۱ - شیر کوچک . ۲ - جسور پر دل .
مصغر شیر یعنی شیر کوچک یا جری و دلیر و پر دل و با جرات .
شیرک . [ رَ ] (اِ مصغر) مصغر شیر، یعنی شیر کوچک . (ناظم الاطباء). اُسَید. شیربچه . (یادداشت مؤلف ). || جری و دلیر و پر دل و جرأت . (ناظم الاطباء). دلیر و جری (با لفظ ساختن و شدن و کردن مستعمل است ). (از آنندراج ).
- شیرک ساختن ؛ دلیر ساختن کسی را. (آنندراج ). و رجوع به ماده ٔ شیرک کردن شود.
شیرک . [ رَ ] (اِ مصغر) مصغر شیره که نوعی از شراب است . (ناظم الاطباء). شراب . || شیره . عصاره . || شیره ٔ تریاک . (فرهنگ فارسی معین ).
۱. شیر کوچک.
۲. (صفت) [مجاز] جسور و پردل.
〈 شیرک شدن: (مصدر لازم) [مجاز] جسور و گستاخ شدن.
۱. شیره؛ عصاره.
۲. شیرۀ تریاک.
۳. شراب.
دلاور و جسور
۱گستاخ پررو ۲دل باخته ۳عضو نرینه ی ماهی نر
۱وعده ی توخالی و دروغ به جهت فریفتن کسی شیره مالیدن ۲درخت ...