کلمه جو
صفحه اصلی

پارت

فارسی به انگلیسی

Parthia


فرهنگ فارسی

۱ - طایفه ای از قبیل پرنی از قوم دهه از اقوام سکایی . این طایفه در شمال شرقی ایران در حدود خراسان اقامت گزیدند و پس از ضعف سلوکیان دولت اشکانیان را تشکیل دادند و همه ایران را به تصرف در آوردند . ۲ - نام قدیم خراسان که محل سکونت طایفه پارت بود
( اسم ) پرنده ای از راست. پابلندان که دارای منقاری طویل و استخوان کف پایش طویل و برهنه و انگشتانش نیز دراز و جدا از هم است . قدش متوسط و تقریبا بانداز. یک کبک است . این پرنده در نیمکر. شمالی زمین در چین و هندوستان و دیگر نواحی آسیای مرکزی و اروپا و آمریکا میزید نوک دراز یلوه .
نام خراسان کنونی نوک دراز و آن مرغی است حلال گوشت

لغت نامه دهخدا

پارت . (اِ) یلوه . نوک دراز وآن مرغی است حلال گوشت .


پارت. ( اِخ ) پارث. پَرث َوَ. نام خراسان کنونی یکی از خترپت نشینهای هخامنشی. بعهد سلوکیان. دولت اشکانی دراین ناحیت تشکیل شد و بقایای نفوذ اخلاف اسکندر را از ایران برانداخت. این ایالت از شمال به دهستان و ازمشرق به آری و از جنوب به کارامانی و از مغرب به مادی محدود بوده است. رجوع به پرثَوَ و اشکانیان شود.

پارت. ( اِ ) یلوه. نوک دراز وآن مرغی است حلال گوشت .

پارت . (اِخ ) پارث . پَرث َوَ. نام خراسان کنونی یکی از خترپت نشینهای هخامنشی . بعهد سلوکیان . دولت اشکانی دراین ناحیت تشکیل شد و بقایای نفوذ اخلاف اسکندر را از ایران برانداخت . این ایالت از شمال به دهستان و ازمشرق به آری و از جنوب به کارامانی و از مغرب به مادی محدود بوده است . رجوع به پرثَوَ و اشکانیان شود.


فرهنگ عمید

پرنده‌ای حلال‌گوشت به اندازۀ کبک با منقار دراز؛ نوک‌دراز.


قومی باستانی و چادرنشین که در حدود خراسان کنونی تا سلسلۀ البرز و دریای خزر به سر می بردند و بر ضد سلوکی ها قیام کرده و دولت اشکانی را تشکیل دادند.
پرنده ای حلال گوشت به اندازۀ کبک با منقار دراز، نوک دراز.

قومی باستانی و چادرنشین که در حدود خراسان کنونی تا سلسلۀ البرز و دریای خزر به‌سر می‌بردند و بر ضد سلوکی‌ها قیام کرده و دولت اشکانی را تشکیل دادند.


دانشنامه عمومی

پارت، پارث، پَرثَوه (به پارسی باستان:𐎱𐎼𐎰𐎺 (Parϑava)) یا پهلَو (ریشه کلمه پهلوی)، یکی از ساتراپ نشین های هخامنشی و ازاقوام ایرانی سکاها در خراسان وسیستان(دره رود اترک قوچان) که پس از هجوم اسکندر در حدود جنوب شرق فلات ایران پراکنده شده بودند. در پی مرگ اسکندر، بلخ تحت سلطه استاسَندر از فرماندهان سلوکوس قرار گرفت و به عنوان فرمانده پارت نیز گمارده شد. وی تا رستاخیز اشک اول فرمانده آن سرزمین ها بود.
دانشنامه ایرانیکا
در سال های ۵۴۹ تا ۵۴۸ پیش از میلاد سرزمین های پارت، گرگان و احتمالاً ارمنستان توسط کوروش بزرگ تسخیر می گردد.
در سنگنبشته های هخامنشی از ایالت پارت به عنوان یکی از ساتراپهای هخامنشی نام برده شده است. ایالت پارت از شمال به داها و از مشرق به هریوه (هرات امروزی) در غرب افغانستان و از جنوب به کارامانی (کارامانیا - کرمان امروزی در جنوب ایران) و از مغرب به ایالت ماد محدود بوده است.
در زمان سلوکیان، دولت محلی اشکانی نخست در این ناحیه تشکیل شد و سپس بقایای نفوذ جانشینان اسکندر را از نواحی غربی ایران نیز برانداخت. نخستین پایتخت اشکانیان برای مدتی در شهر نسا در جنوب شهر عشق آباد ترکمنستان و در نزدیکی مرز شیروان ایران بود. پایتخت های بعدی شهر صد دروازه در نزدیکی دامغان امروزی از استان سمنان در شمال ایران، سپس همدان و تیسفون بودند.

پارت (ابهام زدایی). پارت می تواند در موارد زیر بکار رود:
پارت: یکی از ساتراپ نشین های هخامنشی
پارت (قوم): یکی از اقوام باستانی ایران
پارت: نام دیگر امپراتوری و سلسله اشکانیان در ایران باستان

گویش مازنی

/paart/ باز شدن – گشادگی زیاد - فاصله ای زیاد گام های از یک دیگر

۱باز شدن – گشادگی زیاد ۲فاصله ای زیاد گام های از یک دیگر ...


پیشنهاد کاربران

پارت : پارتی ( فارسی میانه اشکانی ) .

پارت می تواند در موارد زیر بکار رود:
پارت: یکی از ساتراپ نشین های هخامنشی
پارت ( قوم ) : یکی از اقوام باستانی ایران
پارت: نام دیگر امپراتوری و سلسله اشکانیان در ایران باستان .

معنی پارت

پارت . ( اِخ ) پارث . پَرث َوَ. نام خراسان کنونی یکی از خترپت نشینهای هخامنشی . بعهد سلوکیان . دولت اشکانی دراین ناحیت تشکیل شد و بقایای نفوذ اخلاف اسکندر را از ایران برانداخت . این ایالت از شمال به دهستان و ازمشرق به آری و از جنوب به کارامانی و از مغرب به مادی محدود بوده است . رجوع به پرثَوَ و اشکانیان شود.
پارت به قسمتی از خراسان نیز گفته میشد، ساتراپ پارت ( حوالی شهرستان بجنورد= خراسان شمالی ) که در دوران هخامنشی در واقع قسمتی از ولایات پر رونق هخامنشیان محسوب میشد.

پارتی زان، نیروهای که در جنگ عملیات کمین، دست برد می زنند. وسریع تغیر مکان میدهند. ودر موقعیت دیگر دوباره ضربه می زنند. به چنین نبردهایی جنگ های پارتیزانی ( نا منظم ) می گویند. که گالش های گیلان مخترع آن بودند. ومردم اشکالی، اروشکی، ا شکوری، اوشکوری، اشکجانپهلو، اشکجانی، . . . که از قوم گالش می باشند. با سلوکیان به این شیوه می جنگیدند. وحتی ایروان راحت سیطره خود در آورده ونام آنرا وی شی نی و می شی نی نهادند. که از نامهای گالشی است. که پس از حدود2000 هزار سال می شی نی به ایروان تغیر نام داده است. اشکالی ها تشکیل حکومت داده که اکنون به آن اشکانی می گویند. وپایتخت خود را به منطقه گرگان، مینودشت و گمیشان امروزی انتقال دادند.


واژه پارت به معنی ( قوم ) و پهلوان یعنی ( پارتی ) از این رو واژه پهلوان با واژه پارتیزان هم ریشه می باشد به معنی شخصی که به روش پارت ها می جنگد .

بخش ، قسمت ، پاره ، جز ، قطعه ، عضو

کلمه ی ( ( پار ) ) در زبان فارسی یعنی گروه، دسته، قوم و ( ( ت ) ) درکلمه پارت یعنی کوه وصحرا وبراین اساس پارت یعنی قومی که مانند ترکمن ها صحرانشین دائمی هستند ودرارتفاعات وکوهها زندگی می کنندولی پارس به قومی گفته می شود که درمکانهاوسرزمین های پست وصاف زندگی می کنند یعنی درمقابل کسانی که صحرانشین هستند پارسها هموارنشین هستند وبه زبان امروزی پارت یعنی روستا نشین وچادرنشین و پارس یعنی شهرنشین
وکلمه ی فارس هم مُعرب کلمه پارس است. بنابراین قوم پارت به اقوامی گفته می شود که درکوهستانهای البرز داخلی وخارجی زندگی می کردند واز اقوام مختلف سکایی بودند زیرا درعهد قدیم بخاطر کمبود ارزاق آمیختگی های فرهنگی به شدت رواج داشت وخلوص نژادی قابل طرح نبود. همچنین درقدیم هیچگونه شهری وجود نداشت و جمعیت یا ساکن روستاهای بزرگ بودند یا ساکن روستاهای کوچک وبا پیشرفت تمدنها ساز وکارهای شهرنشینی بوجود آمد.


کلمات دیگر: