Prussia
پروس
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
لقب یا نام برادر زاده پروسی
لغت نامه دهخدا
پروس . (اِخ ) لقب یا نام برادرزاده ٔ پروسی است که با اسکندر جنگ و سپس دوستی کرد وی به روایت دیودور هنگامی که اسکندر بدرون هند میراند فرار کرده نزد مردم گاندرید (یا گانگرید که مردم کنار رود گنگ بوده اند) رفت اسکندر خشمناک گشته هفس تیون سردار خود را با دسته ای مأمور کرد که مملکت او را گرفته به پروس که عم ّ وی بود بدهد.
پروس . (اِخ ) نام یا لقب شخص دیگری سوای پروس فقره ٔ قبل است . او نیز پادشاه قسمتی از هند بود.هنگامی که اسکندر در ولایت گلوزس (یا به قول اریستوبول گلوکانیک ) بود، رسولانی از جانب وی نزد اسکندر آمدند . این شخص زمانی که اسکندر با پروس اول مشغول جنگ بود از جهت کینه ای که به او میورزید کسانی نزد اسکندر فرستاده وعده کرد که مملکت خود را تسلیم کند ولی بعد که دید اسکندر با پروس با ملاطفت رفتار کرده و ولایاتی به مملکت او افزوده ، بترسید و مملکت خود را رها کرده بگریخت و اشخاصی را هم که می توانست با خود ببرد اسکندر در تعقیب او به رود هیدرااتس (راوی کنونی ) رسید و قسمتی از سپاه خود را مأمور کرد که داخل ولایت پروس فراری شده و مردمان کنار رود هیدرااتس را مطیع کرده به مملکت پروس (اول ) بیفزایند بعد اسکندر به آن طرف رود مزبور گذشت و مردمان آن طرف رود را با صلح یا جنگ مطیع ساخت .
پروس . [ پْرو /پ ِ ] (اِخ ) پروس خاص . خطه ای است در منتهای شمال شرقی کشور پروس و در اصل پروس نام همین ناحیه بوده است و نیز رجوع به پروس شود.
پروس . [ پ ُ ] (اِخ ) نام پادشاه قسمتی از هند که با اسکندر جنگ کرد و اسکندر پیش از وقوع جنگ تصور کرد که شاید او برای اطاعت و تمکین حاضر باشد با این مقصود که اوخارس نامی را نزد وی فرستاد که او را به باج گذاری و آمدن به استقبال اسکندر در سرحد مملکت خود دعوت کند پروس جواب داد که او قسمت دوم پیشنهاد اسکندر را پذیرفته با قشون مسلح در مدخل مملکت خود منتظر اسکندر خواهد بود. اسکندر پس از آن تصمیم کرد که از رودهی داسپ بگذرد... به اسکندر خبر رسید که پروس در آن طرف هی داسپ منتظر اوست بر اثر این خبر اوسنوس را فرستاد تا قایقهای پل رود سند را باز کرده بیاورد و این امر را انجام داد بعد اسکندر با تمام قشون خود و پنج هزار نفر هندی حرکت کرده به کنار رود هی داسپ درآمدو پروس هم در طرف دیگر رود با قشون و فیلهای خود پدیدار شد اسکندر با زحمت از رود گذشت و تیراندازان خود را پیش انداخته با سواره نظام حمله برد چون هندی ها صفوف جنگی نیاراسته بودند بزودی پراکنده شدند و پسر پروس با چهارصد نفر کشته شد پروس پس از اینکه از کشته شدن پسر آگاه گردید در تردید شد که به استقبال اسکندر بشتابد یا نه بعد تصمیم به پیشروی کرد قوای او مرکب بود از سی هزار پیاده ، چهارهزار سوار، سیصد ارّابه و دویست فیل . عده ٔ سپاه اسکندر در حدود 120 هزار نفر بود اسکندر به پهلوهای سپاه دشمن حمله برد درنتیجه جدال تمام سواره نظام هندی ازپا درآمد، ولی قسمت بیشتر پیاده نظام پافشرد و قسمت دیگر از میان سواره نظام مقدونی فرار کرد در این احوال چون بعض سرداران مقدونی که در آن طرف رود بودند بهره مندی اسکندر را دیدند از رود گذشته و با قوای تازه نفس به تعقیب هندیها پرداخته کشتار را بپایان رسانیدند. از طرف هندیها 20 هزار پیاده ، سه هزار سوار، دو پسر پروس ، سپی تاسس حاکم محل ، تمام سرداران سپاه و تمام ارّابه رانان و فیل بانان کشته شدند. آریان گوید پروس در این جنگ نه فقط وظایف سردار را انجام داد بلکه مانند یک سرباز رفتار کرد، وقتی که دید، سواره نظام او معدوم گشته و فیلها کشته شده یا در حال اختلال اند و تقریباً تمام پیاده نظامش از بین رفته است تا آنگاه که عده ٔ قلیل از قشون او جنگ میکردند بایستاد و جنگید تا آنکه تیری به شانه ٔ راست او که برهنه بود آمد و بر فیلی سوار شده عقب نشست ، اسکندر کسانی را نزد او فرستاد که از جمله مروئه دوست پروس بود پادشاه پس از آنکه حرف رسولان را شنید راضی شد که به اسکندر تسلیم شود اسکندر به استقبال او رفت و چون به او رسید ایستاده نجابت قیافه ٔ پروس و قد و قامت او را که به پنج ارش بالغ بود نظاره کرد پروس باوقار پیش می آمد و در قیافه اش بیمی ازاینکه مورد بغض اسکندر واقع شود دیده نمیشد، پهلوانی با پهلوانی مصاف داد و از مملکت خود در مقابل خارجی دفاع کرد. اسکندر به او گفت : «بگوئید که چگونه با شما رفتار کنم ؟» پروس جواب داد: «چنانکه با پادشاهی رفتار می کنند« »من این کار را برای خودم خواهم کرد، بگوئید که برای شما چه میتوانم بکنم ؟» «در آنچه گفتم همه چیز هست » «من دولت و مملکت شما را بخودتان ردّ میکنم و بر آن خواهم افزود» و چنان کرد که گفته بود پروس بعدها دوست صمیمی اسکندر شد و به او مساعدت ها کرد . موافق نوشته ٔ اریان این جدال در سال دوم المپیاد 113 یا سنه ٔ 327 ق .م . روی داده است . جنگ مقدونی ها با پروس و سربازان او سخت ترین جنگی بوده که برای مقدونی ها پیش آمده (این مردم را بعضی نیاکان مردم سیخ میدانند، که در هند غربی ساکنند و اکنون هم به تَهَوﱡر معروفند پلوتارک گوید جنگ پروس با اسکندر مقدونیها را چنان افسرده داشت که اینها دیگر حاضر نشدند در هند پیشتر روند. مشقاتی که آنها در مقابل 20 هزار پیاده نظام و دوهزار سوار پروس متحمل شدند بقدری بود که پس از آن تمام مساعی اسکندر برای پیش رفتن و گذشتن از گنگ بی نتیجه ماند هنگامی که اسکندر خواست از هندبازگردد بزرگان هند را جمع و در حضور آنها اعلام کردکه متصرفات هند (یعنی ناحیت پنجاب ) را به پروس وامیگذارد چندی بعد اِوداموس رئیس قشون مقدونی پروس را در پنجاب بکشت . نام پروس در شاهنامه فور آمده است .
دانشنامه عمومی
بین سال های ۱۸۶۷ تا ۱۸۷۱ میلادی به صورت بخشی از کنفدراسیون آلمان شمالی اداره می شد و بین سال های ۱۸۷۱ تا ۱۹۴۵ میلادی به یکی از ایالت های امپراتوری آلمان تبدیل شد.
پروس در آغاز منطقه کوچکی بود که شاملِ شمال لهستان، استان کالینینگراد روسیه و قسمت هایی از لیتوانی امروزی می شد. سرزمین های پروس بعدها به ایالت های پروس خاوری و پروس باختری در کنفدراسیون آلمان شمالی تقسیم شد. مردمان بومی آن را پروسی ها تشکیل می دادند، ولی بعدها آلمانی ها به این سرزمین مهاجرت کردند. از سال ۱۴۶۶ میلادی این مناطق بین پادشاه لهستان و دوک نشینِ هوهنتسولرن پروس تقسیم شده بود. در قرن ۱۸ میلادی، نام پروس برای تمام مناطق تحت حکومت هوهنتسولرن ها استفاده می شد، حتی برای آن هایی که تکّه ای از امپراتوری مقدس روم بودند. بعد از سال ۱۸۶۶ میلادی، گستردگیِ این پادشاهی تقریباً به تمامی آلمانِ شمالی می رسید و به این ترتیب حدود دو سوم امپراتوری آلمان را در بر می گرفت. پایتخت و مرکز حکومت آن با گذشت زمان کالینینگراد (آلمانی: Königsberg)، برلین و پتسدام بود.
پروس بزرگ ترین شکوفاییِ خود را در قرن ۱۸ میلادی و در زمان سلطنت فریدریش دوم (معروف به بزرگ) به دست آورد هنگامی که به عنوان پنجمین قدرت بزرگ اروپا شناخته شد و همچنین در قرن ۱۹ میلادی هنگامی که اتو فون بیسمارک (آلمانی: Otto von Bismarck) به تشکیل امپراتوری آلمان اقدام کرد.
Prussia (region)
دانشنامه آزاد فارسی
ایالت شمالی آلمان (۱۶۱۸ـ۱۹۴۵)، بر کرانۀ دریای بالتیک. تا ۱۸۶۷ پادشاهی مستقل بود و در این سال، به رهبری اوتو فون بیسمارک، قدرت نظامی اصلی «اتحادیۀ آلمان شمالی» و سپس در دوران پادشاهی ویلهلم اول بخشی از امپراتوری آلمان (۱۸۷۱) شد. پروس غربی بر طبق پیمان ورسای، به تصرّف لهستان درآمد و بخش بزرگی از پروس شرقی نیز پس از ۱۹۴۵، به شوروی منضم شد.