کلمه جو
صفحه اصلی

سلوکیان

فرهنگ فارسی

سلسله ای از مقدونیان که پس از اسکندر در ایران تشکیل شد ( ۵٠ - ۳۱۲ ق . م . ) موسس این سلسله سلوکوس اول ( ه . م . ) است . سلوکیان که جانشین هخامنشیان گردیدند و تقریبا جمیع متصرفات آنانرا در دست داشتند و بخش اعظم اصول تشیکلات خود را از ایشان اقتباس کردند مجبور بودند که هدفی را برگزینند که اسلاف ایشان هرگز بدان دسترسی نیافتند و آن عبارت بود از وحدت پادشاهی با وجود تنوع ملل و تمدنهای مخالف آن . ولی سلوکیان هم بدین هدف نرسیدند . همه اموری که بتدریج شاهنشاهی را تضعیف کرد و عاقبت موجب انقراض اسف آور آن سلسله گردید دامنگیر سلوکیان نیز شد : جنگهایی که آنان با سلسله ای دیگر کردند نخست با مقدونیه و مصر سپس با پارتیان و رومیان محاربات ایشان برای جلویگری از تمایلات تجزیه طلبی بعض ممالکی که در زمره متصرفاتشان بود مساعیی که برای مطیع نگاهداشتن والیان خود بکار میبردند توطئه های دربار و رقابتهای مدعیانی که غالبا منجر بقتل میگردید . شاهان این سلسله در قرن دوم ق . م . از بکار بردن طلا که راه فساد را باز میکرد خودداری نداشتند . آنان بسناتورهای رومی برای دخالت قشون روم ضد دشمنان خود رشوه میدادند . اما چون پیروزی بدست میامد رومیان دیگر ممالک آنان را ترک نمیکردند و سلوکیان پس از دیری فهمیدند که خود آنان مشرق را تسلیم رومیان کرده اند . محقق است که بعض شاهان ایشان از جمله آنتیوخوس سوم برای ترمیم شاهنشاهی خود فعالیت بسیار و کوشش قابل توجه کردند ولی از متوقف ساختن استیلای دو قوه ای که از ضعف ایشان استفاده میکردند عاجز بودند : قوه تدریجی و بطئ ولی مستمر ایرانیان و قوه روم که سابقا در آغاز قرن دوم ضربتی عالج ناپذیر بشاهنشاهی سلوکی وارد آورده بود. اسامی شاهان این سلسله عبارتست از : سلوکوس اول . ( جل.۳۱۲ ق . م . ) آنیتوخوس اول ( جل.۲۸۱ ق . م . ) آنتیوخوس دوم ( جل. ۲۶۱ ق . م . ) دمتریوس اول سوتر ( منجی ) ( جل.۱۶۲ ق . م . ) الکساندر بالاس ( جل. ۱۵٠ ق . م . ) دمتریوس دوم نیکاتور ( فاتح ) ( بار اول جل.۱۴۹ - ۱۴۵ بار دوم ۱۲۵ - ۱۳۹ ق . م . ) آنتیو خوس ششم دیو نیوس اپیفانس ( جل. ۱۴۵ ق . م . ) تریفون یادیوتس ( جل.۱۴۲ ق . م . ) آنتیو خوس هفتم سیدت ( جل. ۱۳۸ ق . م . ) الکساندرزی بناس ( جل. ۱۲۳ - ۱۲۸ ق . م . ) آنتیو خوس هشتم گری پس ( جل. ۹۶ -۱۲۵ ق . م . ) سلوکوس ششم اپیفانس ( جل.۹۵ - ۹۶ ق . م . ) فیلیپوس ( جل. ۸۳ - ۹۲ ق . م . ) آنتیو خوس دهم فیلادلفس ( جل. ۹۲ ق . م . ) دمتریوس سوم فیلو پاتر ( جل. ۸۸ - ۹۵ ق . م . ) آنتیو خوس یازدهم دیونیسوس ( جل. ۸۴ - ۸۹ ق . م . ) آنتیو خوس دوازدهم مقدس ( جل. ۸۳ - ۹۴ ق . م . ) آنتیو خوس آسیایی ( جل. ۶۴ - ۶۸ ق . م . ) آنتیو خوس سوم ( جل. ۲۲۳ ق . م . ) سلوکوس چهارم ( جل.۱۸۷ ق . م . ) آنتیو خوس چهارم ( جل. ۱۷۴ ق . م . ) آنتیو خوس پنجم ( جل. ۱۶۴ ق . م . ) . شاهنشاهی سلوکی که شامل جهان ایرانی بابل قدیم شهرهای فنیقیه و مدینه های آسیای صغیر بود مانند شاهنشاهی هخامنشیان حکومتی مرکب بشمار میرفت . نخستین شاهان این سلسله مساعی عمده برای تحقق وحدت آن بکار بردند. آنان تصمیم گرفتند که از مجموع بخشهای شاهنشاهی عنصری ایجاد کنند که بدانان نزدیک باشد و نسبت بایشان وفادار بماند و بنابرین یونانیان و مقدونیان را در بخشی وسیع از متصرفات خود متمرکز ساختند . سکنه جدید در حکم سیمان ساختمان شاهنشاهی و در عین حال رابط بین حکومت و سکنه بومی بودند . آنان میبایست هم در قشون خدمت کنند و هم در ادارات در شهرها و قصبه ها سکنی گزینند بکارها اشتغال ورزند و زمین را زراعت کنند . در سراسر قر. ۳ ق . م . جریانی لاینقطع سکنه اروپای جنوب شرقی را بسوی سوریه بابل و ایران سرازیر کرد و عناصری که آسیای صغیر و حتی سرویه را ترک میگفتند بدانان افزوده میشدند . برای استقرار آنان طرحی وسیع جهت نظامی و غیر نظامی ایجاد شد. شهرهای جدید بنا گردید. در دشت کرمانشاه دینور و کنگاور موسسات یونانی بنا شد . هگمتانه ( همدان ) مجددا تعمیر گردید. در بخش جنوبی تر لائودیسه - نهاوند امروزین ساخته شد . راگای ( ری ) قدیم بنام اروپوس خوانده شد . در پارت شهری بنام نسا - الکساندر پولیس بنا شد سپس شهر صد دروازه ( هکاتوم پیلس ) ساخته شد که بمناسبت آنکه دروازه های متعدد داشته بدین نام موسوم گردیده بود . سلوکیان در سیاست خود اصول و مبانی داریوش را پذیرفتند . ملیت ها را ابقا کردند و در عین حال آنها را در زمره شاهنشاهی وارد ساختند اما عاقبت مجبور شدند که بسیاست کوروش و سلطنتی توام با اغماض باز گردند . هنر - درین عهد هنر هخامنشی دچار کسوف گردید زیرا وی جز بر اثر حمایت شاه و دربار نمیتوانست پایدار بماند. اطلاع اندکی که ما از تجدید حیات آن داریم حاکی از رجعت قهقرایی قابل تاملی است . آنچه که مورد توجه شاه و دربار سلوکی و توده تاز واردان بایران بود جنبه ایرانی نداشت . هنرمندانی که از یونان یا از نواحی دیگر جهان یونانی می آمدند میبایست مشتریان یونانی خود را کاملا ارضا کنند . همچنین بود وضع ایرانیان یونانی شده که عالیترین و ثروتمندترین طبقه جامعه ایرانی را تشکیل میدادند. این گرده تحت تاثیر فرهنگ یونانی سلیقه خود را با طرز زندگی یونانی منطبق میساختند . هنرمندان محلی نیز تحت نفوذ جریانات هنر غربی قرار گرفتند. بدین وجه هنر یونانی - ایرانی که یکی از نتایج فتح مقدونی بود بوجود آمد. بطور کلی هنر این عهد را میتوان بسه دسته تقسیم کرد: ۱ - هنر ایرانی بمعنی اخص . ۲ - هنر یونانی - ایرانی . ۳ - هنر هلنی دسته اول و بوسیله معماری معبد نور آباد معرفی میشود که تقلیدست از معابد هخامنشی پاسارگاد و نقش رستم ولی با ابعاد محدودتر و بعض تغییرات . طرح معبدی که در پایه صفه تخت جمشید بنا شده نیز ایرانی است . در حال حاضر جز بقایای سه بنایی که لااقل دوتای آنها معبد بوده اند چیزی دیگر را بدسته دوم نمیتوان اسناد داد. در استخر خرابه های ساختمانی مهم که هویت آن معلوم نشده کشف گردیده که تقلیدیست از سر ستون کرنتی بدون تخته روی سر ستون و این امر حاکی از رابطه ستون ایرانی با سر ستون یونانی است . در معبد کنگاور پرستشگاهی با طرح غربی ساخته شده و تصور میرود در حدود ۲٠٠ ق . م . بنا شده باشد . در ساختمان اصلی استعمال قطعات سنگی صفه تخت جمشید تقلید شده اما ستونهای آنها دارای سر ستون دری است که بر فراز آنها تخته های کرنتی قرار گرفته است . بیشتر اطلاع ما مربوط باشیائ هنری از دسته سوم است که تعداد آنها فراوان است مع هذا نتوانسته اند تعیین کنند که این اشیا در خود کشور ساخته شده یا آنها را از خارج وارد کرده اند. درین ایام کشفیان سودمند موجب پیدایش ۴ مجسمه کوچک مفرغی متعلق به معبد نهاوند ( لائودیسه ) گردید که در همان محلی پیدا شده که استل ( ستون ) حاکی از فرمان آنتیو خوس سوم مربوط بسال ۱۹۳ ق . م . یافته شده است . یک سر بسیار زیبای مجسمه ای مفرغی که بدبختانه خراب شده و آنرا به آنتیوخوس چهارم نسبت میدهند از معبد ایرانی شمی نزدیک مال امیر در جبال بختیاری بدست آمده باید تصور کرد که سلیقه عصر بسیار متمایل بکارهای هنری مفرغی بود و همین سلیقه در زمان پارتیان تعقیب شد و آن در حقیقت حکم احیای یک سنت عیلامی را داشته است . در دینور نزدیک کرمانشاه قطعاتی از یک لگن سنگی که با مجسمه های نیم تنه سیلنوسها و ساتیرها یاران دیو نسیوس مزین است کشف شده .( گیرشمن ایران ترجمه م . معین )
جمع سلوکی منسوب به سلوکوس سلسله ای از مقدونیان که پس از اسکندر در ایران تشکیل شد .

لغت نامه دهخدا

سلوکیان . [ س ِ ] (اِخ ) ج ِ سلوکی . منسوب به سلوکوس . سلسله ای از مقدونیان که پس از اسکندر در ایران تشکیل شد (312 - 50 ق .م .).مؤسس این سلسله سلوکوس اول است . سلوکیان که جانشین هخامنشیان گردیدند و تقریباً جمیع متصرفات آنان را در دست داشتند و بخش اعظم اصول تشکیلات خود را از ایشان اقتباس کردند، مجبور بودند که هدفی را برگزینند که اسلاف ایشان هرگز بدان دسترسی نیافتند و آن عبارت بود از وحدت پادشاهی با وجود تنوع ملل و تمدنهای مختلف آن ، ولی سلوکیان هم بدین هدف نرسیدند همه ٔ اموری که بتدریج شاهنشاهی هخامنشی را تضعیف کرد، و عاقبت موجب انقراض اسف آور آن سلسله گردید، دامنگیر سلوکیان نیز شد. جنگهایی که آنان با سلسله های دیگر کردند نخست با مقدونیه و مصر سپس با پارتیان و رومیان ، محاربات ایشان برای جلوگیری از تمایلات تجزیه طلبی بعضی ممالکی که در زمره ٔ متصرفاتشان بود، مساعیی که برای مطیع نگاه داشتن والیان خود بکار می بردند، توطئه های دربارو رقابتهای مدعیانی که غالباً منجر به قتل میگردید،شاهان این سلسله در قرن دوم ق .م . از بکار بردن طلا که راه فساد را بازمیکرد، خودداری نداشتند. آنان بسناتورهای رومی برای دخالت قشون روم ضد دشمنان خود رشوه میدادند. اما چون پیروزی بدست می آمد، رومیان دیگر ممالک آنان را ترک نمیکردند. و سلوکیان پس از دیری فهمیدند که خود آنان مشرق را تسلیم رومیان کرده اند. محقق است که بعضی شاهان ایشان ، از جمله آنتیوخوس سوم برای ترمیم شاهنشاهی خود فعالیت بسیار و کوشش قابل توجه کردند، ولی از متوقف ساختن استیلای دو قوه ای که ازضعف ایشان استفاده میکردند عاجز بودند: قوه ٔ تدریجی و بطی ٔ ولی مستمر ایرانیان ، و قوه ٔ روم که سابقاً در آغاز قرن دوم ضربتی علاج ناپذیر بشاهنشاهی سلوکی وارد آورده بود. اسامی شاهان این سلسله عبارت است از:
سلوکوس اول جلوس 312 ق .م .
آنتیوخوس اول جلوس 281 ق .م .
آنتیوخوس دوم جلوس 261 ق .م .
دمتریوس اول سوتر (منجی ) جلوس 162 ق .م .
الکساندر باکدس جلوس 150 ق .م .
دمتریویس دوم - نیکاتور (فاتح ) بار اول جلوس 145 - 149 ق .م . بار دوم 139 - 125 ق .م .
آنتیوخوس ششم دیونیوس اپیفانس - جلوس 142 ق .م .
آنتیوخوس هفتم سیدت جلوس 138 ق .م .
الکساندر زی نباس جلوس 128 - 123 ق .م .آنیتوخوس هشتم ، گری پس جلوس 125 -96 ق .م .
آنتیوخوس نهم ، سیزنبکس جلوس 116 - 95 ق .م .
سلوکوس ششم اپیفانس جلوس 96 - 95 ق .م .
فیلیپوس جلوس 92 - 83 ق .م .
آنتیوخوس دهم فیلادلفس جلوس 92 ق .م .
دمتریوس سوم فیلوپاتر جلوس 95 - 88 ق .م .
آنتیوخوس یازدهم - دیونیسوس جلوس 89 - 84 ق .م .
آنتیوخوس دوازدهم مقدس جلوس 94 - 83 ق .م .
آنتیوخوس آسیایی جلوس 68 - 64 ق .م .
آنتیوخوس سوم جلوس 223 ق .م . سلوکوس چهارم جلوس 174 ق .م .
آنتیوخوس پنجم جلوس 164 ق .م .
شاهنشاهی سلوکی که شامل جهان ایرانی ، بابل قدیم ، شهرهای فنیقیه و مدینه های آسیای صغیر بود، مانند: شاهنشاهی هخامنشیان - حکومتی مرکب به شمار میرفت . نخستین شاهان این سلسله مساعی عمده برای تحقق وحدت آن بکار بردند. آنان تصمیم گرفتند که از مجموع بخشهای شاهنشاهی عنصری ایجاد کنند که بدانان نزدیک باشد و نسبت به ایشان وفادار بماند و بنابراین یونانیان و مقدونیان را در بخشی وسیع از متصرفات خود متمرکز ساختند. سکنه ٔ جدید در حکم سیمان ساختمان شاهنشاهی و در عین حال ،رابط بین حکومت و سکنه ٔ بومی بودند. آنان میبایست هم در قشون خدمت کنند و هم در ادارات و در شهرها و قصبه ها سکنی گزینند، به کارها اشتغال ورزند و زمین را زراعت کنند در سراسر قرن سوم قبل از میلاد جریانی لاینقطع، سکنه ٔ اروپای جنوب شرقی را بسوی سوریه ، بابل ، وایران سرازیر کرد، و عناصری که آسیای صغیر و حتی سوریه را ترک میگفتند بدانان افزوده شدند. برای استقرار آنان طرحی وسیع جهت شهرسازی تهیه و اجرا گردیده است . مستعمرات نظامی و غیرنظامی ایجاد شده شهرهای جدیدبنا گردید در دشت کرمانشاه ، دینور - کنگاور مؤسسات یونانی بنا شد. هگمتانه (همدان ) مجدداً تعمیر گردید، در بخش جنوبی تر، لائودیسه نهاوند امروزین ساخته شد، راگای (ری ) قدیم بنام اروپوس خوانده شد، در پارت شهری بنام نسا - الکساندر پولیس بنا شد. سپس شهر صددروازه هکاتوم پیلس ساخته شد که بمناسبت آنکه دروازه های متعدد داشته ، بدین نام موسوم گردیده بود. سلوکیان در سیاست خود اصول و مبانی داریوش را پذیرفتند. ملیت ها را ابقا کردند و در عین حال ، آنها را در زمره ٔ شاهنشاهی وارد ساختند. اما عاقبت مجبور شدند که به سیاست کوروش و سلطنتی توأم با اغماض بازگردند.
هنر - در این عهد هنر هخامنشی دچار کسوف گردید، زیرا وی جز بر اثر حمایت شاه و دربار نمیتوانست پایدار بماند. اطلاع اندکی که ما از تجدید حیات آن داریم حاکی از رجعت قهقرایی قابل تأملی است آنچه که مورد توجه شاه و دربار سلوکی و توده ٔ تازه واردان به ایران بود جنبه ٔ ایرانی نداشت . هنرمندانی که از یونان یا از نواحی دیگر جهان یونانی می آمدند، میبایست مشتریان یونانی خود را کاملاً ارضا کنند. همچنین بود وضع ایرانیان یونانی شده ، که عالیترین و ثروتمندترین طبقه ٔ جامعه ٔ ایرانی را تشکیل میدادند. این گروه تحت تأثیر فرهنگ یونانی سلیقه ٔ خود را با طرز زندگی یونانی منطبق میساختند. هنرمندان محلی نیز تحت نفوذ جریانات هنر غربی قرار گرفتند. بدین وجه هنر یونانی - ایرانی که یکی از نتایج فتح مقدونی بود بوجود آمد. بطور کلی هنر این عهد را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
1 - هنر ایرانی به معنی اخص .
2 - هنر یونانی - ایرانی .
3 - هنر هلنی .
دسته ٔ اول بوسیله ٔ معماری معبد نورآباد معرفی میشود که تقلیدی است از معابد هخامنشی پاسارگاد نقش رستم وی با ابعاد محدودتر و بعض تغییرات طرح معبدی که در پایه ٔ صفه ٔ تخت جمشید بنا شده نیز ایرانی است . در حال حاضر جز بقایای سه بنائی که لااقل دو تای آنها معبد بوده اند، چیزی دیگر را بدسته ٔ دوم نمیتوان اسناد داد. در استخر خرابه های ساختمانی مهم که هویت آن معلوم نشده ، کشف گردیده که تقلیدی است از سرستون کرنتی بدون تخته روی سرستون و این امر حاکی از رابطه ٔ ستون ایرانی با سرستون یونانی است . در معبد کنگاور، پرستشگاهی با طرح غربی ساخته شده و تصور میرود در حدود 200 ق .م . بنا شده باشد. در ساختمان اصلی ، استعمال قطعات سنگی صفه ٔ تخت جمشید تقلید شده ، اما ستونهای آنها دارای سرستون دری است . که بر فراز آنها تخته های کرنتی قرار گرفته است . بیشتر اطلاع ما مربوط به اشیای هنری از دسته ٔ سوم است که تعداد آنها فراوان است . معهذا نتوانسته اند تعیین کنند که این اشیا در خود کشور ساخته شده یا آنها را از خارج وارد کرده اند. در این ایام کشفیات سودمند موجب پیدایش 4 مجسمه کوچک مفرغی متعلق بمعبد نهاوند (لائودیسه ) گردید که در همان محلی پیدا شده که استل (ستون ) حاکی از فرمان آنتیوخوس سوم مربوط به سال 193 ق .م . یافته شده است . یک سر بسیار زیبای مجسمه ٔ مفرغی که بدبختانه خراب شده ، و آنرا به آنتیوخوس چهارم نسبت میدهند، از معبد ایرانی شمی نزدیک مال امیر در جبال بختیاری بدست آمده باید تصور کرد که سلیقه ٔ عصر بسیار متمایل بکارهای هنری مفرغی بوده و همین سلیقه در زمان پارتیان تعقیب شد، و آن در حقیقت حکم احیای یک سنت عیلامی را داشته است ، در دینور نزدیک کرمانشاه ، قطعاتی از یک لگن سنگی که مجسمه های نیم تنه سیلنوسها و ساتیرها، یاران دیونیسوس مزین است کشف شده . (تاریخ گیرشمن ایران ترجمه ٔمحمد معین و از فرهنگ فارسی معین ).


سلوکیان. [ س ِ ] ( اِخ ) ج ِ سلوکی. منسوب به سلوکوس. سلسله ای از مقدونیان که پس از اسکندر در ایران تشکیل شد ( 312 - 50 ق.م. ).مؤسس این سلسله سلوکوس اول است. سلوکیان که جانشین هخامنشیان گردیدند و تقریباً جمیع متصرفات آنان را در دست داشتند و بخش اعظم اصول تشکیلات خود را از ایشان اقتباس کردند، مجبور بودند که هدفی را برگزینند که اسلاف ایشان هرگز بدان دسترسی نیافتند و آن عبارت بود از وحدت پادشاهی با وجود تنوع ملل و تمدنهای مختلف آن ، ولی سلوکیان هم بدین هدف نرسیدند همه اموری که بتدریج شاهنشاهی هخامنشی را تضعیف کرد، و عاقبت موجب انقراض اسف آور آن سلسله گردید، دامنگیر سلوکیان نیز شد. جنگهایی که آنان با سلسله های دیگر کردند نخست با مقدونیه و مصر سپس با پارتیان و رومیان ، محاربات ایشان برای جلوگیری از تمایلات تجزیه طلبی بعضی ممالکی که در زمره متصرفاتشان بود، مساعیی که برای مطیع نگاه داشتن والیان خود بکار می بردند، توطئه های دربارو رقابتهای مدعیانی که غالباً منجر به قتل میگردید،شاهان این سلسله در قرن دوم ق.م. از بکار بردن طلا که راه فساد را بازمیکرد، خودداری نداشتند. آنان بسناتورهای رومی برای دخالت قشون روم ضد دشمنان خود رشوه میدادند. اما چون پیروزی بدست می آمد، رومیان دیگر ممالک آنان را ترک نمیکردند. و سلوکیان پس از دیری فهمیدند که خود آنان مشرق را تسلیم رومیان کرده اند. محقق است که بعضی شاهان ایشان ، از جمله آنتیوخوس سوم برای ترمیم شاهنشاهی خود فعالیت بسیار و کوشش قابل توجه کردند، ولی از متوقف ساختن استیلای دو قوه ای که ازضعف ایشان استفاده میکردند عاجز بودند: قوه تدریجی و بطی ولی مستمر ایرانیان ، و قوه روم که سابقاً در آغاز قرن دوم ضربتی علاج ناپذیر بشاهنشاهی سلوکی وارد آورده بود. اسامی شاهان این سلسله عبارت است از:
سلوکوس اول جلوس 312 ق.م.
آنتیوخوس اول جلوس 281 ق.م.
آنتیوخوس دوم جلوس 261 ق.م.
دمتریوس اول سوتر ( منجی ) جلوس 162 ق.م.
الکساندر باکدس جلوس 150 ق.م.
دمتریویس دوم - نیکاتور ( فاتح ) بار اول جلوس 145 - 149 ق.م. بار دوم 139 - 125 ق.م.
آنتیوخوس ششم دیونیوس اپیفانس - جلوس 142 ق.م.
آنتیوخوس هفتم سیدت جلوس 138 ق.م.
الکساندر زی نباس جلوس 128 - 123 ق.م.آنیتوخوس هشتم ، گری پس جلوس 125 -96 ق.م.
آنتیوخوس نهم ، سیزنبکس جلوس 116 - 95 ق.م.
سلوکوس ششم اپیفانس جلوس 96 - 95 ق.م.

دانشنامه عمومی

سلوکیان نام پادشاهی ای یونانی بود که در میان سال های ۳۱۲ تا ۶۴ پیش از میلاد (۳۱۰ سال) بر آسیای غربی فرمان می راند. پس از مرگ اسکندر مقدونی سرزمین های او میان سردارانش تقسیم شدند. سلوکیان جانشینان سلوکوس یکم بودند که در ۳۰۶ پ.م. به قدرت رسید. مصر باستان نیز به دودمان بطلمیوسی(یا بطالسه) و یونان و بخش های اروپایی امپراتوری اسکندر نیز به مقدونیان رسید.
در حدود ۳۲۰ پیش از میلاد پادشاهی سلوکیان به وسیله سلوکوس یکم بنیانگذاری می گردد.
در سال ۲۶۱ پیش از میلاد سرزمین باختر توسط دیودوت یکم از حکومت سلوکیان اعلام استقلال می کند. وی نخستین شاه دولت یونانی بلخ بود.
از ۱۹۲ تا ۱۸۸ پیش از میلاد جنگ های جمهوری روم علیه آنتیوخوس سوم سلوکی آغاز گردید.

دانشنامه آزاد فارسی

سُلوکیان (Seleucid Kingdom)
(یا: سلوکیه) نام سلسله ای باستانی از بقایای امپراتوری اسکندر مقدونی، پایه گذاری شده توسط سِلوکوس اوّل نیکاتور(حک: ۳۱۲ ـ ۲۶۴پ م). قلمرو این امپراتوری در اوج شکوفایی از تراس (تراکیه)در اروپا تا مرز هِند امتداد داشت. سِلوکوس که از سرداران ارشد اسکندر بود در ۳۲۱ پ م، یعنی دو سال پس از مرگ اسکندر، ساتراپ (فرماندار) بابِلشد. در مبارزۀ طولانی قدرت بین سرداران اسکندر برای تصاحب امپراتوری در حال فروپاشی وی، سِلوکوس جانب بطلمیوس اولزمامدار مصر را علیه آنتیگونوس اولجانشین اسکندر در مقدونیهگرفت، چون آنتیگونوس او را از بابِل بیرون رانده بود. در ۳۱۲ پ م سِلوکوس با استفاده از نیرویی که بطلمیوس در اختیارش قرار داده بود توانست دِمِتریوسرا در غزهشکست دهد و در همان سال با نیروی اندکی که در اختیار داشت بابِل را تصرف و امپراتوری سِلوکیّه را پایه گذاری کرد. پس از مستحکم ساختن پایه های امپراتوری، سِلوکوس از ۳۰۵ پ م قلمروِ خود را در شرق به سمت رودخانۀ سِندو در غرب به سمت سوریه و آناتولیگسترش داد و در همین منطقه بود که به دست بطلمیوس سِرائونوس، پسر نافرمان بطلمیوس اول، کشته شد. پس از سِلوکوس به ترتیب آنتیوخوسِ اوّل سوتِر، آنتیوخوس دوم، سِلوکوس دوم، سِلوکوس سوّم و آنتیوخوس سوم، موسوم به آنتیوخوس کبیر، از ۲۸۱ تا ۱۸۷ پ م بر سِلوکیّه فرمانروایی کردند. در دورۀ حکومت آنتیوخوس کبیر در بسیاری از اصلاحات سیاسی، که با الهام گرفتن از ساختار قدرت در امپراتوری ایران باستان توسط اسکندر به عمل آمده بود، برای از میان بردن رقابت بین مقامات سیاسی و نظامی، بازنگری شد. امپراتوری سِلوکیّه توسّط مقامات محلی که اِسترات اِگوی نامیده می شدند و قدرت نظامی و اداری در اختیار داشتند، اداره می شد. مراکز این امپراتوری در ساریدوسدر غرب و سِلوکیّهدر کنار دَجله در شرق قرار داشت. امپراتوری سِلوکیّه مرکز مهمی برای رواج و رونق گرفتن فرهنگ و تمدن یونان بود و در سلطۀ این امپراتوری فرهنگ یونان بر فرهنگ بومی ملل خاورمیانه چیره شد. در حکومت سلوکی ها، طبقه ای از اشراف یونانی هستۀ اصلی قدرت در این امپراتوری را در اختیار داشتند. مقاومت دربرابر فرهنگ یونانی در میان ملل خاورمیانه در دورۀ آنتیوخوِس چهارم (حک: ۱۷۵ ـ ۱۶۳ پ م) آغاز شد. امپراتوری سِلوکیّه پس از تحمل اولین شکست از ارتش روم در ۱۹۰پ م، به سرعت روبه زوال گذاشت و سرانجام در ۶۴ پ م به تصرّف کامل رومی ها درآمد.


کلمات دیگر: