کلمه جو
صفحه اصلی

فیال

فرهنگ فارسی

( اسم ) تیری که پیکان آن دو شاخه باشد.
صاحب فیل و پیلبان

فرهنگ معین

(اِ. ) تیری که پیکان آن دو شاخ باشد.

لغت نامه دهخدا

فیال . (اِخ ) دهی است از دهستان قلعه
حاتم شهرستان بروجرد که دارای 87 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، چغندر و باقلاست . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


فیال . [ ف َی ْ یا ] (خ ص ) صاحب فیل و پیلبان . (منتهی الارب ) : فیالان سلطان بر پی آن فیلان برفتند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).


فیال .(اِ) زمینی را گویند که بار اول آن را زراعت کرده باشند. (برهان ). زمینی که اول بار بکارند. (اسدی ). مؤلف نویسند: غلط است و معنی «ابتکار» دارد و در شعر بوشکور که شاهد اسدی است «از فیال » یعنی «ابتکاراً واز روی ابتکار». در حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نسخه ٔ نخجوانی نوشته شده : بزبان به لخیان نخست بود و از فیال یعنی از اول ، از نخست . (یادداشتهای مؤلف ) :
پس این داستان کش بگفت از فیال
ابر سیصدوسی وسه بود سال .

ابوشکور.



فیال .(ع اِ) بازیی است مر فتیان عرب را. (منتهی الارب ).


فیال.( اِ ) زمینی را گویند که بار اول آن را زراعت کرده باشند. ( برهان ). زمینی که اول بار بکارند. ( اسدی ). مؤلف نویسند: غلط است و معنی «ابتکار» دارد و در شعر بوشکور که شاهد اسدی است «از فیال » یعنی «ابتکاراً واز روی ابتکار». در حاشیه فرهنگ اسدی نسخه نخجوانی نوشته شده : بزبان به لخیان نخست بود و از فیال یعنی از اول ، از نخست. ( یادداشتهای مؤلف ) :
پس این داستان کش بگفت از فیال
ابر سیصدوسی وسه بود سال.
ابوشکور.

فیال.( ع اِ ) بازیی است مر فتیان عرب را. ( منتهی الارب ).

فیال. [ ف َی ْ یا ] ( خ ص ) صاحب فیل و پیلبان. ( منتهی الارب ) : فیالان سلطان بر پی آن فیلان برفتند. ( ترجمه تاریخ یمینی ).

فیال. ( اِخ ) دهی است از دهستان قلعه
حاتم شهرستان بروجرد که دارای 87 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، چغندر و باقلاست. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

فرهنگ عمید

فیلبان.
اول، آغاز، ابتدا: بر این داستان کش بگفت از فیال / اَبَر سیصدوسی وسه بود سال (ابوشکور: شاعران بی دیوان: ۱۰۳ ).

فیلبان.


اول؛ آغاز؛ ابتدا: ◻︎ بر این داستان کش بگفت از فیال / اَبَر سیصدوسی‌وسه بود سال (ابوشکور: شاعران بی‌دیوان: ۱۰۳).


دانشنامه عمومی

فیال روستایی بزرگ در شهرستان بروجرد در غرب ایران است. این روستا در ۳ کیلومتری غرب شهر بروجرد قرار گرفته است.
همچنین «فیال» زمینی را گویند که بار اول آن را زراعت کرده باشند. (برهان). زمینی که اول بار بکارند. (اسدی). مؤلف نویسند: غلط است و معنی «ابتکار» دارد و در شعر ابوشکور که شاهد اسدی است «از فیال» یعنی «ابتکاراً و از روی ابتکار». در حاشیهٔ فرهنگ اسدی نسخهٔ نخجوانی نوشته شده: بزبان به لخیان نخست بود و از فیال یعنی از اول، از نخست. مانند شعر زیر از ابوشکور بلخی:
روستای فیال بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ دارای ۹۷۸ خانوار و۴۱۲۱نفر جمعیت است که از این لحاظ پرجمعیت ترین روستای بخش مرکزی شهرستان بروجرد است.
این روستا در دامنه کوه های زاگرس قرار گرفته است، در بلندی و ۳ کیلومتری غرب شهر بروجرد است. فیال جنوبی ترین بخش گل دشت (بروجرد) را تشکیل می دهد. روستای فیال در کناره دشت سیلاخور قرار گرفته و زمین های کشاورزی وسیع و باغهای میوه فراوان دارد. این روستا در پای تپه هایی بسیار بلند در دامنه کوه میش پرور قرار گرفته است و آب و هوای معتدل کوهستانی دارد. کار مردمانش کشاورزی و دامپروری است. محصول عمده فیال غله، چغندر و باقلا و باغات سیب و هلو و … است.از کنار تپه چغا در بروجرد جاده ای مستقیماً به سمت فیال می رود، که در این مسیر میدان فدک - دریاچه فدک - باغ فدک- رادیو بروجرد - پل - میدان کوهنورد- سازمان آب - پل - نظام آباد و بعد از آن پل کوچک روستای فیال است. در ورودی روستا گلزار شهدای فیال (قبرستان) قرار دارد.در غرب روستای فیال خرابه هایی وجود دارد که مربوط به شهر باستانی گوراب یا فیال اولیه می باشد که زادگاه آرش کمان گیر می باشد. این منطقه در بین اهالی کنونی به شهر خرابه معروف است.
فیال در لغت به معنای سرزمینی است که برای نخستین بار در آن کشت شود. به دلیل همین نام، برخی معتقدند ممکن است نخستین بار سکونت در ناحیه بروجرد از این منطقه آغاز شده باشد.


کلمات دیگر: