کلمه جو
صفحه اصلی

شنل

فارسی به انگلیسی

cape, cloak, mantle

cape, mantle, cloak


فارسی به عربی

راس

مترادف و متضاد

cape (اسم)
شنل، دماغه

فرهنگ فارسی

پوشاک گشادبی آستین که برروی لباس بدوش می اندازند
( اسم ) پوشاک گشاد و بدون آستین که روی دوش اندازند .

فرهنگ معین

(ش نِ ) [ روس . ] (اِ. ) پوشاک گشاد و بدون آستین که روی دوش اندازند.

لغت نامه دهخدا

شنل. [ ش ِ ن ِ ] ( روسی ، اِ ) یک قسم لباس سینه باز بی آستین که روی لباسها پوشند. ( ناظم الاطباء ). پوشاک گشاد بدون آستین که روی دوش اندازند. ( فرهنگ فارسی معین ). قبامانندی بی آستین با دامن فراخ و گریبانی چسبان که روی جامه ها پوشند و به طیلسان مانندگی دارد.

فرهنگ عمید

پوشاک گشاد بی آستین که بر روی لباس به دوش می اندازند.

دانشنامه عمومی

شِنِل جامه ای است بدون آستین که به صورت پارچه ای بزرگ درست می شود و تنها قسمت پشت بدن پوشنده آن را می پوشاند.شنل تنها در قسمت گردن به بدن پوشنده وصل می گردد.
واژه شنل (به روسی: Шинель، تلفظ: شینِل) از زبان روسی وارد فارسی شده است، و در آن زبان به معنی پالتوی بلند نظامی است.
مشیری، مهشید، فرهنگ واژه های اروپایی در فارسی، تهران: نشر البرز، ۱۳۷۱خ.

دانشنامه آزاد فارسی

شِنِل
تن پوشی که روی همۀ جامه ها بر دوش افکنند. کندیز/کندیس نوعی ردا یا شنل در دورۀ مادها بود که آن را بر دوش می افکندند. هخامنشیان روی کندیس های خود نیم تنۀ شنل مانندی داشتند که دست ها را تا مچ می پوشاند. شنل پارت ها شبیه شنل مادها، اما گشادتر بود و با دگمه ای در وسط یا روی یکی از شانه ها بسته می شد. شنل در دورۀ ساسانیان نشانۀ اشرافیت و پادشاهی و در زنانشان معرّف پایگاه اجتماعی آنان بود. شنل در دورۀ طاهریان و صفاریان تا زانو می رسید و بیشتر از برنس بلندِ شنل مانند استفاده می کردند. عبا و ردا ازجمله تن پوش هایی بود که در برخی دوره های تاریخی، مانند صفویه و قاجار، همچون شنل به دوش نیز انداخته می شد. شنل، به شکل امروزی آن، در اواخر دورۀ قاجار رواج یافت و اغلب پادشاهان قاجار، زنان دیوان سالاران و بازرگانان و نیز رضاشاه پهلوی از آن استفاده می کردند. امروزه پوشیدن آن در میان مردان از رواج افتاده است اما زنان از آن استفاده می کنند.

پیشنهاد کاربران

شنل ؛ در اصل فارسی و از ترکیب دو واژه ( شانه ؛ هل ) درست شده که ( شانه ) همان دوش یا کتف و ( هل ) از مصدر ( هلیدن ) به معنی گذاشتن ؛نهادن و رویهم یعنی به شانه گذاشتن یا به شانه نهادن است



کلمات دیگر: