کلمه جو
صفحه اصلی

هشتی


مترادف هشتی : دالان، دهلیز، رواق، صحن

فارسی به انگلیسی

entrance, entry, entryway, gallery, gateway, octave, porch, vestibule, vestibule (originally having eight sides)

vestibule (originally having eight sides)


entrance, entry, entryway, gallery, gateway, octave, porch, vestibule


فارسی به عربی

سقیفة

مترادف و متضاد

دالان، دهلیز، رواق، صحن


vestibule (اسم)
راهرو، سرسرا، دهلیز، هشتی، دالان سرپوشیده

porch (اسم)
ایوان، دالان، سرپوشیده، رواق، هشتی

فرهنگ فارسی

← زاویۀ هشتی


هشت ضلعی، راهروسقف دارهشت ضلعی یامدورجلوخانه
۱-(صفت ) منسوب به هشت ۲ - (اسم ) محوطهای بشکل کثیرالاضلاع (دراصل هشت ضلعی ) یامدورکه بین کوچهوخیابان ودرورودی بحیاط میساختند ودردوسوی آن سکوها ونیمکتها برای نشستن افراد میگذاشتند.

فرهنگ معین

(هَ ) (اِ. ) راهرو سقف دار هشت ضلعی یا گِرد در قسمت ورودی جلوی ساختمان .

لغت نامه دهخدا

هشتی. [ هََ ] ( اِ ) قسمتی از خانه که پشت دروازه واقع و غالباً هشت گوش است. ( یادداشت به خط مؤلف ).

فرهنگ عمید

راهرو سقف دار هشت ضلعی که در جلو در ورودی خانه ساخته می شد.

دانشنامه عمومی

هشتی قسمت بیرون هشته خانه که به شکل های مختلف ساخته می شده، فضای سرپوشیده متصل به کوچه و حیاط خانه، فضایی بعد از فضای ورودی که اغلب بلافاصله پس از درگاه قرار می گیرد (در معماری اسلامی)، نه تنها جایی که از منطقه بسته خانه بیرون می آید و ارتباط آن را با خارج تأمین می کند.مهم ترین کارکرد هشتی، تقسیم مسیر ورودی به دو یا چند جهت و حفظ قسمتی از حریم خانه است، به معنی آرامگاه، طاق، ایوان، رواق و آسمانه هم آورده اند.
دائرةالمعارف معماری و شهر سازی، سید ابوالقاسم سید صدر. چاپ اول، چاپخانه مروی، زمستان
هشتی یا کریاس، به آستانه و ورودی هر ساختمان و فضایی گفته می شود (دهخدا). در حقیقت هشتی، قسمت بیرون خانه های قدیمی بود که به شکل های مختلفی مانند چهارضلعی مربع یا مستطیل، هشت ضلعی و … ساخته می شد و در مجموع فضای سرپوشیده ای بود که ورودی مشترک چند خانه را به وجود می آورد.
هشتی که بلافاصله پس از درگاه خانه بوده در حکم نوعی حیاطچهٔ بیرونی برای خانه عمل می کرد. بع عبارت دیگر اگر کسی می خواست وارد با اهل خانه ای ارتباط برقرار کند، خبری بدهد یا چیزی بگیرد، اما از درگاه آن خانه داخل نشده و وارد حریم خصوصی آن ها نشود، در هشتی منتظر می ماند و کار و صحبتش را به انجام می رساند در عین حال هم گفته نمی شد که در کوچه و دم در ایستاده است. غریبه ها و اهل محل اگر رد می شدند، متوجه نمی شدند که در مقابل درب فلان منزل چه کسانی ایستاده اند و چه گویند و چه می شنوند.
معمولاً در هشتی سکوهایی در دل دیوار یا بیرون زده از آن ساخته بودند که در صورتی که گفتگوها طولانی می شد، اسباب خستگی نشود و حتی گاهی در همین هشتی بود که از مهمان پذیرایی هم می شد! ممکن بود که هنرمند یا اهل کسب و پیشه ای در خانه خود کار کند، لذا اگر خانه اش آنقدر وسیع نبود که برای پذیرفتن مراجعانش، اندرونی و بیرونی مجزا و جدا از هم داشته باشد، از فضای هشتی بسیار استفاده و بهره می برد.

فرهنگستان زبان و ادب

[حمل ونقل هوایی] ← زاویۀ هشتی

پیشنهاد کاربران

هِشتی با کسره حرف ( ه ) در گویش یزدی یعنی گذاشتی
( هِشتم یعنی گذاشتم )

هوالعلیم

هشتی : فضائی چند ضلعی که ورودی مشترک چند باب خانه در قدیم بوده است. . . .

هشتی هیچ ربطی به عدد هشت ندارد و اینجا همه به ایحتمال زیاد با توجه به آواگویی همانند هشت و هشتی به مغز استاد دهخدا و دیگران فرود آمده است هشتی مرتبط با واژه های "یشت"، " یشن و جشن و "یزد می باشد و به در دوران ایران باستان به معنی جایی در معبد برای یشتن و یزشن کرده بوده استو عبادتگاه کوچک را نیز گفته اند.


کلمات دیگر: