کلمه جو
صفحه اصلی

لردگان

فرهنگ فارسی

یکی از بخشهای شهرستان شهر کرد در باختر بخش سمیرم کوهستانی معتدل و گرمسیر ۱۱۹ آبادی و ۲۸۸۲۷ تن سکنه .
شهر کوچک است و هوای بد دارد و آبش ناگوارنده . حاصلش انگور بسیار .

لغت نامه دهخدا

لردگان. [ ل َ دِ ] ( اِخ ) ( در عراق عجم ) شهری کوچک است و هوای بد دارد و آبش ناگوارنده ، حاصلش انگور بسیار. ( نزهةالقلوب چ اروپا ص 70 ).

دانشنامه عمومی

لُردِگان یکی از شهرهای استان چهارمحال و بختیاری ایران است. این شهر مرکز شهرستان لردگان بوده و در بخش مرکزی این شهرستان واقع شده است.
چشمه برم: جوشش چشمه برم در مرکز شهر لردگان گردشگاه با همین نام را به وجود آورده است. این چشمه پرآب علاوه بر تأمین آب کشاورزی و آشامیدنی یکی از سرشاخه های کارون به شمار می آید.
مردمان لردگان از لران بختیاری هستند. شهر لردگان مرکز شهرستان لردگان با هزار و هفتصد متر ارتفاع از سطح دریا در ۱۶۰ کیلومتری جنوب شرقی شهرکرد، مرکز استان چهارمحال و بختیاری، قرار گرفته است.
شهر لردگان در دشت نسبتاً مسطحی قرار دارد. این دشت حاصلخیز در میان رشته کوه زاگرس قرار دارد و با قله هایی همانند ریگ و آس جم احاطه می شود.
اقلیم لردگان نیمه مرطوب گرم با زمستانهای نیمه سرد است.

پیشنهاد کاربران

لردگان=لر د گان=کوچنشینان دختر دانا دختر دانا ( منا وعزی ) مادر دانا ( میترا )
لر=ل ر
ل=لانه
ر=روان
د=دخ/دختر/دوختن
گان=دانا




کلمات دیگر: