مترادف بخاری : دستگاه حرارت زا، اجاق دیواری، شومینه ، مربوط به بخار، بخارایی، منسوب به بخارا
متضاد بخاری : پنکه، کولر
heater, stove, fireplace, grate, cooked by steam
fire, heater, steam, steamy, stove
صفت ≠ پنکه، کولر
دستگاهحرارتزا، اجاقدیواری، شومینه ≠ مربوط به بخار
۱. دستگاهحرارتزا، اجاقدیواری، شومینه ≠ پنکه، کولر
۲. مربوط به بخار
۳. بخارایی، منسوب به بخارا
اثیر اومانی .
اثیر اومانی .
سلمان ساوجی .
باقر کاشی .
سنجر کاشی .
شفیع اثر.
بخاری . [ ب ُ ] (اِ) بخار. علم و فضل . (آنندراج ). رجوع به بخار شود.
بخاری . [ ب ُ ] (اِخ ) عبدالعزیزبن احمدبن محمد، از فقها بود. او راست : شرح اصول البزدوی و شرح المنتخب الحسامی . (از معجم المطبوعات ).
بخاری . [ ب ُ ] (اِخ ) محمد. شمس الدین معروف به امیر سلطان از اکابر مشایخ خلوتیه و مورد عنایت سلطان بایزید عثمانی بود. او بسال 833 هَ . ق . درگذشت . (از ریحانة الادب ج 1 ص 147).
بخاری . [ ب ُ ] (ص نسبی ) منسوب به بخار.
- کشتی بخاری ؛ آن کشتی که با گاز و نفت و سوخت حرکت کند. مقابل کشتی بادبانی . || آنکه عود بخور می کند. (ناظم الاطباء).
منوچهری .
اسدی .
نظامی .
بخاری . [ ب ُ ] (اِخ ) احمد... از اکابر مشایخ نقشبندیه بود و مال و املاک و عیال و اولاد خود را که در بخارا داشته ترک گفت و برای دیدار شیخ الهی به روم رحلت کرد و به ارشاد عباد آغازید... پس از ایفای وظایف حج به اسلامبول بازگشت و در سال 992 هَ . ق . در 73 سالگی درگذشت . و در همانجا مدفون گردید. (از ریحانة الادب ج 1 ص 146).
بخاری . [ ب ُ ] (اِخ ) محمدبن احمد حسینی نابلسی ملقب به صفی الدین اهل بخارا بود و به بیت المقدس رفت . کتاب القول الحبلی فی ترجمة ابن تیمیة الحنبلی از اوست . وی در 1200 هَ . ق . درگذشت . (از ریحانة الادب ج 1 ص 146). و رجوع به معجم المطبوعات شود.
بخاری . [ ب ُ ] (اِخ ) محمدبن اسماعیل بن ابراهیم بن مغیرةبن احنف جعفی حافظ مکنی به ابوعبداﷲ و مشهور به امام بخاری ، وی از محدثان متقدم بود به خراسان و جبال و عراق و مصر و حجاز و سوریه مسافرت کرد. کتاب جامع صحیح را که به صحیح بخاری معروف و یکی از صحاح سته ٔ اهل سنت و جماعت می باشد در ظرف شانزده سال تألیف کرد. از تألیفات اوست :الادب المفرد، الاسماء والکنی ، تاریخ اوسط، تاریخ صغیر، تاریخ کبیر، ثلاثیات بخاری ، جامع صحیح ، خلق افعال العباد، السنن . بخاری در شب پنجشنبه عید فطر از سال 253 یا 256 هَ . ق . در دیه فرهنگ در ده فرسخی سمرقند درگذشته و در همانجا مدفون است . (از ریحانة الادب ج 1 ص 147). و رجوع به معجم المطبوعات ، و قاموس الاعلام ترکی ، و فهرست ابن الندیم و اعلام زرکلی و نزهةالقلوب ج 3ص 246 و فهرست تاریخ گزیده و تاریخ الخلفاء ص 73 و 245 و روضات الجنات و ابوعبداﷲ در همین لغت نامه شود.
بخارایی#NAME?
دستگاهی که در زمستان برای گرم کردن هوای اتاق به کار میرود و در آن هیزم، زغال، گاز، یا نفت میسوزانند، یا با برق کار میکند.