کلمه جو
صفحه اصلی

هستی شناسی

فارسی به انگلیسی

ontology

مترادف و متضاد

ontology (اسم)
هستی شناسی، علم موجودات

دانشنامه عمومی

هستی شناسی یا انتالوژی (به فرانسوی: Ontologie) مطالعه فلسفی طبیعت هستی، شدن، وجود یا حقیقت است؛ همچنین به عنوان پایه مقولات وجود و روابطشان. هستی شناسی که به طور سنتی به عنوان بخشی از شاخه های عمده از فلسفه، یعنی متافیزیک شناخته می شود، اغلب با سوالاتی از قبیل اینکه چه چیزهایی وجود دارند یا ممکن است گفته شود وجود دارند و اینکه چگونه چنین اشیایی ممکن است در یک سلسله مراتب گروه بندی شوند و طبق شباهت ها و تفاوت هایشان تقسیم بندی شوند. اگرچه هستی شناسی به عنوان یک امر فلسفی به شدت فرضی است، همچنین در علم اطلاعات و تکنولوژی کاربردهایی مانند مهندسی هستی شناختی دارد. یک تعریف بسیار ساده از هستی شناسی این است که ببینیم کلمه «چیز» در بافت (به انگلیسی: context) چه معنایی دارد.
ٓ «چه چیز را می توان گفت که وجود دارد؟»
«چیز (شی) چیست؟»"
«در چه دسته هایی، در صورت وجود، اشیای موجود را می توانیم مرتب کنیم؟»
«معنای وجود چه چیزهایی هستند؟»
«چه حالات مختلفی از بودن اشیاء وجود دارد؟»
برخی از فیلسوفان، به ویژه از مکتب افلاطونی، ادعا می کنند که که همه اسم ها (از جمله اسمهای انتزاعی) به اشیای موجود اشاره می کنند. دیگر فیلسوفان ادعا می کنند که اسم ها همیشه اشیا را نامگذاری نمی کنند، بلکه برخی از آن ها نوعی خلاصه نویسی برای ارجاع به گردایه ای از اشیاء یا رخدادها را فراهم می کنند. در دیدگاه دوم، ذهن، به جای ارجاع به یک شئ، به مجموعه ای از رخدادهای ذهنی اشاره می کند که توسط یک فرد تجربه می شود؛ جامعه به گردایه ای از اشیای دارای برخی ویژگی های مشترک اشاره می کند، و هندسه، به مجموعه ای از نوعی خاص از فعالیت های فکری اشاره می کند. بین این قطب ها از واقع گرایی و نام گرایی، انواعی از واقع گرایی متعادل قرار دارد. یک هستی شناسی ممکن است شرحی ارائه دهد که چه واژگانی به موجودات اشاره می کنند، و چه واژگانی نمی کنند، چرا و اینکه چه دسته بندی هایی نتیجه می شود.
پرسش اصلی هستی شناسی شامل موارد زیر هستند:
فلاسفه متعددی پاسخهایی برای این سوالات ارائه کرده اند. ارائه پاسخ های مختلف به این پرسش است. یکی از روش های رایج شامل تقسیم نهاد و گزاره های موجود به دو گروه هایی تحت عنوان نام مقولات یا دسته هاست. البته چنین فهرست هایی از مقولات با یکدیگر تفاوت های گسترده ای دارند و از طریق چارچوب بندی طرح های مقولاتی مختلف است که هستی شناسی به شاخه هایی مانند علوم کتابداری و هوش مصنوعی مرتبط می گردند. چنین درکی از مقولات وجودی، اگرچه، صرفاً آرایه شناختی و طبقه بندی هستند.

دانشنامه آزاد فارسی

هستی شناسی (ontology)
(یا: اُنتولوژی) در اصطلاح فلسفه، به معنی مطالعۀ موجود است از آن حیث که موجود است و نه مطالعۀ مقوله یا صورت خاصی از موجود. به این معنا مترادف مابعدالطبیعه به عنوان «فلسفۀ اولی» یا «دانش برتر» است. رودلف گوسلنیوس، فیلسوف آلمانی، واژۀ اُنتولوژی را در اوایل قرن ۱۷ ابداع کرد، اما ریشۀ آن به ارسطو برمی گردد: «دانشی هست که موجود را از حیث موجود بودن مطالعه می کند»، برخلاف دانش های خاص «که در آن ها قسمتی از موجود را جدا کرده و صفاتش را بررسی می کنند» (کتاب مابعدالطبیعۀ ارسطو). هستی شناسی به معنای شناخت ماهیت موجود و شالودۀ نظم چیزهاست. کانت با این عقیده که عقل به تنهایی قادر است موجودات را متمایز کند، مخالف بود. گرچه هایدگر اغلب به عنوان هستی شناس (اونتولوژیست) شناخته می شود، اما مابعدالطبیعۀ سنتی را متهم می کند که در مقابل پرسش هستی شناختی، ماهیت هستی را در موجودی نهایی، نامشروط و اعلی یعنی خدا جست وجو کرده است؛ زیرا به گمان وی این موجود، حتی اگر شرط وجود همۀ موجودات دیگر باشد، بازهم یک موجود یا هستنده است، نه خود وجود. از این رو هایدگر هستی شناسی را از پرسش های اونتیک که به موجودات یا هستنده ها مربوط می شود، جدا می کند. در فلسفۀ معاصر، اونتولوژی بیش از آن که علمی خاص باشد کوشش برای درک معنای وجود است به کمک تأمل دربارۀ زبان و عناصر فعال در گفتار (راسل، کواینو دیگران). فلاسفۀ اسلامی بحث های دقیقی در این زمینه دارند. نیز ← وجود؛ متافیزیک


کلمات دیگر: