کلمه جو
صفحه اصلی

شوشتری

فرهنگ فارسی

جعفر ابن حسین بن علی شوشتری نجفی عالم و فقیه ( ف. کرند ۱۳٠۳ ه.ق . ) وی در موعظه و ارشاد مردم یدی طولی داشت . از شاگردان صاحب فصول و صاحب ضوابط و صاحب جواهر و شیخ انصاری و شریف العلمائ بود. در پایان عمر برای زیارت مشهد رضا ۴ بایران آمد و در تهران ناصر الدین شاه او را مورد احترام و تکریم قرار داد و وی در مسجد ناصری ( مسجد عالی سپهسالار ) امامت کرد. در هنگام بازگشت بعتبات در کردند درگذشت و جنازه او را به نجف بردند . او راست : اصول الدین یا الحدائق فی الصول خصائص الحسنیه مجالس البکا ئمنهج الرشاد.
( صفت ) منسوب به شوشتر ۱ - از مردم شوشتر . ۲ - لهجه مردم شوشتر . ۳ - آن چه در شوشتر به عمل آید : دیبای شوشتری . ۴ - یکی از گوشه های همایون .

لغت نامه دهخدا

شوشتری . [ ت َ ] (اِخ ) سیدنوراﷲ فرزند شریف مرعشی (شهید ثالث ). از نویسندگان شیعه ٔ امامیه و معروف به مبارزه ٔ با اهل تسنن و قاضی لاهور بود و در نتیجه ٔ اتهام به زندقه به دستور جهانگیرخان وی را به تازیانه بستند تا جان سپرد (در سال 1019 هَ . ق . 1610/ م .). او راست : مجالس المؤمنین . احقاق الحق . (از دائرةالمعارف اسلام ). و رجوع به قاضی نوراﷲ شوشتری شود.


شوشتری . [ ت َ ] (ص نسبی ، اِ) منسوب به شوشتر. || از مردم شوشتر. || لهجه ٔ مردم شوشتر. || آنچه در شوشتر بعمل آید: دیبای شوشتری . (فرهنگ فارسی معین ). || شُشْتَری . قسمی جامه . قسمی فرش . ثوب تستری . ثیاب تستریه . (یادداشت مؤلف ) :
نگر ز سنگ چه مایه به است گوهر سرخ
ز خستوانه چه مایه به است شوشتری .

معروفی .


تاکه گردد که و کهسار چو تختی ز گهر
دشت و هامون چو بساطی شود از شوشتری .

فرخی .


بربسته گل از شوشتری سبز نقابی
و آلوده به کافور و به شنگرف بناگوش .

ناصرخسرو.


- شوشتری باف ؛ بافنده ٔ پارچه ٔ شوشتری . که پارچه ٔ شوشتری بافد :
در مدحت صدر تو منم شوشتری باف
دیگر شعرا آستری باف چو نساج .

سوزنی .


|| نام گوشه ای از دستگاه همایون . (ردیف موسیقی ایران ص 6 و 47). رجوع به دستگاه همایون شود.

شوشتری. [ ت َ ] ( ص نسبی ، اِ ) منسوب به شوشتر. || از مردم شوشتر. || لهجه مردم شوشتر. || آنچه در شوشتر بعمل آید: دیبای شوشتری. ( فرهنگ فارسی معین ). || شُشْتَری. قسمی جامه. قسمی فرش. ثوب تستری. ثیاب تستریه. ( یادداشت مؤلف ) :
نگر ز سنگ چه مایه به است گوهر سرخ
ز خستوانه چه مایه به است شوشتری.
معروفی.
تاکه گردد که و کهسار چو تختی ز گهر
دشت و هامون چو بساطی شود از شوشتری.
فرخی.
بربسته گل از شوشتری سبز نقابی
و آلوده به کافور و به شنگرف بناگوش.
ناصرخسرو.
- شوشتری باف ؛ بافنده پارچه شوشتری. که پارچه شوشتری بافد :
در مدحت صدر تو منم شوشتری باف
دیگر شعرا آستری باف چو نساج.
سوزنی.
|| نام گوشه ای از دستگاه همایون. ( ردیف موسیقی ایران ص 6 و 47 ). رجوع به دستگاه همایون شود.

شوشتری. [ ت َ ] ( اِخ ) جعفربن حسین بن علی شوشتری نجفی. عالم و فقیه و در موعظه و ارشاد مردم یدی طولی ̍ داشت. از شاگردان صاحب فصول و صاحب ضوابط و صاحب جواهر و شیخ انصاری و شریف العلماء بود. در پایان عمر برای زیارت مشهد رضا ( ع ) به ایران آمد و در تهران ناصرالدین شاه او را مورد احترام و تکریم قرار داد.وی در مسجد ناصری ( مسجد عالی سپهسالار ) امامت کرد. در هنگام بازگشت به عتبات در سال 1303 هَ. ق. در کرند کرمانشاه درگذشت و جنازه او را به نجف بردند. او راست : اصول الدین یا الحدائق فی الاصول. خصائص الحسنیة.مجالس البکاء. منهج الرشاد. ( از فرهنگ فارسی معین ).

شوشتری. [ ت َ ] ( اِخ ) سیدنوراﷲ فرزند شریف مرعشی ( شهید ثالث ). از نویسندگان شیعه امامیه و معروف به مبارزه با اهل تسنن و قاضی لاهور بود و در نتیجه اتهام به زندقه به دستور جهانگیرخان وی را به تازیانه بستند تا جان سپرد ( در سال 1019 هَ. ق. 1610/ م. ). او راست : مجالس المؤمنین. احقاق الحق. ( از دائرةالمعارف اسلام ). و رجوع به قاضی نوراﷲ شوشتری شود.

شوشتری . [ ت َ ] (اِخ ) جعفربن حسین بن علی شوشتری نجفی . عالم و فقیه و در موعظه و ارشاد مردم یدی طولی ̍ داشت . از شاگردان صاحب فصول و صاحب ضوابط و صاحب جواهر و شیخ انصاری و شریف العلماء بود. در پایان عمر برای زیارت مشهد رضا (ع ) به ایران آمد و در تهران ناصرالدین شاه او را مورد احترام و تکریم قرار داد.وی در مسجد ناصری (مسجد عالی سپهسالار) امامت کرد. در هنگام بازگشت به عتبات در سال 1303 هَ . ق . در کرند کرمانشاه درگذشت و جنازه ٔ او را به نجف بردند. او راست : اصول الدین یا الحدائق فی الاصول . خصائص الحسنیة.مجالس البکاء. منهج الرشاد. (از فرهنگ فارسی معین ).


فرهنگ عمید

۱. از مردم شوشتر.
۲. لهجۀ مردم شوشتر.
۳. تهیه شده در شوشتر.
۴. (اسم ) [قدیمی] نوعی پارچه یا فرش که در شوشتر بافته می شد: نگر ز سنگ چه مایه بِه است گوهر سرخ / ز خستوانه چه مایه بِه است شوشتری (معروفی: شاعران بی دیوان: ۱۴۴ ).
۵. (اسم ) (موسیقی ) گوشه ای در دستگاه همایون.

دانشنامه عمومی

به طور کلی شوشتری منسوب به شهر شوشتر است و در اصل ساکنان اصیل شهر شوشتر در استان خوزستان ایران را شوشتری می نامند؛ اما امروزه دیگر نمی توان گفت که شوشتری دقیقاً به معنای اهالی شهر شوشتر است، زیرا آن قدر اقوام دیگر به شوشتر و همچنین شوشتریان به مناطق دیگر مهاجرت کرده اند که تقسیمات جغرافیایی را نمی توان ملاک واقعی تقسیمات قومی دانست.
نام ششتر در ادب و روایات ایرانی با «دیبا» و «دیبه» همراه بوده و دیبای شوشتر در همه جا زبانزد است.(فرهنگ اساطیر، دکتر محمدجعفر یاحقی-ص۱۹۹به بعد)
از شوشتر جامه های دیبای گرانمایه خیزد و کسوت خانه کعبه سازند آنجا، و سلطان را آنجا طراز باشد.(المسالک و الممالک، اصطخری، ص۹۲)
دیبای شوشتر معروف است و آن را به همه نواحی دنیا می برند و در زمان حیات استار کعبه و بیت الحرام از دیبای کعبه تهیه می شد تا آنگاه که سلطان فقیر گشت و بدرود زندگی گفت و این فریضه از وی ساقط شد. برای همه پادشاهان عراق در شوشتر طراز آماده می کنند.(سفرنامه ابن حقول(قرن۴) ص۲۸)
اهالی شوشتر در بافتن پارچه های ابریشمی و نخی استادند و دیبای شوشتر همه جا معروف است.(مقدسی(قرن۴)-ج۲-ص۶۱۱)
صبا را ندانی زعطار تبت - - - زمین را ندانی ز دیبای ششتر(ناصرخسرو:دیوان اشعار-ص۲۱۱)
گوید در آفرین تو هر روز مدحتی - - - آراسته بگونهٔ دیبای شوشتر(عبدالواسع جبلی در مدح سلطان سنجر)
گه از سنبل حجابی بر فراز پرنیان پوشد - - - گه از عنبر نقابی بر طراز شوشتر بندد(عبدالواسع جبلی در مدح معشوق)
در آب و آتش راندم همی گشت مرا - - - به مدح شاه چو دیبای ششتر آتش و آب(مسعود سعد)
چندین حریر و حله که پوشید بر درخت - - - مانا که برزدند به قرقوب و شوشتر(کسایی)
مه طرازی است بدست چپ گردون شب عید - - - نقش آن گویی در شوشتر آمیخته اند(خاقانی)
سوس را با پلاس کینی نیست - - - کین او با پرند شوشتر است(خاقانی)
خود دل و طبع او ز سیم و شکر - - - کان طمغاج و باغ شوشتر است(خاقانی)
حبش را زلف بر طمغاچ بندد - - - طراز شوشتر در چاچ بندد(نظامی)
هست بر هر بام گوئی صد بهار قندهار - - - هست در هر کوی گویی صد طراز شوشتر(قطران)
از روی چرخ چنبری رخشان سهیل و مشتری - - - چون بر پرند ششتری پاشیده دینار و درم(لامعی)
مثلا علاوه بر شوشتر درصد بالایی از جمعیت اهواز، و البته درصد پایینی از مردم آبادان، خرمشهر و مسجدسلیمان نیز شوشتری تبارند. (احمد نجفی شوشتری (کارآگاه علوی) و شهید جهان آرا از جمله شوشتری های مقیم خرمشهر بوده اند)
در استان خراسان نیز شوشتری تبارهایی زندگی می کنند که در دوره های مختلف مهاجرت نموده اند. مثلاً خانواده های با نام خانوادگی «شوشتری» در خراسان، عده ای از بزرگان شوشتر بوده اند که طی دوره های مختلف به این منطقه مهاجرت کرده اند.(اسماعیل شوشتری وزیر سابق دادگستری، حجت الاسلام شیخ علی شوشتری فرمانده سپاه وکمیته و دو دوره نماینده نیشابور در مجلس وامام جمعه یاسوج و گرمسار و اکنون ازقضات دیوان عالی کشور و سردار نورعلی شوشتری از فرماندهان دلاور سپاه اسلام و جانشین فرماندهی نیروی زمینی سپاه،مهدی شوشتری از قضات بنام مشهد، سیدمحسن شوشتری مدیرعامل شرکت قطار شهری مشهد*، سیدجمال شوشتری مدیر روابط عمومی نمایشگاه بین المللی مشهد*، امیررضا شوشتریان نایب رئیس بورس زعفران در مشهد*، سید امیر شوشتری معاون آموزش و پرورش خراسان رضوی*، مرحوم شیخ فضل الله شوشتری امام جمعه فقید فاروج*، حمیدرضا شوشتریان رئیس هیأت مدیره انجمن صنفی مدیران مطبوعات خراسان *، هادی شوشتری* کاندیدای نمایندگی مردم قوچان در مجلس هشتم،سید جمال شوشتری مدیر روابط و امور بین الملل نمایشگاه بین المللی مشهد*، سرپرست یگان حفاظت میراث فرهنگی خراسان رضوی* و... از این جمله اند.)
شوشتریان در خارج از کشور اغلب در کشورهای عراق، هندوستان و تانزانیا هستند.

شوشتری (ابهام زدایی). شوشتری به معنی منسوب به شهر شوشتر است.
شوشتری (ایذه)
شوشتری (بیجار)
قنات شوشتری، بیجار
شوشتری (گوشه موسیقی)
شوشتری همچنین ممکن است به یکی از موارد زیر اشارع داشته باشد:

شوشتری (ایذه). شوشتری (ایذه)، روستایی از توابع بخش دهدز شهرستان ایذه در استان خوزستان ایران است.
این روستا در دهستان دنباله رود شمالی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۰ نفر (۴خانوار) بوده است.

شوشتری (بیجار). شوشتری (بیجار)، روستایی از توابع بخش چنگ الماس شهرستان بیجار در استان کردستان ایران است.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان بابارشانی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۹ نفر (۲۰خانوار) بوده است.

شوشتری (گوشه موسیقی). پورقناد، سجاد (۱۸ دی ۱۳۹۰). «نگاهی به «شوشتری برای ویولن و ارکستر» (I)». گفتگوی هارمونیک. بایگانی شده از اصلی در ۲۵ فوریه ۲۰۱۹. دریافت شده در ۲۵ فوریه ۲۰۱۹.نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (رده)
پورقناد، سجاد (۲۹ دی ۱۳۹۰). «نگاهی به «شوشتری برای ویولن و ارکستر» (III)». گفتگوی هارمونیک. بایگانی شده از اصلی در ۲۵ فوریه ۲۰۱۹. دریافت شده در ۲۵ فوریه ۲۰۱۹.نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (رده)
چالش، مریم؛ اسعدی، هومان (۱۳۹۶). «مفهوم «سیر نغمگی» در موسیقی دستگاهی ایران (مطالعهٔ موردی: درآمد آواز بیات اصفهان)». هنرهای زیبا - هنرهای نمایشی و موسیقی (۲): ۸۱–۹۱. بایگانی شده از اصلی در ۲۷ فوریه ۲۰۱۹. دریافت شده در ۲۷ فوریه ۲۰۱۹ – به واسطه نورمگز.
حسن زاده میرعلی، عبدالله؛ محمدپور، محمدامین (۱۳۹۳). «بررسی ترانه سرایی در ادبیات فارسی». شعر پژوهشی (۱۹): ۹۳–۱۱۴. بایگانی شده از اصلی در ۲۵ فوریه ۲۰۱۹. دریافت شده در ۲۷ فوریه ۲۰۱۹ – به واسطه نورمگز.
خضرائی، بابک (۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۳). «درآمد». دانشنامهٔ جهان اسلام. بایگانی شده از اصلی در ۱ ژانویه ۲۰۱۹. دریافت شده در ۲۶ فوریه ۲۰۱۹.
رستاق، امیر (۱۳۹۳). «۱۰ اثر ماندگار از محمدرضا لطفی که باید شنید». بی بی سی فارسی. بایگانی شده از اصلی در ۲۷ فوریه ۲۰۱۹. دریافت شده در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۸.
سپنتا، ساسان (۱۳۸۰). «خیام و موسیقی نظری؛ بررسی مقایسه ای». فرهنگ (۳۹ و ۴۰): ۲۵۹–۲۷۲. بایگانی شده از اصلی در ۱ ژانویه ۲۰۱۹. دریافت شده در ۲۶ فوریه ۲۰۱۹ – به واسطه نورمگز.
شریفیان، محسن (۱۳۸۱). «بیت خوانی در بوشهر». فرهنگ مردم (۲): ۴۴–۵۱. دریافت شده در ۲۶ فوریه ۲۰۱۹ – به واسطه نورمگز.
صابری، بشیر (۱۳۸۵). «تعزیه، هنر بومی». رشد آموزش زبان و ادب فارسی (۸۰): ۲۵–۲۷. بایگانی شده از اصلی در ۱ ژانویه ۲۰۱۹. دریافت شده در ۲۶ فوریه ۲۰۱۹ – به واسطه نورمگز.
طلایی، داریوش (۱۳۷۲). نگرشی نو به تئوری موسیقی ایرانی. مؤسسهٔ فرهنگی هنری ماهور. شابک ۹۶۴-۸۱۰۵-۳۸-۳.
فرزین، کیوان (۱۳۸۴). «آنچه باید ماندگار شود می ماند». فرهنگ و آیین (۵): ۸–۱۱. بایگانی شده از اصلی در ۲۵ فوریه ۲۰۱۹. دریافت شده در ۲۶ فوریه ۲۰۱۹ – به واسطه نورمگز.
عبدی، افسانه (۱۳۷۸). «ترانه های محلی». کتاب ماه هنر (۱۱): ۱۶–۱۷. بایگانی شده از اصلی در ۱ ژانویه ۲۰۱۹. دریافت شده در ۲۷ فوریه ۲۰۱۹ – به واسطه نورمگز.
فخرالدینی، فرهاد (۱۳۹۴). تجزیه و تحلیل و شرح ردیف موسیقی ایران. تهران: نشر معین. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۶۵-۰۹۸-۰.
محسن پور، احمد؛ اشرفی، جهانگیر (۱۳۶۹). «موسیقی محلی گیلان». کلک (۱۱ و ۱۲): ۳۶۱–۳۶۶. بایگانی شده از اصلی در ۲۷ فوریه ۲۰۱۹. دریافت شده در ۲۹ دسامبر ۲۰۱۸ – به واسطه نورمگز.
نادعلی زاده، مسلم (۱۳۸۹). «رسانهٔ تعزیه (مروری بر عناصر و کارکردهای ارتباطی تعزیه)». نامه فرهنگ و ارتباطات (۲): ۱۳۹–۱۷۰. بایگانی شده از اصلی در ۱ ژانویه ۲۰۱۹. دریافت شده در ۲۷ دسامبر ۲۰۱۸ – به واسطه نورمگز.
وجدانی، بهروز (۱۳۸۶). فرهنگ جامع موسیقی ایرانی. ۲. تهران: گندمان. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۹۶۲۷۴-۵-۸.
همایونی، صادق (۱۳۸۳). «نقدی بر نقد». کتاب ماه هنر (۷۷ و ۷۸): ۸۰–۸۳. بایگانی شده از اصلی در ۱ ژانویه ۲۰۱۹. دریافت شده در ۲۷ فوریه ۲۰۱۹ – به واسطه نورمگز.
«راز و نیاز». مؤسسه فرهنگی-هنری ماهور. بایگانی شده از اصلی در ۲۷ فوریه ۲۰۱۹. دریافت شده در ۲۶ فوریه ۲۰۱۹.
«پیش درآمد و تصنیف بی قرار. آواز شوشتری». آفتاب. بایگانی شده از اصلی در ۲۵ فوریه ۲۰۱۹. دریافت شده در ۲۶ فوریه ۲۰۱۹.
گوشهٔ شوشتری یا مایهٔ شوشتری یک گوشه در موسیقی سنتی ایرانی است که در دستگاه همایون طبقه بندی می شود. شوشتری در کنار آواز اصفهان دو تا از مهم ترین ملحقات دستگاه همایون تلقی می شوند. اگر چه در تقسیم بندی دستگاهی متداول، شوشتری معمولاً جزو آوازهای پنج گانه طبقه بندی نمی شود، اما برخی آن را یک آواز محسوب کرده اند و برخی نیز آن را یک دستگاه کوچک جداگانه برشمرده اند.
ریشه هایی از موسیقی در مایه شوشتری را می توان در آثار خیام یافت. نام شوشتری به منطقهٔ شوشتر اشاره می کند و به نظر می رسد که شوشتری ابتدا در منطقهٔ اصفهان و فارس رواج داشته اما بعداً در موسیقی دیگر مناطق ایران نیز رواج یافته است. در استان های استان بوشهر و فارس، ترانه هایی در مراسم عروسی رایج است که در شوشتری خوانده می شوند. با این حال شوشتری دارای حسی غم انگیز نیز توصیف می شود و در تعزیه به کار گرفته می شود.
در رسالهٔ موسیقی که از خیام بر جا مانده (و خود شرحی است بر کتاب موسیقی اقلیدس) وی ۲۱ ذوالاربع (دانگ هایی به اندازهٔ چهارم درست) را برشمرده و نسبت فواصل آن ها و نیز احساسی که به هر کدام منسوب است را شرح داده است. ساسان سپنتا در چند مقاله این ذوالاربع ها را بررسی و فواصلشان را بر حسب سنت محاسبه کرده است؛ وی نشان می دهد که از بین چند ذوالاربعی که خیام از ابن سینا نقل کرده است، یکی از آن ها از نظر فواصل به گوشهٔ شوشتری در موسیقی امروزی نزدیک است.

شوشتری (گوشه). گوشه شوشتری یا مایه شوشتری در موسیقی ایرانی معروف است، آهنگ شوشتری گوشه ای است از دستگاه همایون. از همایون دو گوشه مشتق می شوند: یکی گوشه شوشتری و دیگری اصفهانی. شوشتر بر روی تمام دستگاه های موسیقی ایران آهنگهای محلی دارد و برای هر کدام از دستگاه های موسیقی ایران یک ردیف محلی در شوشتر اجرا می شود. برای نمونه ردیف دستگاه شور بدین قرار است: دشتی، بختیاری، نظامی، بختک یا کمری، غم انگیز، قره العین، نورالعین، دشتستانی، مکوندی و دشتی راستا. خود مایه شوشتری را، اگر شوشتریها بخوانند اصل آهنگ است، زیرا همان مایه شوشتری با اشعار محلی خوانده می شود و گیراتر است. بر هر دستگاه موسیقی ایران، شوشتر یک ردیف محلی موافق همان دستگاه را دارد جز آذربایجان، به ویژه تبریز. گمان نمی رود در هیچ یک از شهرهای ایران روی دستگاه های موسیقی ایران این قدر ردیف محلی داشته باشند. در هر شهری تنها بر روی یک یا دو دستگاه از موسیقی ایران ردیف محلی دارند، یعنی آواز محلی را موافق یک یا دو دستگاه می خوانند، اما در شوشتر موافق همه دستگاه ها آهنگ محلی دارند. اغلب باغبانها، بافنده ها، معمارها و بیشتر مردم در شوشتر، موسیقی را خوب می دانند و محلی خوب می خوانند البته نا گفته نماند اثارئ از استاد شجریان وجود دارد در دستگاه شوشتری که جاودانه است.
چند قطعهٔ شوشتری : بیا تا گل برافشانیم ساختهٔ حسین علیزاده و با آواز علیرضا افتخاری، کاست راز و نیاز باد صبا : ساختهٔ حسام السلطنه ( در دیوان عارف به او هم نسبت داده شده ) با شعری از ملک الشعرای بهار، با آواز محمدرضا شجریان به زندان : اثر معروف صبا، که با تنظیم استاد حسین دهلوی و ویلن ارسلان کامکار اجرا شده

شوشتری (نام خانوادگی). شوشتری نام خانوادگی افراد در ایران است. این نام خانوادگی به معنای «از مردم شوشتر» است.
محمدتقی شوشتری
سید علی شوشتری
عبدالله شوشتری
عبدالقائم شوشتری
سید محمد کاظم موسوی شوشتری
عبداللطیف موسوی شوشتری
تقی الدین محمد شوشتری
محمدعلی امام شوشتری
سید محمدحسن مرعشی شوشتری
هادی شوشتری
اسماعیل شوشتری
نورعلی شوشتری
ابوالعلای شوشتری
شاعران شوشتری
شباب شوشتری
شیخ جعفر شوشتری
قاضی نورالله شوشتری

دانشنامه آزاد فارسی

از گویش های جنوب غربی، رایج در شوشتر خوزستان. همخوان ها همان همخوانی های فارسی است به اضافه w. واکه های a ou به -i تبدیل می شود، مانند xin «خون»، zuni «زانو»، xarbize «خربزه». /d/ به /z/ و /k/ به /g/ تبدیل می شوند، مانند gala «کلاغ» gombaz «گنبد». تبدیل /b/ آغاز و پایانی به o/w/ow.
50010800

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شوشتری (ابهام زدایی). شوشتری ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • اسدالله شوشتری، از فقیهان اصولی و محقق امامیه و مؤلف مقابس الانوار• جعفر شوشتری، از علمای قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری و صاحب کتاب الخصائص الحسینه• سید علی شوشتری، از عرفا و فقهای شیعه در قرن سیزدهم هجری قمری• قاضی نور الله شوشتری، از علمای بزرگ شیعه در قرن دهم و یازدهم هجری قمری• محمدتقی شوشتری، از علمای قرن چهاردهم هجری قمری• محمدامین شوشتری، از علمای منتفذ و مجاهد شیعه عراق در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری• ملامحمد بن صادق خطای شوشتری، متخلص به خطا، نویسنده و شاعر و موسیقی شناس و سیاح ایرانی• بدرالدین محمد بن اسعد یمانی شوشتری، تستری یا شوشتری، عالم و فقیه در قرن هشتم و دارای آثاری در فقه و اصول ، کلام ، منطق و فلسفه
...

[ویکی شیعه] شوشتری (ابهام زدایی). شوشتری، ممکن است به یکی از این افراد اشاره داشته باشد:

پیشنهاد کاربران

یکی از علمای بزگ شوشتر ملا فیضالله شوشتر ( عصاره ) است که د ر وکیی فقیه و بسیاری از آثار علمی آمده است
( ۵ ) فیض اللّه عصاره تستری، ترجمه الرسالة المذهبّة، نسخة خطی کتابخانه ( شماره ۱ ) مجلس شورای اسلامی، ش ۲/۶۵۷.
( ۶ ) فیض اللّه عصاره تستری، مفتاح الشفاء، نسخه خطی کتابخانه ( شماره ۱ ) مجلس شورای اسلامی، ش ۱/۶۵۷

پالیته


کلمات دیگر: