کلمه جو
صفحه اصلی

میدان مغناطیسی

فارسی به انگلیسی

magnetic field

فرهنگ فارسی

میدانی بُرداری که در هر جا که نیروهای مغناطیسی حضور داشته باشند، برقرار است


دانشنامه عمومی

در الکترومغناطیس کلاسیک تعریف میدان مغناطیسی به صورت «میدان حاصل از بار الکتریکی در حال حرکت» می باشد.به بیان ساده تر میدان مغناطیسی حاصل تأثیر دو میدان الکتریکی (مثلاً دو بار مثبت و منفی) بر روی هم است که منجر به درست شدن یک میدان مغناطیسی می شود.
در ژانویه ۲۰۱۳ فیزیکدانان ذرات یک گاز کوانتومی بر پایه پتاسیم ساختند. این گاز هنگامی که تحت تأثیر لیزر و میدان مغناطیسی قرار می گیرد به دماهای منفی می رسد. در این دمای ترمودینامیکی، ماده شروع به بروز دادن خواص ناشناخته پیشین می کند.
میدان مغناطیسی از تک بارها، سیم های حامل جریان، جهت گیری دوقطبی های مغناطیسی (آهنرباهای دایمی)، جریان سیال رسانا (میدان مغناطیسی زمین) ایجاد می شوند.
در الکترودینامیکِ نسبیتی، تفاوتی بین میدان الکتریکی و میدان مغناطیسی وجود ندارد و تعریف میدانالکترومغناطیسی به صورت «اثر بار الکتریکی در اطراف آن» تعریف می شود. چون حرکت کاملاً نسبی در نظر گرفته می شود و نمی توان بین بار ثابت و بار متحرک تفاوتی قایل شد (متحرک بودن یا ثابت بودن برای ناظرهای مختلف تفاوت می کند).نیروی حاصل از این میدان را نیروی لورنتس می خوانند.
به بیانی دیگر میدان مغناطیسی میدانی است که توسط یک جسم مغناطیسی یا ذرات، یا با تغییر میدان الکتریکی، تولید شده است و توسط نیرویی که روی دیگر مواد مغناطیسی یا حرکت بار الکتریکی اعمال می شود شناسایی می شود. میدان مغناطیسی در هر نقطهٔ داده شده توسط هر دو پارامتر جهت و شدت (یا مقاومت) مشخص می شود، که به عنوان یک میدان برداری شناخته می شود.اشیایی که خود میدان مغناطیسی تولید می کنند آهنربا نامیده می شوند. آهن رباها توسط نیروها و گشتاورهایی که توسط میدان های مغناطیسی تولید می کنند بر یکدیگر تأثیر می گذارند. آهن ربا معمولاً خود را در جهت میدان مغناطیسی موضعی تراز می کند. قطب نماها از این اثر برای اندازه گیری جهت میدان مغناطیسی موضعی، تولید شده توسط زمین استفاده می کنند.ریاضیات پیچیده که میدان مغناطیسی یک شی را نشان می دهد با استفاده از خطوط میدان مغناطیسی نشان داده می شوند. این خطوط صرفاً یک مفهوم ریاضی است و به صورت فیزیکی وجود ندارد. با این حال، برخی پدیده های فیزیکی از قبیل تراز شدن براده های آهن در یک میدان مغناطیسی، به مانند خطوط در یک الگوی مشابه با خطوط فرضی میدان مغناطیسی از جسم را تولید می کند.جهت خطوط میدان مغناطیسی که تراز دلخواه برای برادهٔ آهنی که بر روی کاغذی که بر روی یک نوار آهنربا قرار دارد، پاشیده شده است. نشان می دهد. جاذبهٔ متقابل قطب مخالف براده آهن منجر به تشکیل خوشه های دراز از براده در امتداد خطوط میدان شده است.

دانشنامه آزاد فارسی

میدان مغناطیسی (magnetic field)
ناحیۀ اطراف آهن ربای دایم یا ناحیۀ اطراف سیم حامل جریان الکتریکی. در این ناحیه، به بار الکتریکی در حال حرکت یا اجسامی که خاصیت مغناطیسی دارند، نیرو وارد می شود. این نیرو دیدنی نیست، ولی می توان آثار آن را مشاهده کرد. این میدان را در هر نقطه ای با خطوط موازی با سمت گیری عقربۀ مغناطیسی یا قطب نمای کوچکی که در آن نقطه قرار می گیرد نشان می دهند. خطوط نامرئی نیرو را میدان مغناطیسی یا خطوط شار مغناطیسی می نامند. بزرگی میدان مغناطیسی را با چگالی شار مغناطیسی، برحسب تسلا، مشخص می کنند. نیز ← وارونگی_قطبی

فرهنگستان زبان و ادب

{magnetic field} [فیزیک] میدانی بُرداری که در هر جا که نیروهای مغناطیسی حضور داشته باشند، برقرار است


کلمات دیگر: