مترادف قسمت : اقبال، بخت، قسم، نصیب، بخش، بهر، بهره، پاره، تکه، جزء، حصه، تقسیم، توزیع، سهم، شعبه، قسط، قرعه، روزی، سرنوشت، طالع
برابر پارسی : پاره، بخت، بخش، برخ، سرنوشت
allotment, compartment, department, destiny, division, doom, fate, fortune, fragment, hap, heading, portion, kismet, leg, lot, part, predestination, proportion, section, segment, unit
part, portion, share, section, lot, fortune, destiny
۱. اقبال، بخت، قسم، نصیب
۲. بخش، بهر، بهره، پاره، تکه، جزء، حصه
۳. تقسیم، توزیع، سهم
۴. شعبه
۵. قسط
۶. قرعه
۷. روزی، سرنوشت، طالع
اقبال، بخت، قسم، نصیب
بخش، بهر، بهره، پاره، تکه، جزء، حصه
تقسیم، توزیع، سهم
شعبه
قسط
قرعه
روزی، سرنوشت، طالع
سعدی (از آنندراج ).
سعدی .
عرفی (از آنندراج ).
واله هروی (از آنندراج ).
محمدخان قدسی (از آنندراج ).
صائب .
صائب (از آنندراج ).
۱. نصیب؛ بهره.
۲. جزء؛ بخش.
۳. سرنوشت؛ تقدیر.
۴. (ریاضی) تقسیم.
〈 قسمت کردن: (مصدر متعدی) بخش کردن؛ تقسیم کردن.
بخش، برخ، پاره، سرنوشت، بخت
۱هکتار معادل ۱۰۰۰۰ مترمربع ۲سرنوشت –قسمت