کلمه جو
صفحه اصلی

ریواس

فارسی به انگلیسی

rhubarb, dock

Rhubarb


فارسی به عربی

روبارب

مترادف و متضاد

rhubarb (اسم)
رنگ لیمویی، ریواس، ریوند چینی

فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی است از تیره ترشکها ( هفت بندها ) که گونه خوراکی ریوند چینی است . ساقه های هوایی و دمبرگهای آن محتوی مواد ذخیرهای و اسیدی است و بدین جهت مورد استفاده خوراکی قرار میگیرد ریباس اشغرغ اشطیاله . یا شربت ریواس شربتی که با عصاره ریواس تهیه کنند .
نام رستنی و ریباس . به معنی ریواج است که رستنی مشهور است .

فرهنگ معین

(اِ. ) گیاهی است با ساقة سفید و برگ های بزرگ و پهن ، مزة ترش دارد و دارای مقدار زیادی ویتامین C می باشد.

لغت نامه دهخدا

ریواس. [ری ] ( اِ ) نام رستنی. ریباس. ( ناظم الاطباء ). ریواج.ریباج. ریویج. ریباس. ریوا. ریونج. ریواص. ریویز. ( یادداشت مؤلف ). به معنی ریواج است که رستنی مشهور باشد. ( برهان ) ( از آنندراج ). گیاهی از تیره ترشکها ( هفت بندها ) که گونه خوراکی ریوند چینی است. ساقه های هوایی و دم برگهای آن محتوی مواد ذخیره ای و اسیدی است و بدین جهت مورد استفاده خوراکی قرار می گیرد. ریباس. اشغرغ. اشطیاله. ( فرهنگ فارسی معین ) :
قلیه باقلی و قلیه سیب و ریواس
گزری باشد پر کوفتها گرد و صغار.
بسحاق.
- شربت ریواس ؛ شربتی که با عصاره ریواس تهیه کنند. ( فرهنگ فارسی معین ).
|| ریا. نفاق. فریب. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ). مکر و حیله. ( آنندراج ) ( از فرهنگ جهانگیری ) :
ای فلک شرم تا کی این نیرنگ
ای جهان توبه تا کی این ریواس.
مسعودسعد ( از آنندراج ).
می نداری خبر تو ای نسپاس
که به صد بند و حیلت و ریواس.
سنایی.
چه خواهم کرد زرق و هزل و ریواس
نخواهم نیز غافل بود و فرناس.
سنایی.
می و معشوقه را بگزین به عالم
جز این دیگر همه زرق است و ریواس.
سنایی.
به ریواس ار توان لعبت روان کرد
روان نتوان بدو دادن به ریواس.
سنایی.
چرا گوید سنایی از خطیری
نخواهم خورد هزل و زرق و ریواس.
سوزنی.
|| افسون. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ).
- ریواس دردادن ؛ فریب دادن. گول زدن :
گناه کردن هر خس بدان همی نرسد
که عذر خواهد و خواهد که دردهد ریواس.
سیدحسن غزنوی.

فرهنگ عمید

گیاهی علفی و پایا با ساقه های نازک، سفید و ترش مزه که مصرف خوراکی دارد، چکری، زرنیله.
فریب، حیله، نیرنگ.

گیاهی علفی و پایا با ساقه‌های نازک، سفید و ترش‌مزه که مصرف خوراکی دارد؛ چکری؛ زرنیله.


فریب؛ حیله؛ نیرنگ.


دانشنامه عمومی

(مازنی) نگهبان فانوس دریایی. نگهبان دریا که فانوس در دست دارد و نگهبانی می دهد.


در حدود ۶۰ گونه از جمله:
Rheum nobile
ریوند چینی
Rheum palmatum
ریواس
Rheum rhaponticum
ریواس یا به فارسی افغانستان چوکری گیاهی است از تیره هفت بندان (Polygonaceae) بومی آسیا (به احتمال سیبری یا هیمالیا) که از سده شانزدهم در اروپا کشت می شد. نوشته ها حاکی از آن است که پیش از میلاد مسیح در چین به عنوان دارو مصرف می شد.
نام اصلی آن ریواچ است و ریواس و رواش از آن ریشه می گیرد در فلات شرقی ایران- فارسی زبانان آن را به نام رواش و ریواچ می شناسند امروزه در ادبیات کتابی آن را ریواس می گویند در افغانستان به آن چوکری هم می گویند.
ساقه ترش مزه و مفید ریواس خواصی جدا از برگ آن دارد و از آن در تهیه غذاهای گوناگون استفاده می شود. اگر چه می توان این ساقه را خام خواری کرد اما برگ های آن مسموم کننده هستند. دو ترکیب به نام اگزالیک اسید و آنتراکوینون گلیکوسید در برگ های ریواس یافت شده که به بدن آسیب می رسانند.

دانشنامه آزاد فارسی

ریْواس (rhubarb)
گیاهی چندساله، با دم برگ های صورتی و خوراکی، از جنس Rheum، تیرۀ علف هفت بند. برگ های بزرگ آن حاوی اسید اکسالیک و سمی اند. ریواس های وحشی بومی اروپا و آسیایند. گونۀ R. ribes همان ریواس، ریباس یا ریوند مشهور است که در منطقۀ وسیعی از دشت ها و نواحی کوهستانی ایران می روید و مصرف خوراکی دارد. برخی از گونه های این جنس، دارای مصارف درمانی، مخصوصاً اثر مسهلی اند که مهم ترین آن ها همان ریوند چینی، با نام علمی R. officinale، است. قطعات ریزوم گونه های گوناگون Rheum، با نام روبارب، برای مصارف پزشکی عرضه می شوند.

پیشنهاد کاربران

ریواس به زبان ترکی می شود " اوشگون"


کلمات دیگر: