کلمه جو
صفحه اصلی

بالاتنه

فارسی به انگلیسی

trunk, upper part of the body, [dress] body, corsage


trunk


فارسی به عربی

تمثال نصفی

مترادف و متضاد

bust (اسم)
انفجار، بالاتنه، سینه، مجسمه نیم تنه، مجسمه، ترکیدگی

body (اسم)
جسد، لاشه، بدن، بدنه، اندام، جسم، تن، تنه، پیکر، جرم، بالاتنه، اطاق ماشین، جرم سماوی

فرهنگ فارسی

قسمت از کمر ببالای اندام آدمی

فرهنگ معین

(تَ نِ ) (اِمر. ) ۱ - بخش بالایی تنه از کمر به بالا. ۲ - بخشی از یک لباس که آن بخش از بدن را می پوشاند.

لغت نامه دهخدا

بالاتنه. [ ت َ ن َ /ن ِ ] ( اِ مرکب ) مقابل پائین تنه. قسمت از کمر ببالای اندام آدمی. ( از یادداشت مؤلف ). نیمه بالایین بدن آدمی. || قسمت بالایین جامه که از کمر ببالا را پوشد. ( یادداشت مؤلف ). آن جزء از جامه که بالاتنه را پوشد در جامه های دراز. مقابل پائین تنه و دامن.

فرهنگ عمید

۱. قسمت بالای بدن از سر تا کمر.
۲. [مجاز] قسمت بالای لباس.

دانشنامه عمومی

بالاتنه قسمت بالایی بدن انسان(شامل اعضای بالا ی کمر) گویند. سر، دست ها و سینه بالاتنه به حساب می آیند.
Diccionario histórico enciclopédico, Vicenç Joaquín Bastús i Carrera, 1828
Previously known as The Blackamoor.
Słownik terminologiczny sztuk pięknych, red. Kubalska-Sulkiewicz K. , Warszawa 1996, s. ۳۲۴.(польськ).
«Малая история искусств. Античное искусство», М, ۱۹۷۲ (рос).
Соколов Г. И."Римский скульптурній портрет ІІІ века и художественная культура того времени", М, «Искусство», ۱۹۸۳ (рос).
بالاتنه هم چنین برای پیکره هایی که فقط قسمت بالایی بدن انسان (معمولاً شامل سر و گردن و قسمتی از سینه و شانه ها) را نمایش می دهند، نیز کاربرد دارد. در این مورد در برخی مواقع از کلماتی نظیر "مجسمه نیم تنه"، "پاسنگ"، "پایه ستون" یا "پایه مجسمه" نیز استفاده می شود.


کلمات دیگر: