( اسم ) تیری که پیکان آن دو شاخه باشد.
صاحب فیل و پیلبان
صاحب فیل و پیلبان
فیال . (اِخ ) دهی است از دهستان قلعه
حاتم شهرستان بروجرد که دارای 87 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، چغندر و باقلاست . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
فیال . [ ف َی ْ یا ] (خ ص ) صاحب فیل و پیلبان . (منتهی الارب ) : فیالان سلطان بر پی آن فیلان برفتند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
ابوشکور.
فیال .(ع اِ) بازیی است مر فتیان عرب را. (منتهی الارب ).
فیلبان.
اول؛ آغاز؛ ابتدا: ◻︎ بر این داستان کش بگفت از فیال / اَبَر سیصدوسیوسه بود سال (ابوشکور: شاعران بیدیوان: ۱۰۳).