مترادف تبارشناسی : شجره شناسی، علم الانساب، علم انساب
تبارشناسی
مترادف تبارشناسی : شجره شناسی، علم الانساب، علم انساب
مترادف و متضاد
شجرهشناسی، علمالانساب، علمانساب
دانشنامه آزاد فارسی
تبارشناسی (genealogy)
بررسی پیشینۀ خانواده و ردیابی آن. در دورۀ الیزابت اول در انگلستان به علمی دقیق بدل شد. رابرت گِلاور، ناظر انساب بخش سامرست، از پیش گامان این علم بود. تبارشناسی زمانی اعتبار قانونی یافت که ازدواج خویشاوندان نَسَبی شرعاً منع شد و سپس در اروپا اثباتِ وجودِ نسب های اشرافی برای کسب مقام هایی مشخص ضرورت یافت. علم اَنساب و حوزه هایی از تاریخ قرون وسطا همچنان از موضوعات پرکشش تاریخی و مهم به شمار می روند و برای تعیین کردن حقوق قانونی افرادی که القاب، نشان ها و دارایی ها را ارث می برند نقشی بسیار مؤثر و حتی قاطع ایفا می کنند.
بررسی پیشینۀ خانواده و ردیابی آن. در دورۀ الیزابت اول در انگلستان به علمی دقیق بدل شد. رابرت گِلاور، ناظر انساب بخش سامرست، از پیش گامان این علم بود. تبارشناسی زمانی اعتبار قانونی یافت که ازدواج خویشاوندان نَسَبی شرعاً منع شد و سپس در اروپا اثباتِ وجودِ نسب های اشرافی برای کسب مقام هایی مشخص ضرورت یافت. علم اَنساب و حوزه هایی از تاریخ قرون وسطا همچنان از موضوعات پرکشش تاریخی و مهم به شمار می روند و برای تعیین کردن حقوق قانونی افرادی که القاب، نشان ها و دارایی ها را ارث می برند نقشی بسیار مؤثر و حتی قاطع ایفا می کنند.
wikijoo: تبارشناسی
کلمات دیگر: