کلمه جو
صفحه اصلی

امند

لغت نامه دهخدا

امند. [ اَ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ مرکزی شهرستان رشت با 314 تن سکنه . آب آن از قنات و رودخانه و محصول آن غلات ، بنشن ، انگور و میوه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).


امند. [ اَ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان مرند با 1037 تن سکنه . آب آن از رودخانه و چشمه و محصول آن غلات ، حبوب ، کشمش ، بادام و کرچک است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).


امند. [ اَ م َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش حومه مرکزی شهرستان رشت با 314 تن سکنه. آب آن از قنات و رودخانه و محصول آن غلات ، بنشن ، انگور و میوه است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).

امند. [ اَ م َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان مرند با 1037 تن سکنه. آب آن از رودخانه و چشمه و محصول آن غلات ، حبوب ، کشمش ، بادام و کرچک است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

امند ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
امند (شبستر) روستایی در دهستان رودقات بخش صوفیان شهرستان شبستر استان آذربایجان شرقی
امند (مانه و سملقان) روستایی در دهستان جیرانسو بخش مرکزی شهرستان مانه و سملقان استان خراسان شمالی

درترکی به معنی مکنده,جذب کننده و...



کلمات دیگر: