قحطی سومالی ۲۶۰۰۰۰ نفر را کشته است
قحطی یا کمیابی به کمبود گسترده غذا که ممکن است بر گونه های مختلف موجودات زنده واقع شود گفته می شود. این پدیده اغلب با سوء تغذیه، گرسنگی، همه گیری ها و افزایش مرگ و میر همراه است.
قحطی می تواند بر اثر ترکیبی از عوامل اقتصادی، سیاسی و زیست محیطی پدید آید. به عقیده Amartya Sen اقتصاددان، در دهه های اخیر، قحطی همواره مشکل توزیع غذا یا فقر بوده، چرا که غذای کافی برای تغذیه تمام
جمعیت دنیا وجود داشته است. یکی از بزرگترین قحطی های تاریخ (برمبنای افراد آسیب دیده) قحطی بزرگ ایرلند بود که در سال ۱۸۴۵ میلادی شروع شد و به سبب انتقال مواد غذایی از ایرلند به انگلستان بخاطر اینکه فقط انگلیس توانایی پرداخت بهای بیشتر را داشت. در مواردی مشخص، همانند سیاست یک گام بزرگ به جلو َ، کره شمالی در دهه ۱۹۹۰، یا زیمبابوه در اوایل سال ۲۰۰۰، قحطی را می توان نتیجه ناخواسته یک سیاست دولتی دانست. مالاوی قحطی خود را با دادن کمک هزینه به کشاورزانش پایان داد. در قحطی سال ۱۹۷۳ وولو در تیوپی، مواد غذایی از وولو به پایتخت آدیس آبابا جایی که می توانست به قیمت بیشتری به فروش برسد منتقل می شد. در مقابل، در همین زمان باشندگان حکومت های دیکتاتوری
اتیوپی و سودان با قحطی بزرگی در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ مواجه بودند، حکومت های دموکراتیک بوتسوانا و زیمبابوه از کمک به آن ها سرباز زدند زیرا تولیدات غذایی شان دچار کاهش شدیدی شده بود. تأمین حداقل هزینه لازم برای خرید غذا از طریق راه ساده اشتغال زایی موقتی برای قشرها آسیب دیده در زمان کمبود غذای محلی میسر بود و در شرایطی که دولت از سوی گروه های سیاسی مخالف و رسانه ها مورد نقد قرار می گرفت میسر بود. در موردی دیگر، مانند سومالی قحطی برآیند آشفتگی مدنی ای بود که باعث از هم گسیختگی سیستم های توزیع غذا شده است.در سال 1917 در ایران قحطی بزرگی اتفاق افتاد و نزدیک به سه میلیون نفر بر اثر گرسنگی و بیماری وبا جان خود را از دست دادند که این جمعیت تقریباً نصف جمعیت آن موقع ایران بود.قحطی به گونه ای بود که در تمام کشور و حتی شهرهای بزرگ وجود داشت و ازآن به عنوان یکی از بزرگترین فجایع تاریخ ایران می توان نام برد.
بسیاری از قحطی ها نتیجه نامتوازنی تولید غذا در مقایسه با جمعیت زیاد کشورهایی است که جمعیت شان از حد توانایی های سرزمینی شان فراتر رفته است. بطور تاریخی، قحطی هایی که بر اثر مشکلات
کشاورزی مانند خشکسالی، عدم ثمردهی (crop failure) یا همه گیریَ آفات رخ می دهد می تواند کارگران موجود را کاهش دهد. تغییر الگوهای آب و هوایی، ناتوانی حکومت های قرون وسطایی (medieval governments) در مقابله با بحران ها، جنگ ها، و بیماری های همه گیر مانند مرگ سیاه به وقوع صدها قحطی در اروپا در طول سده های میانه، همانند قحطی سال ۹۵ در بریتانیا و ۷۵ در فرانسه کمک کرد. در طول جنگ صد ساله فرانسه، عدم ثمردهی (crop failure) و بیماری های واگیردار جمعیت را به دو سوم کاهش داد. کاهش محصولات یا تغییر شرایط محیطی همانند خشکسالی می تواند شرایطی را به وجود بیاورد که در آن جمعیت زیادی از مردم در جایی زندگی کنند که ظرفیت جوابگویی (carrying capacity) زمین موقتاً بطور اساسی کاهش یافته است. قحطی اغلب با کشاورزی معیشتی (subsistence agriculture) در ارتباط است، بدین معنا که، بیشتر کشتزارها برای تولید غذای کافی برای زنده ماندن استفاده می شوند. در کل، فقدان کشاورزی در یک محیط اقتصادی قوی نمی تواند باعث قحطی شود؛ آریزونا و دیگر نقاط غنی حجم زیادی از غذای مورد نیاز خود را وارد می کنند، زیرا چنین نقاطی محصولات اقتصادی خوبی برای تبادله دارند. بنابر نوشته های تاریخی بشر، بلایا چه طبیعی و چه بر اثر عوامل انسانی همواره با قحطی در ارتباط بوده اند. تورات شرح می دهد که چگونه هفت سال لاغری (seven lean years)، هفت سال چاقی (seven fat years) را مصرف می کند و طاعون ملخها (plagues of locusts) می توانست همه غذای موجود انباشته شده را بخورد. جنگ، به شکل خاصی با قحطی مرتبط است، به ویژه در زمان و مکانی که یا خود کشاورزان یا زمین کشاورزی شان با کشتزارسوزی یا شوره زارسازی (Salting the earth) هدف حمله قرار می گیرند.
wiki: فیلم است که در سال ۱۹۱۵ منتشر شد.
سه سوئه هایاکاوا
تسورو آئوکی