گوگرد
فارسی به انگلیسی
sulphur
brimstone
مترادف و متضاد
گوگرد
گوگرد، اصل احتراق
گوگرد، اصل احتراق
فرهنگ فارسی
( اسم ) شبه فلزی است که از ایام قدیم شناخته شده است . عنصری است جامد و برنگ زرد لیمویی بی مزه و بی بو وزن مخصوص آن ۱/۹۵ است و در ۱۱۴/۵ درجه ذوب شود و در ۴۴٠/۵ درجه بجوش میاید . گوگرد در آب محلول است و بهترین حلالش سولفور دو کربن است . گوگرد در طبیعت بوفور بصورت سولفور ها یا در حوالی کوههای آتشفشان یافت میشود . گوگرد حرارت و الکتریسته را هدایت نمیکند از اینجهت عایق خوبی است و بهمین مناسبت در صنعت از ترکیب گوگرد و کائوچو جسمی بنام ابونیت میسازند که عایقی نیک است . کبریت : و اندر کوههای وی (ماورائ النهر ) همه دارو ها است که از کوه خیزد چون ناک و زرنیخ و گوگرد و نوشادر . توضیح اگر گوگرد مذاب را بطور بطئ سرد کنند بشکل سوزنهای منشوری شکل متبلور میشود و اگر آن را دفعه سرد کنند بصورت یک رشت. کش دار در میاید و در صورتیکه گوگرد و محلول در سولفور دو کربن تبخیر شود گوگرد در ته ظرف بشکل ۸ وجهی متبلور میگردد . یا گوگرد احمر . ۱ - فسفر سرخ . ۲ - اکسیر مصنوع در غایت سرخی گوگرد سرخ کبریت احمر : گر کیمیای دولت جاویدت آرزوست بشناس قدر خویش که گوگرد احمری . ( سعدی ) یا گوگرد سرخ . گوگرد احمر : که بود آنکه او ساخت شنگرف رومی ز گوگرد سرخ وز سیماب لرزان ? ( ناصر خسرو ) یا گوگرد سرخ زردشتی . آتش هیزم افروخته : آتشی زو نشاط را پشتی کان گوگرد سرخ زردشتی . ( هفت پیکر )
فرهنگ معین
(گِ ) [ په . ] (اِ. ) عنصری با علامت شیمیایی S ، جامد و زردرنگ و قابل اشتعال ، معادن آن بیشتر نزدیک کوه های آتشفشان است ، در صنعت کبریت سازی مصرف زیاد دارد.
لغت نامه دهخدا
گوگرد. [ گ ِ ] ( اِ ) در اوراق مانوی به پهلوی گوگیرد . جسمی است بسیط و جامد به رنگ زرد لیمویی ، بی مزه و بی بو، وزن مخصوص آن 1/95 است و در114/5 درجه ذوب میشود و در 440/5 درجه به جوش می آید. گوگرد در طبیعت بوفور به صورت سولفورها یا سولفاتها یا به صورت اصلی خویش در حوالی کوههای آتشفشانی یافت میشود. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ). رجوع به لاروس و کارآموزی داروسازی دکتر جنیدی ص 135 شود. جوهری است که آن را کبریت هم میگویند و آن چهار نوع میباشد سفید و زرد و سرخ و سیاه. ( از برهان ) :
گر برفکند گرم دم خویش به گوگرد
بی پود ز گوگرد زبانه زند آتش.
که بر آتش نهی گوگرد بفخم.
چو آتشی که ز گوگرد بردویده کبود.
همی ریخت گوگردش اندر میان
چنین باشد افسون و رای کسان.
گرش در نیستان بود پرورش.
هرگز از گوگرد تنها کیمیایی برنخاست.
ز ترکیب گوگرد بود آن مغاک.
ای خنک آن کس که سبک تر گذشت.
- امثال :
گوگرد به فارس بردن . رجوع به زیره به کرمان... شود. ( امثال و حکم دهخدا ج 3 ص 1334 ).
هرگز از گوگرد تنها کیمیایی برنخاست .
گر برفکند گرم دم خویش به گوگرد
بی پود ز گوگرد زبانه زند آتش.
منجیک.
بدان ماند بنفشه بر لب جوی که بر آتش نهی گوگرد بفخم.
منجیک.
بنفشه طبری خیل خیل سربر کردچو آتشی که ز گوگرد بردویده کبود.
منجیک.
واندر کوه های وی [ ماوراءالنهر ] همه داروها است که از کوه خیزد، چون ناک و زرنیخ و گوگردو نوشادر. ( حدود العالم ).همی ریخت گوگردش اندر میان
چنین باشد افسون و رای کسان.
فردوسی.
چو آتش که گوگرد یابد خورش گرش در نیستان بود پرورش.
فردوسی.
از امل بیمار دل را هیچ نگشاید از آنک هرگز از گوگرد تنها کیمیایی برنخاست.
خاقانی.
همانا که بر جای ترکیب خاک ز ترکیب گوگرد بود آن مغاک.
نظامی.
دوزخ گوگرد شد این تیره دشت ای خنک آن کس که سبک تر گذشت.
نظامی.
گفتم آن سفر کدام است گفت گوگرد پارسی خواهم به چین بردن. ( گلستان ).- امثال :
گوگرد به فارس بردن . رجوع به زیره به کرمان... شود. ( امثال و حکم دهخدا ج 3 ص 1334 ).
هرگز از گوگرد تنها کیمیایی برنخاست .
خاقانی ( از امثال و حکم دهخدا ج 4 ص 1970 ).
رجوع به احمر در همین لغت نامه شود.فرهنگ عمید
ماده معدنی فلزمانند، زرد رنگ، عایق الکتریسته، حلال در بنزین که به حالت ترکیب در سولفات ها و سولفورها وجود دارد و در حرارت ۱۱۰ درجۀ سانتی گراد ذوب می شود و در صنعت برای ساختن کبریت به کار می رود، در طب نیز برای معالجۀ امراض پوستی به کار می رود.
* گوگرد احمر: [قدیمی]
۱. گوگرد سرخ، فسفر سرخ.
۲. اکسیر به رنگ سرخ.
۳. [مجاز] هرچیز کمیاب: گر کیمیای دولت جاویدت آرزوست / بشناس قدر خویش که گوگرد احمری (سعدی۲: ۶۷۸ ).
* گوگرد احمر: [قدیمی]
۱. گوگرد سرخ، فسفر سرخ.
۲. اکسیر به رنگ سرخ.
۳. [مجاز] هرچیز کمیاب: گر کیمیای دولت جاویدت آرزوست / بشناس قدر خویش که گوگرد احمری (سعدی۲: ۶۷۸ ).
ماده معدنی فلزمانند، زرد رنگ، عایق الکتریسته، حلال در بنزین که به حالت ترکیب در سولفاتها و سولفورها وجود دارد و در حرارت ۱۱۰ درجۀ سانتیگراد ذوب میشود و در صنعت برای ساختن کبریت به کار میرود، در طب نیز برای معالجۀ امراض پوستی به کار میرود.
〈 گوگرد احمر: [قدیمی]
۱. گوگرد سرخ؛ فسفر سرخ.
۲. اکسیر به رنگ سرخ.
۳. [مجاز] هرچیز کمیاب: ◻︎ گر کیمیای دولت جاویدت آرزوست / بشناس قدر خویش که گوگرد احمری (سعدی۲: ۶۷۸).
دانشنامه عمومی
گوگرد یا سولفور با نماد شیمیایی S نام یک عنصر شیمیایی است که در گروه ششم (VIA) و دورهٔ سوم از جدول تناوبی عنصرها جای گرفته است. این عنصر در خانوادهٔ اکسیژن قرار دارد، پیش از آن فسفر، پس از آن کلر، در بالای آن اکسیژن و پایین آن سلنیوم جای گرفته است. نماد شیمیایی آن S و عدد اتمی آن ۱۶ است. اکتشاف این عنصر به پیش از تاریخ بازمی گردد.
گالن یک که نام علمی آن سولفید سرب است نیز یک ترکیب مشتق از گوگرد است که در صنایع نیمه رساناها کاربرد دارد.
گوگرد یک نافلز بدبو، بدمزه و چند ظرفیتی است که بیشتر به شکل بلورهای زرد رنگ موجود در کانی های سولفید و سولفات شناخته شده است. گوگرد عنصری مهم برای همهٔ موجودات زنده است برای نمونه می توان به حضور گوگرد در ساختار اسید آمینوها و پروتئین ها اشاره کرد. این عنصر به صورت اولیه در کودها استفاده می شود؛ ولی به صورت گسترده تر در باروت، ملیّن ها، کبریت ها و حشره کش ها نیز به کار گرفته می شود.
گوگرد که اسم لاتین آن Sulphur می باشد از زمان های باستان شناخته شده بود. این عنصر با نام Brimstone در اسفار پنجگانه کتاب مقدس آمده است. هومر نیز گوگرد حشره کش را در قرن ۹ قبل از میلاد ذکر کرده بود. در سال ۴۲۴ قبل از میلاد قبیله Bootier دیوارهای یک شهر را با سوزاندن مخلوطی از زغال و گوگرد سوزانیده و خراب کردند. زمانی نیز در قرن ۱۲ در چین باروت که مخلوطی از نیترات پتاسیم KNO3 کربن و گوگرد بود کشف شد.
کیمیاگران اولیه برای گوگرد نماد مثلثی که در بالای یک خط قرار داشت در نظر گرفته بودند. این کیمیاگران از روی تجربه می دانستند که عنصر جیوه می تواند با گوگرد ترکیب شود.
گالن یک که نام علمی آن سولفید سرب است نیز یک ترکیب مشتق از گوگرد است که در صنایع نیمه رساناها کاربرد دارد.
گوگرد یک نافلز بدبو، بدمزه و چند ظرفیتی است که بیشتر به شکل بلورهای زرد رنگ موجود در کانی های سولفید و سولفات شناخته شده است. گوگرد عنصری مهم برای همهٔ موجودات زنده است برای نمونه می توان به حضور گوگرد در ساختار اسید آمینوها و پروتئین ها اشاره کرد. این عنصر به صورت اولیه در کودها استفاده می شود؛ ولی به صورت گسترده تر در باروت، ملیّن ها، کبریت ها و حشره کش ها نیز به کار گرفته می شود.
گوگرد که اسم لاتین آن Sulphur می باشد از زمان های باستان شناخته شده بود. این عنصر با نام Brimstone در اسفار پنجگانه کتاب مقدس آمده است. هومر نیز گوگرد حشره کش را در قرن ۹ قبل از میلاد ذکر کرده بود. در سال ۴۲۴ قبل از میلاد قبیله Bootier دیوارهای یک شهر را با سوزاندن مخلوطی از زغال و گوگرد سوزانیده و خراب کردند. زمانی نیز در قرن ۱۲ در چین باروت که مخلوطی از نیترات پتاسیم KNO3 کربن و گوگرد بود کشف شد.
کیمیاگران اولیه برای گوگرد نماد مثلثی که در بالای یک خط قرار داشت در نظر گرفته بودند. این کیمیاگران از روی تجربه می دانستند که عنصر جیوه می تواند با گوگرد ترکیب شود.
wiki: ایران است.
این روستا در دهستان دشت حر قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۴۷ نفر (۲۸خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان دشت حر قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۴۷ نفر (۲۸خانوار) بوده است.
wiki: بخش قطور و در شهرستان خوی استان آذربایجان غربی ایران.
این روستا در دهستان زری قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۲۴۰۷نفر (۴۱۵ خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان زری قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۲۴۰۷نفر (۴۱۵ خانوار) بوده است.
wiki: گوگرد (خوی)
دانشنامه آزاد فارسی
گوگرد (sulphur)
عنصری غیرفلزی، زرد کم رنگ، شکننده، با نماد S ، عدد اتمی ۱۶، و جرم اتمی نسبی ۳۲.۰۶۴. به سه شکل آلوتروپی وجود دارد. دو شکل بلوری، که براساس آرایش اتم ها در بلور به صورت تک شیبی و لوزی شکل متبلور می شوند، و یک گونۀ بی شکل. در هوا با شعله آبی رنگ می سوزد و بوی خفه کننده ای تولید می کند. در آب نامحلول است، ولی در دی سولفید کربن محلول است. گوگرد عایق الکتریکی خوبی است. عمدتاً برای تولید اسید سولفوریک مصرف می شود و برای عمل آوردن سنگ فسفات و ساخت کودهای شیمیایی کاربرد دارد. در ساخت کاغذ، کبریت، و باروت، و وسایل آتش بازی به کار می رود و در وکانیزه کردن لاستیک، داروسازی، و ساخت حشره کش ها کاربرد دارد. در طبیعت به فراوانی در مناطق آتشفشانی یافت می شود. در حالت عنصری به صورت جامدی بلوری یافت می شود. از اجزای سازنده پروتئین هاست و از زمان های گذشته آن را می شناخته اند. سالانه ۲۰ تا ۵۰میلیون تن گوگرد از اقیانوس ها به شکل دی متیل سولفید (دی اِم اِس) وارد اتمسفر می شود که به هوای دریا بوی تازگی می دهد. دی اِم اِس از تجزیه نمکی حاصل می شود که نوعی جلبک دریایی آن را برای حفظ تعادل اسمزیاش تولید می کند. (← اسمز). فعالیت های انسانی نیز سالانه حدود ۵۰ میلیون تن گوگرد آزاد می کند. وجود گوگرد در مواد معدنی گیاهان ضروری است. بنا به تحقیقات صورت گرفته در آلمان (۱۹۹۵)، کاهش انتشار گوگرد در اروپا باعث افزایش بیماری های ناشی از کمبود گوگرد در غلات و گیاهان دیگر، به خصوص در اعضای خانوادۀ براسیکا، و مخصوصاً در دانه های روغنی شده است.
عنصری غیرفلزی، زرد کم رنگ، شکننده، با نماد S ، عدد اتمی ۱۶، و جرم اتمی نسبی ۳۲.۰۶۴. به سه شکل آلوتروپی وجود دارد. دو شکل بلوری، که براساس آرایش اتم ها در بلور به صورت تک شیبی و لوزی شکل متبلور می شوند، و یک گونۀ بی شکل. در هوا با شعله آبی رنگ می سوزد و بوی خفه کننده ای تولید می کند. در آب نامحلول است، ولی در دی سولفید کربن محلول است. گوگرد عایق الکتریکی خوبی است. عمدتاً برای تولید اسید سولفوریک مصرف می شود و برای عمل آوردن سنگ فسفات و ساخت کودهای شیمیایی کاربرد دارد. در ساخت کاغذ، کبریت، و باروت، و وسایل آتش بازی به کار می رود و در وکانیزه کردن لاستیک، داروسازی، و ساخت حشره کش ها کاربرد دارد. در طبیعت به فراوانی در مناطق آتشفشانی یافت می شود. در حالت عنصری به صورت جامدی بلوری یافت می شود. از اجزای سازنده پروتئین هاست و از زمان های گذشته آن را می شناخته اند. سالانه ۲۰ تا ۵۰میلیون تن گوگرد از اقیانوس ها به شکل دی متیل سولفید (دی اِم اِس) وارد اتمسفر می شود که به هوای دریا بوی تازگی می دهد. دی اِم اِس از تجزیه نمکی حاصل می شود که نوعی جلبک دریایی آن را برای حفظ تعادل اسمزیاش تولید می کند. (← اسمز). فعالیت های انسانی نیز سالانه حدود ۵۰ میلیون تن گوگرد آزاد می کند. وجود گوگرد در مواد معدنی گیاهان ضروری است. بنا به تحقیقات صورت گرفته در آلمان (۱۹۹۵)، کاهش انتشار گوگرد در اروپا باعث افزایش بیماری های ناشی از کمبود گوگرد در غلات و گیاهان دیگر، به خصوص در اعضای خانوادۀ براسیکا، و مخصوصاً در دانه های روغنی شده است.
wikijoo: گوگرد
کلمات دیگر: