کلمه جو
صفحه اصلی

خزش

فارسی به انگلیسی

crawl, creep

فرهنگ فارسی

اسم است از خزیدن

لغت نامه دهخدا

خزش. [ خ َ زِ] ( اِمص ) اسم است از خزیدن. ( یادداشت بخط مؤلف ).

دانشنامه عمومی

خَزِش نوعی از جاپیمایی (حرکت مکانی) در جانوران است.
لغت نامهٔ دهخدا، سرواژه خزیدن
لغزیدن و کشیدن بدن بدون دست وپا به سمتی را خزیدن و این گونه حرکت را خزش می گویند.کرم ها و مارها از جمله جانوران خزشی هستند.
بیرون خزیدن، پس خزیدن و واپس خزیدن از انواع خزیدن است.

دانشنامه آزاد فارسی

خَزِش (creep)
در مهندسی عمران و مکانیک ، از خواص مواد جامد و معمولاً فلزات ، که تحت تنش پیوسته ، سبب تغییرشکل فلز در نقطه ای پایین تر از نقطۀ تسلیم می شود. پس از نقطه تسلیم، طولِ جامد کشسان (الاستیک) افزایش می یابد ، بدون این که نیرو یا تنش بیشتری به آن وارد شود. در دماهای معمول، این خاصیت در سرب ، قلع ، و روی مشاهده می شود. حرکت صفحه های سربی سقف ساختمان های قدیمی نیز براثر همین پدیده است. مس، آهن ، نیکل ، و آلیاژهای آن ها نیز در دماهای بالا آثار خزش را نشان می دهند.

فرهنگستان زبان و ادب

{creep} [زمین شناسی] حرکت آرام و کم وبیش مداوم مواد به پایین دامنه براثر تنش های گرانشی
{creepage} [حمل ونقل ریلی] نسبت سرعت مماسی چرخ به سرعت واقعی قطار
{taxi} [حمل ونقل هوایی] حرکتِ هواگَرد بر روی زمین یا آب با قدرت موتور

پیشنهاد کاربران

گونه ای دگرگونی شکل مواد جامد به دنبال تنش یکنواخت و دیرگاه.

تغییر شکل در یک زمان بسیار طولانی در اثر تنش یا بار ساده


کلمات دیگر: