کلمه جو
صفحه اصلی

جارالله زمخشری

دانشنامه عمومی

محمود بن عمر زمخشری خوارزمی با کنیهٔ ابوالقاسم، لقب گرفته و شهرت یافته به جارالله زَمَخشَری (۲۷ رجب ۴۶۷ - ۹ ذی الحجه ۵۳۸) مفسر و زبان شناس برجسته، ادیب و خطیب فرارودی ایرانی بود که بر علوم گوناگون روزگار دانا بود و مؤلفی پُراثر شمرده می شود.
اساس البلاغه
اطواق الذهب (گردن بندهای زرین) در اخلاقیات
المفرد والمرکب فی العربیه
المفرد والمولف فی النحو
المفصل فی النحو
امکنه و الجبال و المیاه در جغرافیا
انموذج فی النحو
تفسیر کشاف (الکشّاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل) - ترجمهٔ فارسی: تفسیر کشاف (در چهار جلد)، ترجمهٔ مسعود انصاری، انتشارات ققنوس، تهران، ۱۳۸۹.
دیوان التمثیل
دیوان الشعر
رؤس المسایل فی الفقه
سواتر الامثال
شافعی العی من کلام الشافعی
شرح ابیات کتاب سیبویه
شقایق النعمان فی حقایق النعمان
صمیم العربیه
ضالته الناشد فی علم الفرایض
قسطاس فی العروض
کتاب المنهاج فی الاصول
متشابه اسامی الروات
محاجات بمسایل النحوی
مستقصی فی امثال العرب
مقدمه الادب (این کتاب برای تعلیم زبان عربی به مردم مسلمان غیر عرب (ترک و فارس) نوشته شده و به سلطان آتسیز خوارزمشاه تقدیم گردیده است )
نصایح الصغار (پندهایی به کودکان)
نصایح الکبار.
زمخشری برای علم آموزی بسیار سفر می کرد و در سفرش به بخارا، از مرکبش برافتاد و پایش شکست، مجبور شد آن را قطع کند و پایی چوبین جایگزینش کند. در پیرسالی از راه بغداد به حج رفت. در بغداد با ابن شجری مصاحبت داشت؛ حال آنکه شهرتش فراگیر شده بود. در مکه مدتی ساکن شد و از این به جارالله لقب گرفت و این لقب برای او اسمی عَلَم شد. درگذشت زمخشری در روز عرفهٔ سال ۵۳۸ق / ۱۲ ژوئن ۱۱۴۴م در گرگانج بوده است.او پیرو جنبش سیاسی-اجتماعی معتزله بود. محمود زمخشری در روزگار سلطان ابوالفتح ملکشاه سلجوقی که پشتیبان دانشوران بود زندگی می کرد. زمخشری در سال ۴۶۷ هجری قمری در منطقهٔ زمخشر خوارزم (امروزه از توابع استان داش حوض ترکمنستان) به دنیا آمد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از اثر آفرینان است
مفسر، محدث، نحوی، متکلم، لغوی و شاعر حنفی معتزلی. ملقب به جاراللَّه. نسبت وی به زمخشر، از آبادی های خوارزم است در زمخشر به دنیا آمد. او در ادب و لغت عرب و فقه و حدیث و تفسیر استاد و متکلم معتزلی بود و شعر را بسیار نیکو می سرود.
در ضمن مسافرت های خود مدت مدیدی در مکه اقامت کرد و به همین مناسبت به جاراللَّه (همسایه ی خدا) معروف شد. به بغداد نیز سفر کرد و در آنجا از نصر بن بطر و دیگران حدیث شنید. ادب را از ابومضر محمود بن جریر ضبی اصفهانی و ابوالحسن علی بن مظفر نیشابوری فراگرفت و از ابومنصور نصر حارثی و ابوسعد شقانی حدیث روایت کرد است.
ابوطاهر سلفی و زینب دختر شعری از زمخشری با اجازه روایت کرده اند. اسماعیل بن عبداللَّه خوارزمی و ابوسعد احمد بن محمود و دیگران از وی اشعارش را نقل کرده اند. سرانجام در جرجانیه ی خوارزم درگذشت. از آثار متعددش: «الکشاف عن حقایق التنزیل»، در تفسیر قرآن؛ «الامالی»، در نحو؛ «الانموذج»، در نحو؛ «مقدمه الادب»، در لغت؛ «اساس البلاغه»، در لغت؛ «اعجب العجب فی شرح لامیه العرب»؛ «اطواق الذهب»، در مواعظ و خطب؛ «الجبال والامکنه والمیاه»؛ «دیوان» خطب؛ «دیوان» شعر؛ «دیوان» رسائل؛ «دیوان» تمثیل؛ «الرائض فی علم الفرائض»؛ «روس المسائل»، در فقه؛ «ربیع الابرار»، در ادبیات؛ «سوائر الامثال»؛ شرح «ابیات الکتاب» سیبویه؛ شرح مشکلات «المفصل»؛ «ضاله الناشد»؛ «القسطاس»، در عروض؛ «المجاز و الاستعاره»؛ «متشابه اسامی الرواه»؛ «المستقصی»، در امثال عرب؛ «معجم الحدود»؛ «المفرد والموتلف»، در نحو؛ «المقامات»، در اخلاق؛ «المنهاج»، در اصول؛ «النصائح الکبار یا کبری»؛ «النصائح الصغار»؛ «الکلم النوابغ»، در مواعظ؛ «الاحاجی النحویه»؛ «المفصل»، در نحو؛ «الفائق فی غریب الحدیث».


کلمات دیگر: