کلمه جو
صفحه اصلی

انشقاق


مترادف انشقاق : انقطاع، بریدگی، ترک خوردگی، شکافتگی

فارسی به انگلیسی

split, being split

being split


split


فارسی به عربی

انفلاق

عربی به فارسی

جدايي , جداشدگي , انفصال , نفاق , عدم اتفاق , ترک , انشعاب , دوبخشي , شکافتن


مترادف و متضاد

انقطاع، بریدگی، ترک‌خوردگی، شکافتگی


crack (اسم)
ترک، تق تق، رخنه، شکاف، کاف، ترق و تروق، انشقاق

fission (اسم)
هیجان، انشقاق، شکستن هسته اتمی

فرهنگ فارسی

شکافته شدن، با شدن، ترک خوردن یاشکافته شدن چوب ، پراکنده شدن
۱ - ( مصدر ) شکافته شدن شکافتن باز شدن ترک خوردن . ۲ - پراکنده شدن . ۳ - ( اسم ) شکافتگی ترک خوردگی . جمع : انشقاقات .
نام سوره هشتاد و چهارم از قر آن مجید مکی و دارای ۲۵ آیه .

فرهنگ معین

(اِ ش ِ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) شکافته شدن ، ترک برداشتن . ۲ - پراکنده شدن . ۳ - (اِمص . ) شکافتگی .

لغت نامه دهخدا

انشقاق . [ اِ ش ِ ] (اِخ ) نام سوره ٔ هشتاد و چهارم از قرآن مجید، مکی ، و دارای 25 آیه است .


انشقاق . [ اِ ش ِ ] (ع مص ) شکافته شدن چوب و جز آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). باز شدن شکاف در چیزی . (از اقرب الموارد). شکافته شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). شکافتن (درمعنی لازم ). ترکیدن . (یادداشت مؤلف ). || متفرق و پریشان شدن کار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(آنندراج ) (از اقرب الموارد). پراکنده شدن . (از تاج المصادر بیهقی ). || پیدا شدن برق از ابر.(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). پیدا شدن برق . (از اقرب الموارد). || پیدا شدن صبح . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). برآمدن و طلوع کردن فجر.(از اقرب الموارد). || (اِمص ) شکافتگی و کفتگی و ترک و ترکیدگی . (ناظم الاطباء). ترک خوردگی .


انشقاق. [ اِ ش ِ ] ( ع مص ) شکافته شدن چوب و جز آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). باز شدن شکاف در چیزی. ( از اقرب الموارد ). شکافته شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مصادر زوزنی ). شکافتن ( درمعنی لازم ). ترکیدن. ( یادداشت مؤلف ). || متفرق و پریشان شدن کار. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء )( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). پراکنده شدن. ( از تاج المصادر بیهقی ). || پیدا شدن برق از ابر.( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). پیدا شدن برق. ( از اقرب الموارد ). || پیدا شدن صبح. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). برآمدن و طلوع کردن فجر.( از اقرب الموارد ). || ( اِمص ) شکافتگی و کفتگی و ترک و ترکیدگی. ( ناظم الاطباء ). ترک خوردگی.

انشقاق. [ اِ ش ِ ] ( اِخ ) نام سوره هشتاد و چهارم از قرآن مجید، مکی ، و دارای 25 آیه است.

فرهنگ عمید

۱. هشتاد وچهارمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۲۵ آیه، إنشقّت.
۲. (اسم مصدر ) [قدیمی] پراکنده شدن.
۳. (اسم مصدر ) [قدیمی] شکافته شدن، باز شدن، ترک خوردن.

دانشنامه عمومی

این سوره مکی است و دارای ۲۵ آیه است.
ترجمهٔ فارسی
این سوره مانند بسیاری از سوره های جز اخیر قرآن مجید از مباحث معاد سخن می گوید:
دربارهٔ فضیلت خواندن این سوره در حدیثی از پیامبر اسلام محمد می خوانیم :«کسی که سوره انشـقاق را بخواند خداوند او را از این که در قیامت نامه اعمالش به پشت سرش داده شود در امان می دارد».

شکافته شدن



کلمات دیگر: