کلمه جو
صفحه اصلی

حسگر


برابر پارسی : پرواسنده | دریافتگر، دریابنده، دریابشگر، پرواسنده

فرهنگ فارسی

دستگاهی که در برابر تغییرات یک کمیت فیزیکی مانند نور یا صوت یا گرما واکنش نشان دهد و آنها را به علائم اطلاعاتی مناسب تبدیل کند


دانشنامه عمومی

حس گر یا سنسور (زبان انگلیسی: Sensor) گونه ای مبدل است. بعضی از حس گرها به تنهایی قابل استفاده اند و برای خواندن آن ها نیازی به وسایل جانبی دیگر نیست، مانند دماسنج جیوه ای. دستهٔ دیگر برای استفاده باید با وسایل دیگری همراه باشند مثل ترموکوپل. بیشتر حس گرها الکتریکی یا الکترونیکی هستند که انواع الکتریکی از دقت پایین تری برخوردارند. البته انواع دیگری نیز موجود است.حس گرها در زندگی روزمره ما به صورت فراوان مورد استفاده قرار می گیرند، مثلاً در خودرو، گوشی همراه، ابزار برقی، و ماشین آلات صنعتی.پیشرفت فنی باعث شده تا انواع مختلف و گوناگونی از حس گرها با فناوری مِمز (MEMS) تولید شود. در اکثر موارد این کار باعث بدست آمدن حساسیت بالا شده است.
حس گرهای دمائی
دماسنج
ترموکوپل
مقاومت های حساس به گرما
حس گرها بر اساس آن چه که حس گر دریافت می کند، طبقه بندی می شوند. به عنوان مثال؛
در یک دسته بندی کلی حس گرهای دما به دو نوع زیر تقسیم بندی می شوند:
تفاوت اصلی بین دو دسته بندی بالا نوع خروجی حس گرهای دما است؛ که در حالت دیجیتال به صورت قطاری از پالس های داری منطق صفر و یک ظاهر می شود و در حالت آنالوگ سطح ولتاژ متناسب با میزان دما تغییر می کند.

دانشنامه آزاد فارسی

حِسْگر (sensor)
وسیله ای که با تبدیل انرژی غیرالکتریکی به انرژی الکتریکی، چیزی را اندازه گیری یا آشکار می سازد. مثلاً یک حسْگر نوری، شدت نور را به وسیلۀ تبدیل آن به انرژی الکتریکی، اندازه گیری یا آشکار می کند.

فرهنگ فارسی ساره

پرواسنده


فرهنگستان زبان و ادب

{sensor} [عمومی] دستگاهی که در برابر تغییرات یک کمیت فیزیکی مانند نور یا صوت یا گرما واکنش نشان دهد و آنها را به علائم اطلاعاتی مناسب تبدیل کند

پیشنهاد کاربران

دریافتگر یا سهیگر

" سهشگر " ، در زبان پارسی ، سهش برابر با حس و احساس است.


کلمات دیگر: