کلمه جو
صفحه اصلی

لامرد

فرهنگ فارسی

دیهی بفارس دوازده فرسنگ میانه جنوب و مشرق گله دار

لغت نامه دهخدا

لامرد. [ م َ ] ( اِخ ) دیهی به فارس دوازده فرسنگ میانه جنوب و مشرق گله دار. ( فارسنامه ناصری ). دهی مرکز دهستان تراکمه بخش کنگان شهرستان بوشهر واقع در 12 هزارگزی جنوب خاوری کنگان کنارراه فرعی لار به گله دار. جلگه ، گرمسیر، مالاریائی. دارای 510 تن سکنه. شیعه. فارسی زبان. آب آن از قنات وچشمه. محصول آنجا غلات و حبوبات و پیاز و انار و شغل اهالی آن زراعت است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).

دانشنامه عمومی

لامِرد یکی از شهرهای استان فارس است. این شهر مرکز شهرستان لامرد می باشد و در جنوب استان فارس واقع شده است. در شرق این شهرستان محلهٔ چاه قائدی قرار دارد.این شهر در سال های اخیر به دلیل اکتشاف ذخایر گاز شیرین آن، به همراه عسلویه، در حال توسعه بوده است. علاوه بر این پالایشگاه گاز پارسیان مهر که در حوزه شهرستان مهر می باشد، در جوار اتوبان لامرد به مهر احداث شده است.
دانشگاه آزاد اسلامی لامرد
دانشگاه پیام نور لامرد
دانشگاه دولتی لامرد (مهندسی انرژی)
دانشگاه غیرانتفاعی تابناک لامرد
دانشکده پرستاری لامرد
دانشگاه علمی کاربردی لامرد
دانشگاه آزاد اسلامی علامرودشت
دانشگاه پیام نور اشکنان
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۲۹٬۳۸۰ تن (در ۸٬۵۲۹ خانوار) بوده است.
کارخانجات آلومنیوم در این منطقه در حال احداث است و کارخانهٔ سیمان از جمله کارخانه های احداث شده در این شهرستان می باشد. فرودگاه بین المللی لامرد در سال ۱۳۶۴ افتتاح شده و به شهرهای تهران (دو بار در هفته)، شیراز، مشهد اصفهان، لاوان و کشورهای کویت، قطر سوریه و امارات متحده عربی پرواز دارد. استقرار منطقه ویژه اقتصادی صنایع انرژی بر در این شهرستان زمینه توسعه پایدار آن را فراهم آورده است. خو اینم یکی ا دستاوردای ما لامردیا
تجارت در این منطقه با سفر مردم آن به کشورهای حاشیه خلیج فارس جهت کسب درآمد، دارای قدمت است.

پیشنهاد کاربران

در زبان لری بختیاری به معنی
جای نشتن مردان بزرگ. ریش سفید.
لامرد*لامردون*
Lamerd
لا::میان. دره میان دوکوه.

بهون*سیاه چادر*
در زبان لری بختیاری به بهون هایی که مردها درون آن ساکن هستند لامرد*لامردون *می گویند

لامرد: در زمانی قلعه ای توسط محمد رِئیس آن مناطق برای احمد شاه حکمران لارستان ساخت که ارتفاع قلعه از رواق ( گنبد ) زیارت سید عیسی در سورغال بالاتر رفت و مردم و سادات آن مناطق همه بر این کار رئیس محمد اعتراض کردند و چون او به کار ساخت قلعهبه اتمام رساند مردم شورش کرده و صدای آنها به نصیر خان ثانی رسید و نصیر خان بیگلر بیگی لار و سبعه به سور غال آمد و خواسته مردم را شنید و سریعا دستور داد که مال و انوال درون قلعه غارت و قلعه ویران شد سپس رئیس محمد آمد و نصیر خان از ایشان سوال کرد برای چی در سر زمین من چنین کردی و او نام صاحب قلعه را که شاه احمد جوان که حکمران لارستان بود را گفت و نصیر خان با شنیدن نام ایشان گریان شد و از اسب فرود آمد و گریزان به بیابان اطراف با گریه و زاری شد چون قلعه عارف زمان خود و سادات بزرگ را نا خواسته خراب کرد و جبران این کار غیر ممکن بود پس آن بیابان را لامرد یعنی جبران کاری غیر ممکن است نامیدند. طبق کتاب . . .


کلمات دیگر: