کلمه جو
صفحه اصلی

اقتدا


مترادف اقتدا : اقتفا، پیروی، تبعیت، تقلید، متابعت

برابر پارسی : به کسی پیوستن، همگام شدن

مترادف و متضاد

اقتفا، پیروی، تبعیت، تقلید، متابعت


فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) پیروی کردناز پی در آمدن تقلید کردن . ۲ - نماز گزاردن پشت سر امام جماعت . ۳ - ( اسم ) پیروی .
تقلید و متابعت و پیروی

لغت نامه دهخدا

اقتدا. [ اِ ت ِ ] ( از ع ، اِمص ) اقتداء. تقلید و متابعت و پیروی. ( ناظم الاطباء ). پیروی کردن.
- اقتدا داشتن ؛ اقتدا کردن.
- اقتدا کردن ؛ پشت سر امام جماعت بجماعت نماز گزاردن.
- || پیروی کردن :
وانگه که بعشق اقتدا کردیم
در عالم عشق مقتدا گشتیم.
عطار.
هر کس سر فقر عرش سا کرد
بر شاه محمد اقتدا کرد.
واله ( از آنندراج ).
جست قضا داوری از پی کار جهان
عقل بدو اقتدا کرد که این کار اوست.
سلمان ساوجی ( از آنندراج ).
رجوع به اقتداء شود.

فرهنگ عمید

۱. پیروی کردن، تقلید کردن از کسی.
۲. (فقه ) نماز گزاردن پشت سر پیش نماز.

فرهنگ فارسی ساره

همگام شدن، به کسی پیوستن


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اقتدا:به انجام عملی بسان عمل فردی دیگر، به قصد تأسّی گفته می شود. به اقتدا کننده «مقتدی»، به رفتار او«اقتدا» وبه اقتدا شونده «مقتدا به» گفته می شود. از این عنوان در باب صلاة، سخن رفته است.
اقتدا بر دوگونه است:

← اقتدا در نماز
۱. ↑ العروة الوثقی،ج ۱، ص ۷۶۷.۲. ↑ جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۲۳۰.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج ۱، ص ۶۳۷-۶۳۹.
...

پیشنهاد کاربران

از کسی به طور کامل پیروی کردن


کلمات دیگر: