Mod) یا (به انگلیسی: modification) گونه ای از بازی های کامپیوتری است که معمولاً توسط مردم و کسانی که توانایی بازی نویسی را دارند از روی نسخه اصلی بازی گسترش داده می شود. برای مثال در پلتفرم اندروید برای بازی ها معمولاً دو عدد فایل نصبی دیده می شود که یک نسخه فایل نصبی معمولی است و نسخه دیگر همان فایل معمولی است که مود شده و در واقع کرک شده و بازیکن می تواند در بازی از پول، منابع و … با مبلغ و تعداد خیلی زیاد یا بینهایت استفاده کند.
معمولاً در این گونه بازی ها اجسام و امکانات موجود در دنیای بازی، بیشتر و پیشرفته تر می شوند و به محیط بازی جزئیات بیشتری افزوده می شود.
از این گونه بازی ها می توان به بلک میسا (بازی کامپیوتری) اشاره کرد که از محیط و ابزار بازی نیمه جان توسعه داده شده است.

مود (شهر). مود شهری است در استان خراسان جنوبی. این شهر در بخش مود از توابع شهرستان سربیشه قرار دارد.
مود شهری با قدمت تاریخی در جنوب استان خراسان جنوبی و در ۳۰ کیلومتری جاده ارتباطی بیرجند به زاهدان واقع شده است.

پیشنهاد کاربران

حال و روحیات کنونی انسان را میگویند مود

حال و هوای کنونی هر ادم رو میگن مود

مود یعنی حال الان مثلا یکی میگه مودت چیه منطورش اینه که حالو وضع روحیتو اینا چطوره

مود یعنی حالو وضع روحی الان مثلا یکی میگه مودت چیه یعنی الان حاله روحیتو اینا چیه یا چطوره ساده تر بخوام توضیح بدم تو زبان خودمون حدودا همون سلام خوبی چطوریه

بازی ویدویی یعنی اونی که همه چی بینهایت از اول داره

حس وحال غیرارادی. جالتی تعیین کننده برای انجام دادن ویاانجام ندادن کاری. این لفظ معمولادرمیان هنرمندان مسطلح است. وقتی هنرمند انرژی وتمرکزبرکارخلاقه واجراءیک اثرهنری رادارد، یعنی ازنظرروانی وجسمی درمودآن کار قراردارد، درغیراینصورت درمود آن کارنیست. مود در گفتگوهای عام هم واردشده ودقیقا همان مفهوم را که درهنراست دارد. مود باتصمیم، ضرورت، آمادگی وهرحالت ارادی مربوط به هرکاری متفاوت است.

Mood
به فارسی: جاوَر


کلمات دیگر: