کلمه جو
صفحه اصلی

سیاهرگ


مترادف سیاهرگ : ورید

متضاد سیاهرگ : سرخ رگ، شریان

فارسی به انگلیسی

vein

فارسی به عربی

عرق

مترادف و متضاد

ورید ≠ سرخرگ، شریان


فرهنگ فارسی

ورید، رگهای بدن که ون ازمویرگهادر آنهاواردو، بقلب بازمیگرددخلاف سرخ رگهاکه خون راازقلب به، تمام اعضای بدن میرساند
ورید

فرهنگ معین

(رَ ) (اِمر. ) ورید.

لغت نامه دهخدا

سیاه رگ. [ رَ ] ( اِ مرکب ) ورید. ( فرهنگستان ).

فرهنگ عمید

رگ هایی که خون را به قلب بازمی گرداند، ورید.

دانشنامه عمومی

سیاهرگ یا (به عربی: ورید) در دستگاه گردش خون بدن، رگی است که خون را از اندام ها به قلب بازمی گرداند. دیواره سیاهرگ نازک تر از سرخرگ است اما قطر بیشتری داشته و خاصیت ارتجاعی کمتری دارد. در سیاهرگ ها دریچه هایی به نام لانه کبوتری وجود دارد که این دریچه ها کمک می کنند تا خون از اندام پایینی مانند دست ها و پاها بهتر به سمت قلب حرکت کنند. به طور کلی خون تمامی قسمت های بدن توسط دو ورید به نام های اجوف فوقانی و تحتانی به دهلیز راست قلب برمی گردد.
سرخرگ
مویرگ
ایستادن زیاد، کم تحرکی و نارسایی های قلبی می توانند باعث تخریب این دریچه ها شده و در نتیجه خون در سیاهرگ ها تجمع می کند و شخص به بیماری واریس مبتلا می شود. در بستر عروق، کمپلیانس وریدها بیشترین است.
همه سیاهرگ ها خون تیره (خون حاوی کربن دی اکسید) را منتقل می کنند به غیر از سیاهرگ های ششی و سیاهرگ بندناف که خون روشن (خون حاوی اکسیژن) را منتقل می کنند.

دانشنامه آزاد فارسی

سیاهرگ (vein)
در جانوران دارای دستگاه گردش خون، رگی برای رساندن خون از بدن به قلب. سیاهرگ ها دریچه هایی دارند که از بازگشت خون براثر جاذبه جلوگیری می کنند. این رگ ها خون را با فشار پایین حمل می کنند و بنابراین، دیواره های آن ها نازک تر از سرخ رگ هاست. به استثنای سیاهرگ ششی در پرندگان و پستانداران که خون اکسیژن دار را از شش ها به قلب می برد، سیاهرگ ها همیشه حامل خون فاقد اکسیژن اند. در انگلیسی، به هر سیستم مجراداری که بافت های زنده را مستحکم و برای آن بافت مواد غذایی فراهم کند، مانند سیاهرگ های بال حشرات و رگبرگ های برگ ها، نیز سیاهرگ می گویند. این بافت ها در برگ ها شبکه ای پدید می آورند که معمولاً در سطح زیرین برگ مشاهده می شود. رگبرگ های مذکور از دو بافت انتقال دهنده، چوب و آبکش، تشکیل شده اند.

پیشنهاد کاربران

ورید


کلمات دیگر: