کلمه جو
صفحه اصلی

مخیلات


برابر پارسی : پندارنده، گمان برده، گمان

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- جمع مخیله ( مخیل ) . ۲- قضایا و مقدماتی هستند که نفس را بجنبانند تا بر چیزی حرص آرد یا از چیزی نفرت گیرد و باشد که نفس داند که دروغند . در دستور آمده : مخیلات عبارت از قضایایی هستند که در نفس اثر شگفت آوری گذاشته و موجب قبض و بسط شوند و قیاسی را که مرکب از مخیلات است شعر نامند .

لغت نامه دهخدا

مخیلات. [ م ُ خ َی ْ ی َ ] ( ع ص ، اِ ) در نزد اهل منطق ؛ مخیلات عبارت است از قضایای مسلمه یا غیرمسلمه ، راست یا دروغ که با تخیل آنها قبض و بسطی در نفس پیدا شود و نفس آدمی از آن متأثر گردد مانند آنکه بگوئی شراب مانند یاقوتی سیال است و یا عسل تلخ و مهوع ، که تخیل اولی سبب رغبت و دومی باعث نفرت می گردد. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ج 1 ص 454 ) ( از تعریفات جرجانی ). عبارت از قضایا و مقدماتی هستند که نفس را بجنبانند تا بر چیزی حرص آرد یا از چیزی نفرت گیرد و باشد که نفس داند که دروغ اند.( از دانشنامه ص 127 ). عبارت از قضایائی هستند که در نفس اثر شگفتی آوری گذاشته موجب قبض و بسط شوند، و قیاسی که مرکب از متخیلات است شعر نامند. ( از دستورالعلماء ج 3 ص 141 ) ( از فرهنگ علوم عقلی سیدجعفر سجادی ).

فرهنگ عمید

= مخیله

مخیله#NAME?


دانشنامه آزاد فارسی

مُخَیّلات
(جمع مُخیِّل یعنی خیال انگیز یا جمع مُخیَّل یعنی خیال انگیخته) در اصطلاح منطق، قضایایی که سبب برانگیختن خیال آدمی و موجب قبض و بسط (غم و شادی) وی می گردند، مانند قضیۀ «شراب، یا قوت سیّال است»، یا مانند این مصراع از حافظ که قضیه ای خیال انگیز است: «نَفَس باد صبا مُشک فشان خواهد شد». مخیلات، مادۀ قیاس شعری به شمار می آیند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] از جمله قضایا یی که در زمره مبادی قیاس ها می گنجد مخیلات است.
در تعریف مخیلات گفته اند:"مخیلات قضایا یی هستند که در نفس تخیلاتی را به وجود می آورند که موجب پیدایش انفعالات نفسانی می گردند، ولی صلاحیت آ ن که تصدیقی را در پی داشته باشند ندارند".انفعالات نفسانی مانند شادی و غم برای نفس، کوچک شمردن یک کار بزرک و خطیر، ترسیدن از امور عادی و کوچک، شجاعت یا ترس و مانند آن همگی اموری هستند که در پی قضایای مخیلات می آیند.
کاربرد مخیلات
این گونه قضایا در صنعت شعر به کار می روند. راز تاثیر گذاری این نوع قضایا این است که معانی در قالب الفاظ دل انگیز و شعف افزا انداخته می شود و قوای ادراکی انسان را در تسخیر خویش می گیرد و او را به چیزی وادار می کند یا از چیزی باز می دارد. به هر میزان که مجاز، تشبیه، استعاره و دیگر آرایه های ادبی در یک کلام استفاده شود، میزان اثر گذاری نیز بالا می رود. اگر در کنار این امور از وزن و قافیه نیز در کلام بهره جسته شود کلام موثرتر خواهد شد. اگر این کلام موزون یا مسجع همراه با صدای دل انگیز خوانده شود تاثیر های بیان ناپذیر بر مخاطبان می نهند.ماجرای شعر رودکی و امیر سامانی در ادب دلنشین فارسی معروف است. وقتی سربازان از ماندن در سرزمین هرات دلگیر شدند، دست به دامان رودکی شاعر دربار شدند، او در وصف بخارا شعری سرود و آمد که آنرا بخواند، اندکی از آن نگذشته بود که شاه با پای برهنه از قصر خارج و سوار بر مرکب خویش هرات را به مقصد بخارا ترک کرد، به گونه ای که کفش هایش را در اواسط راه به دنبالش بردند.
مصادر
۱) ابن سینا، حسین بن عبدالله، الاشارات و التنبیهات، مع الشرح للمحقق الطوسی، قم، نشر البلاغه، ۱۳۷۵، ج۱، ص۲۸۹.۲) طوسی، نصیر الدین، اساس الاقتباس, به تصحیح مدرس رضوی, (انتشارات دانشگاه تهران, ۱۳۲۶) ص۳۴۸.۳) علامه حلی، جمال الدین حسن بن یوسف، الجوهر النضید، فی شرح منطق التجرید، چاپ سنگی، ص۲۶۴.۴) مظفر، محمد رضا، المنطق، (نجف اشرف، مطبعه النعمان، ط۳). ص۳۴۳.۵) حسن ملکشاهی، ترجمه و تفسیر تهذیب المنطق تفتازانی، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۶۷، ص۲۷۷.۶) خوانساری، محمد، منطق صوری، (تهران، آگاه، ۱۳۷۳، چاپ۷)، ص۲۱۰.
منبع
...

پیشنهاد کاربران

در پارسی " گمانیده ها "


کلمات دیگر: