کلمه جو
صفحه اصلی

پروس

فارسی به انگلیسی

Prussia


فرهنگ فارسی

قسمتی از کشور آلمان که در قدیم کشوری مستقل بود . مساحت آن ۲۹۴٠٠٠ کیلومتر مربع و در ۱۹۳۹ م . جمعیت آن بالغ بر ۴٠۷۶۲٠٠٠ بود . خاک آن حاصلخیز است و رودهای وزر الب و اودر در آن جریان دارد و صنایع با رونق است . کرسی آن [ برلن ] و شهرهای مهم آن عبارتست از کولونی برسلو اسن فرانکفورت دورتموند و دوسلدورف .
لقب یا نام برادر زاده پروسی

لغت نامه دهخدا

پروس . (اِخ ) لقب یا نام برادرزاده ٔ پروسی است که با اسکندر جنگ و سپس دوستی کرد وی به روایت دیودور هنگامی که اسکندر بدرون هند میراند فرار کرده نزد مردم گاندرید (یا گانگرید که مردم کنار رود گنگ بوده اند) رفت اسکندر خشمناک گشته هفس تیون سردار خود را با دسته ای مأمور کرد که مملکت او را گرفته به پروس که عم ّ وی بود بدهد.


پروس . (اِخ ) نام یا لقب شخص دیگری سوای پروس فقره ٔ قبل است . او نیز پادشاه قسمتی از هند بود.هنگامی که اسکندر در ولایت گلوزس (یا به قول اریستوبول گلوکانیک ) بود، رسولانی از جانب وی نزد اسکندر آمدند . این شخص زمانی که اسکندر با پروس اول مشغول جنگ بود از جهت کینه ای که به او میورزید کسانی نزد اسکندر فرستاده وعده کرد که مملکت خود را تسلیم کند ولی بعد که دید اسکندر با پروس با ملاطفت رفتار کرده و ولایاتی به مملکت او افزوده ، بترسید و مملکت خود را رها کرده بگریخت و اشخاصی را هم که می توانست با خود ببرد اسکندر در تعقیب او به رود هیدرااتس (راوی کنونی ) رسید و قسمتی از سپاه خود را مأمور کرد که داخل ولایت پروس فراری شده و مردمان کنار رود هیدرااتس را مطیع کرده به مملکت پروس (اول ) بیفزایند بعد اسکندر به آن طرف رود مزبور گذشت و مردمان آن طرف رود را با صلح یا جنگ مطیع ساخت .


پروس . [ پْرو /پ ِ ] (اِخ ) پروس خاص . خطه ای است در منتهای شمال شرقی کشور پروس و در اصل پروس نام همین ناحیه بوده است و نیز رجوع به پروس شود.


پروس . [ پ ُ ] (اِخ ) نام پادشاه قسمتی از هند که با اسکندر جنگ کرد و اسکندر پیش از وقوع جنگ تصور کرد که شاید او برای اطاعت و تمکین حاضر باشد با این مقصود که اوخارس نامی را نزد وی فرستاد که او را به باج گذاری و آمدن به استقبال اسکندر در سرحد مملکت خود دعوت کند پروس جواب داد که او قسمت دوم پیشنهاد اسکندر را پذیرفته با قشون مسلح در مدخل مملکت خود منتظر اسکندر خواهد بود. اسکندر پس از آن تصمیم کرد که از رودهی داسپ بگذرد... به اسکندر خبر رسید که پروس در آن طرف هی داسپ منتظر اوست بر اثر این خبر اوسنوس را فرستاد تا قایقهای پل رود سند را باز کرده بیاورد و این امر را انجام داد بعد اسکندر با تمام قشون خود و پنج هزار نفر هندی حرکت کرده به کنار رود هی داسپ درآمدو پروس هم در طرف دیگر رود با قشون و فیلهای خود پدیدار شد اسکندر با زحمت از رود گذشت و تیراندازان خود را پیش انداخته با سواره نظام حمله برد چون هندی ها صفوف جنگی نیاراسته بودند بزودی پراکنده شدند و پسر پروس با چهارصد نفر کشته شد پروس پس از اینکه از کشته شدن پسر آگاه گردید در تردید شد که به استقبال اسکندر بشتابد یا نه بعد تصمیم به پیشروی کرد قوای او مرکب بود از سی هزار پیاده ، چهارهزار سوار، سیصد ارّابه و دویست فیل . عده ٔ سپاه اسکندر در حدود 120 هزار نفر بود اسکندر به پهلوهای سپاه دشمن حمله برد درنتیجه جدال تمام سواره نظام هندی ازپا درآمد، ولی قسمت بیشتر پیاده نظام پافشرد و قسمت دیگر از میان سواره نظام مقدونی فرار کرد در این احوال چون بعض سرداران مقدونی که در آن طرف رود بودند بهره مندی اسکندر را دیدند از رود گذشته و با قوای تازه نفس به تعقیب هندیها پرداخته کشتار را بپایان رسانیدند. از طرف هندیها 20 هزار پیاده ، سه هزار سوار، دو پسر پروس ، سپی تاسس حاکم محل ، تمام سرداران سپاه و تمام ارّابه رانان و فیل بانان کشته شدند. آریان گوید پروس در این جنگ نه فقط وظایف سردار را انجام داد بلکه مانند یک سرباز رفتار کرد، وقتی که دید، سواره نظام او معدوم گشته و فیلها کشته شده یا در حال اختلال اند و تقریباً تمام پیاده نظامش از بین رفته است تا آنگاه که عده ٔ قلیل از قشون او جنگ میکردند بایستاد و جنگید تا آنکه تیری به شانه ٔ راست او که برهنه بود آمد و بر فیلی سوار شده عقب نشست ، اسکندر کسانی را نزد او فرستاد که از جمله مروئه دوست پروس بود پادشاه پس از آنکه حرف رسولان را شنید راضی شد که به اسکندر تسلیم شود اسکندر به استقبال او رفت و چون به او رسید ایستاده نجابت قیافه ٔ پروس و قد و قامت او را که به پنج ارش بالغ بود نظاره کرد پروس باوقار پیش می آمد و در قیافه اش بیمی ازاینکه مورد بغض اسکندر واقع شود دیده نمیشد، پهلوانی با پهلوانی مصاف داد و از مملکت خود در مقابل خارجی دفاع کرد. اسکندر به او گفت : «بگوئید که چگونه با شما رفتار کنم ؟» پروس جواب داد: «چنانکه با پادشاهی رفتار می کنند« »من این کار را برای خودم خواهم کرد، بگوئید که برای شما چه میتوانم بکنم ؟» «در آنچه گفتم همه چیز هست » «من دولت و مملکت شما را بخودتان ردّ میکنم و بر آن خواهم افزود» و چنان کرد که گفته بود پروس بعدها دوست صمیمی اسکندر شد و به او مساعدت ها کرد . موافق نوشته ٔ اریان این جدال در سال دوم المپیاد 113 یا سنه ٔ 327 ق .م . روی داده است . جنگ مقدونی ها با پروس و سربازان او سخت ترین جنگی بوده که برای مقدونی ها پیش آمده (این مردم را بعضی نیاکان مردم سیخ میدانند، که در هند غربی ساکنند و اکنون هم به تَهَوﱡر معروفند پلوتارک گوید جنگ پروس با اسکندر مقدونیها را چنان افسرده داشت که اینها دیگر حاضر نشدند در هند پیشتر روند. مشقاتی که آنها در مقابل 20 هزار پیاده نظام و دوهزار سوار پروس متحمل شدند بقدری بود که پس از آن تمام مساعی اسکندر برای پیش رفتن و گذشتن از گنگ بی نتیجه ماند هنگامی که اسکندر خواست از هندبازگردد بزرگان هند را جمع و در حضور آنها اعلام کردکه متصرفات هند (یعنی ناحیت پنجاب ) را به پروس وامیگذارد چندی بعد اِوداموس رئیس قشون مقدونی پروس را در پنجاب بکشت . نام پروس در شاهنامه فور آمده است .


پروس. [ پْرو / پ ِ ] ( اِخ ) نام قسمتی از کشور آلمان است. مساحت آن 292695 هزارگزمربع و سکنه آن 39 میلیون تن میباشد. پروس از شرق به غرب شامل پروس شرقی و بقایای پروس غربی و پومرانی و هانور و شلسویگ هولشتاین و وستفالی و پروس رنان و هس ناسو است. خاک آن حاصلخیز است رودهای وزر و الب و اودر در آن جریان دارد و صنایع آن با رونق است. پایتخت آن برلن و شهرهای مهم آن عبارت است از کولونی و برسلو و اِسِن و فرانکفورت و دورتموند و دوسلدورف. عظمت پروس را سبب خاندان هوهنزلرن است که اصلا از سرزمین سواب ( در قسمت جنوب غربی باویر ) می باشند اعضاء این خاندان در زمان شارل چهارم به مقام «پرنس امپراطوری » رسیدند در 1415 م. فردریک ششم یکی از افراد آن خاندان امارت براندبورگ را از سی جیس موند اول بخرید و خود را فردریک اول نامید و سلسله ای تأسیس کرد که اقدامات نظامی آن با حسن توفیق مورد تأیید شوالیه های توتونی قرار گرفت. در 1618 دوک نشین پروس به ارث به سی جیس موند دوک الکتور رسید بدین ترتیب پروس و براندبورگ جمعاً به اختیار خاندان هوهنزلرن درآمد و آنان صاحب سرزمینی شدند که میان دریای بالتیک و رود ویستول واقع بود.فردریک گیوم ( 1688-1640 ) به کدخدامنشی در امور اروپا مداخله میکرد و از صلح وستفالی بسیار استفاده کرد و به کشور پروس نظم و سامان داد و سپاه دائم ایجاد کرد و با عجله و آغوش باز از کسانی که در اثر نسخ فرمان نانت مجبور به ترک زادبوم خویش شدند پذیرائی کرد خلاصه آنکه اساس عظمت وطن خود را استوار ساخت و در سال 1701 خاندان هابسبورگ فردریک سوم ( 1713-1688 ) را بنام فردریک اول پادشاه پروس شناخت فردریک گیوم اول معروف به پادشاه نظامی سپاه خود را تقویت و تنظیم کرد. فردریک دوم معروف به کبیر ( 1786-1740 م. ) که مدیری ماهر و سرداری بزرگ بود در جنگ جانشینی اطریش شهرت یافت و در جنگ هفت ساله در برابر فرانسه و اطریش وروسیه که متحد بودند مقاومت کرد فردریک دوم عده ای کثیر از مهاجران را به کشور خویش جلب کرد و قلمرو دولت پروس را با فتح سیلزی و تقسیم متوالی لهستان وسعت بخشید. پروسیان که در والمی از انقلاب کنندگان فرانسه ( 1792 ) و در اینا از ناپلئون ( 1806 ) شکست خوردند ودر تیلسیت نیز به آنان صدمه رسید ( 1807 ) در لایپ زیگ و واترلو و در کنگره وین از فرانسویان انتقام گرفتند و اراضی از دست رفته را تصاحب کردند. پروس چون به اتحادیه دول ژرمنی درآمد به تدریج بضرر اطریش قدرتی حاصل کرد که در زمان گیوم ( 1888-1861 ) پس از جنگ بادانمارک ( 1864 ) منجر به قطع روابط دو دولت و وقوع جنگ شد پروسیان در سادوا ( 1866 ) فتح کردند و اطریش از اتحادیه دول ژرمنی اخراج شد و اتحادیه آلمان شمالی جای اتحادیه ژرمنی را گرفت. چهار سال بعد پروسیان در جنگ با فرانسویان پیروزشدند و پادشاه پروس عنوان امپراطور آلمان یافت و بنام گیوم اول خوانده شد ( در ورسای 1871 ). از این زمان تاریخ پروس آمیخته با تاریخ آلمان است و پروس سر و قلب آن کشور محسوب میشود و بهمین سبب در 1919 م. تقریباً تمام خساراتی را که بر آلمان تحمیل شد پروس تحمل کرد و از آنگاه معرض تظاهرات انقلابی و سلطنت طلبی شد. در 1920 پروس شلسویگ شمالی را از دست داد ولی در اول آوریل 1922 پیرمون و در اول آوریل 1929 والدک را ضمیمه متصرفات خویش ساخت. ایالت قدیم پروس را که مرکز آن دانتزیک است و از تقسیم لهستان ( 1795 ) بوجود آمده و در 1919 دیگر بار قسمت اعظم آن به لهستان ملحق گردیده پروس غربی خوانند. ایالت دیگر پروس که مرکز آن کنیگس برگ است و جزئی از آن پس از جنگ بین المللی اول به لهستان واگذار شد و دالان دانتزیک آنرا از آلمان جدا ساخت بنام پروس شرقی خوانده میشود. در جنگ اخیر در این سرزمین مبارزات خونین اتفاق افتاد.

دانشنامه عمومی

پروس و در بعضی منابع پروسیا (پروسیِ قدیمی: Prūsa، (به آلمانی: Preußen)، (به لهستانی: Prusy)) در ابتدا منطقه سکونت قوم بالتی غربی به نام پروس ها بوده است. بعدها یکی از کشورهای شوالیه های آلمانی شد و از قرن شانزده میلادی، توسط یک دوک نشین از دودمان هوهن تسولرن، که در آغاز تحت سلطه فئودالیِ لهستان و سپس سوئد بود، حکومت می شد. در سال ۱۷۰۱ به پادشاهی مستقلی تبدیل شد.
بین سال های ۱۸۶۷ تا ۱۸۷۱ میلادی به صورت بخشی از کنفدراسیون آلمان شمالی اداره می شد و بین سال های ۱۸۷۱ تا ۱۹۴۵ میلادی به یکی از ایالت های امپراتوری آلمان تبدیل شد.
پروس در آغاز منطقه کوچکی بود که شاملِ شمال لهستان، استان کالینینگراد روسیه و قسمت هایی از لیتوانی امروزی می شد. سرزمین های پروس بعدها به ایالت های پروس خاوری و پروس باختری در کنفدراسیون آلمان شمالی تقسیم شد. مردمان بومی آن را پروسی ها تشکیل می دادند، ولی بعدها آلمانی ها به این سرزمین مهاجرت کردند. از سال ۱۴۶۶ میلادی این مناطق بین پادشاه لهستان و دوک نشینِ هوهنتسولرن پروس تقسیم شده بود. در قرن ۱۸ میلادی، نام پروس برای تمام مناطق تحت حکومت هوهنتسولرن ها استفاده می شد، حتی برای آن هایی که تکّه ای از امپراتوری مقدس روم بودند. بعد از سال ۱۸۶۶ میلادی، گستردگیِ این پادشاهی تقریباً به تمامی آلمانِ شمالی می رسید و به این ترتیب حدود دو سوم امپراتوری آلمان را در بر می گرفت. پایتخت و مرکز حکومت آن با گذشت زمان کالینینگراد (آلمانی: Königsberg)، برلین و پتسدام بود.
پروس بزرگ ترین شکوفاییِ خود را در قرن ۱۸ میلادی و در زمان سلطنت فریدریش دوم (معروف به بزرگ) به دست آورد هنگامی که به عنوان پنجمین قدرت بزرگ اروپا شناخته شد و همچنین در قرن ۱۹ میلادی هنگامی که اتو فون بیسمارک (آلمانی: Otto von Bismarck) به تشکیل امپراتوری آلمان اقدام کرد.

دانشنامه آزاد فارسی

پروس (Prussia)
ایالت شمالی آلمان (۱۶۱۸ـ۱۹۴۵)، بر کرانۀ دریای بالتیک. تا ۱۸۶۷ پادشاهی مستقل بود و در این سال، به رهبری اوتو فون بیسمارک، قدرت نظامی اصلی «اتحادیۀ آلمان شمالی» و سپس در دوران پادشاهی ویلهلم اول بخشی از امپراتوری آلمان (۱۸۷۱) شد. پروس غربی بر طبق پیمان ورسای، به تصرّف لهستان درآمد و بخش بزرگی از پروس شرقی نیز پس از ۱۹۴۵، به شوروی منضم شد.


کلمات دیگر: